سنتگرایی و فهم کیهان
«ستیز با جهان مدرن» عنوان کتابی است از مارک سجویک که به زندگی رنه گنون و تاریخ جنبش سنتگرایی که او بنیادش نهاد مربوط است؛ ازاینرو نویسنده رویدادها را از منظر او دنبال کرده است. سجویک در اثرش نخست جایگاه محوری را به خود گنون داده و سپس، به کسانی که هریک به شکلی پا جای پای وی گذاشتند.


شرق: «ستیز با جهان مدرن» عنوان کتابی است از مارک سجویک که به زندگی رنه گنون و تاریخ جنبش سنتگرایی که او بنیادش نهاد مربوط است؛ ازاینرو نویسنده رویدادها را از منظر او دنبال کرده است. سجویک در اثرش نخست جایگاه محوری را به خود گنون داده و سپس، به کسانی که هریک به شکلی پا جای پای وی گذاشتند. او در این اثر از منظری تاریخی به سنتگرایی و انواع و اقسام جریانها و جنبشها و نحلههای مربوط به آن میپردازد و با راه و روشی دانشگاهی تصویر کلیت این مکتب و پیوندهای گوناگون و بسیارش را ترسیم میکند.
این اثر بیش از آنکه بنیادهای شناخت شهودی ـ عقلانی، ژرفای اصول متافیزیکی و باطن آموزههای معنوی سنتگرایی را بکاود، چگونگی پیدایش و تکوین، روندهای رشد و فرگشت، و گستره پیوندهای تاریخی آن را مورد بررسی قرار داده است. مارک سجویک مورخ بریتانیایی و دانشآموخته دانشگاههای آکسفورد و برگن است که در سال 1960 متولد شده است. او سالها در دانشگاه آامریکایی قاهره تدریس کرد و اکنون استاد مطالعات عربی و اسلامی دانشگاه آرهوس دانمارک است. او همچنین رئیس انجمن نوردیک مطالعات خاورمیانه و گرداننده شبکه اروپایی مطالعات اسلام و باطنیگری است. سجویک در «ستیز با جهان مدرن» نشان میدهد که چگونه سنتگرایی تأثیری عمده بر دین، سیاست و حتی روابط بینالملل گذاشته است.
موضوع این کتاب تاریخ جنبشی است که سنتگرا است البته به معنای دقیقتر کلمه. واژه «تردیشن» از واژه لاتین تردره سرچشمه میگیرد که به معنای واگذاری یا به ارث گذاشتن است و در معنای ریشهشناختیاش اظهار، باور یا ورزهای است که خاصه شفاها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. جنبش سنتگرایی که موضوع این کتاب است، سنت را اساسا در این معنای دوم به کار میبرد یعنی باور یا ورزههایی که از زمانهای بسیار دور دست به دست شده است یا باور یا ورزهای که میبایست دست به دست میشد، اما این روند در غرب، نیمه دوم هزاره دوم پس میلاد از حرکت بازماند. در سه فصل ابتدایی کتاب «ستیز با جهان مدرن» به آثار رنه گنون پرداخته شده است.
نویسنده میگوید که سنتگرایان مورد بحث در این کتاب جنبشی شکل دادهاند. البته جنبش سنتگرایی ساختار رسمی ندارد و از اواخر دهه 1940 به این سو فرمانده مرکزی نداشته است، بلکه گروهها و افرادی به آن شکل دادهاند که عامل یگانهبخششان دِین مشترکی است که به آثار رنه گنون دارند. گرچه گاه این جنبش را سنتگرایی گنونی مینامند، بیشتر فعالانش این عنوان را رد میکنند و ترجیح میدهند خود را سنتگرا بنامند. تاریخ سنتگرایی در سه مرحله میگنجد و این سه مرحله در سه بخش این کتاب بازتاب یافته است. در نخستین مرحله یعنی تا پایان دهه 1930، گنون فلسفه سنتگرایی را پایه نهاد، مقالهها و کتابهای گوناگون نوشت و حلقه کوچکی از مریدان را گرد آورد. طی دوره دوم، هم و غمها مصروف آن شد که فلسفه سنتگرایی به عرصه عمل پا بگذارد، کوششی که اصولا در دو زمینه بسیار متفاوت صورت گرفت: یکی اسلام صوفیانه که نمونهای است از مابعدالطبیعه شرقی و دیگری فاشیسم اروپایی که صورتی است از شوریدن. طی دوره سوم، یعنی پس از دهه 1960، ایدههای سنتگرایی به مرور و بیسروصدا با فرهنگ عمومی غرب درآمیخت و از آنجا به سوی جهان اسلام و روسیه روانه گشت.
«در جستوجوی فهم کیهان» عنوان کتابی است از بهرام مشحون و شانت باغرام که توسط نشر نو منتشر شده است. این کتاب سفری است برای کنجکاوی در باب ناشناختههای عالم، از انبساطِ کیهان تا سیاهچالهها و ماده و انرژیِ تاریک و حیات فرازمینی. این سفر در بستر تاریخ علم و بهخصوص تاریخ فیزیک از دوران باستان تا زمان معاصر رخ میدهد. در اثنای این سفر در فضا و زمان، به بررسی ساختار و تحول ستارگان و کهکشانها میپردازیم. سپس با کاوش درباره مدل مهبانگ، تابش زمینه کیهانی و ساختارهای بزرگمقیاس به بررسیِ آغاز و ساختار و تاریخچه کیهان میرسیم. در خلال سطرهای این کتاب بنیادهای فیزیک نیوتنی، الکترومغناطیس، مکانیک کوانتومی، نسبیت خاص و عام و کیهانشناسی بازگو میشود. نویسندگان در همان آغاز کتاب تأکید میکنند که در علم کیهانشناسی، کار با مدلسازی انجام میشود، ازاینرو کاوش آنها از این مدلها شروع میشود.
به این ترتیب کتاب با مدل کیهانشناسی شروع میکند، سپس از راه آزمایشهای متعدد مشخص میشود که این مدلها تا چه اندازه میتوانند درست باشند یا چقدر اشتباهاند. کیهانشناسی دانشی است که حدود صد سال عمر دارد و علمی نسبتا جدید است، اما به خاطر علاقه انسان به کاوش فضا، و به کمک ماهوارههایی که به فضا پرتاب میشوند و پیشرفت کمنظیر در جمعآوری کلانداده از آسمان، هماکنون کیهانشناسی در خط اول علم قرار گرفته و بیوقفه در حال پیشرفت است. بهرام مشحون، متولد ۱۳۲۶ در تهران، از چهرههای برجسته فیزیک نظری در دنیا و متخصصِ گرانش و نسبیت است. او استادِ پیشکسوت و بازنشسته دانشگاه میزوری کلمبیا و استاد معینِ پژوهشگاه دانشهای بنیادی و دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف است. او دوره کارشناسی را در دانشگاه برکلی زیر نظر اِمیلیو سگره، برنده نوبل فیزیک در سال ۱۹۵۹، سپری کرده است و سپس برای ادامه تحصیل به دانشگاه پرینستون رفته و در آنجا در سال ۱۳۵۱ موفق به گذراندن رساله دکتری خود درباره سیاهچالهها زیر نظر جان ویلر شده است. مشحون پیش از پیوستن به دانشگاه میزوری بهعنوان محقق و پژوهشگر در پرینستون، مریلند، یوتا و کَلتِک در آمریکا و کُلن در آلمان به فعالیت پرداخته است. او کتابی با انتشارات آکسفورد درباره گرانش غیرموضعی دارد و پژوهشهایش در زمینه فیزیک نظری، گرانش و نسبیت عام بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است.
شانت باغرام، متولد ۱۳۶۱ در تهران، کیهانشناس و عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف است. او محقق پسادکتری در دانشگاه واترلو، مؤسسه فیزیک نظری پریمیتر در کانادا و همچنین پژوهشکده نجوم پژوهشگاه دانشهای بنیادی بوده است. باغرام برنده جایزه ابوریحان بیرونی فرهنگستانِ علوم ایران و جایزه مرکز فیزیک نظری عبدالسلام تریسته در ایتالیا شده است. او از سال ۱۳۹۳ در دانشگاه صنعتی شریف مشغول به آموزش و پژوهش است و به مطالعه ساختارهای بزرگ مقیاس کیهانی برای فهم ماده و انرژی تاریک میپردازد.