درباره سریال «اربابان آسمان»
روایت جنگ فراسوی ابرها
سریال «اربابان آسمان» بدون شک در زمره یکی از مهمترین مجموعههایی بود که پخش خود را در سال 2024 آغاز کرد. این سریال 9 اپیزودی که تاکنون دو قسمت از آن پخش شده، به دلیل حضور تام هنکس و استیون اسپیلبرگ، حضور بازیگران متعدد و چهره و قرار گرفتن در میان گرانترین سریالهای تاریخ تلویزیون همه خصوصیات لازم برای تبدیل شدن به یک اتفاق ویژه را داشت.
علاقهمندان به سریالهای تلویزیونی احتمالا در بخشی از مسیر تماشای مجموعههای معروف و محبوب با سریال «جوخه برادران» (Band of Brothers) روبهرو شدهاند. سریالی که در سال 2001 از شبکه HBO پخش شد و در سالهای بعدی یکی از مهمترین مینیسریالهای آن روزگار بود. بازیگران این سریال نیز بسیار مورد توجه قرار گرفتند هر چند آنچه «جوخه برادران» را به یک اتفاق ویژه تبدیل میکرد، تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ و تام هنکس بود. آنها یک پروژه بزرگ شامل سه مینیسریال درباره جنگ جهانی دوم را آغاز کرده بودند که با «اقیانوس آرام» (The Pacific) در سال 2010 ادامه یافت و اکنون با «اربابان آسمان» (Masters of the Air) در سال 2024 به پایان رسیده است.
سریال «اربابان آسمان» بدون شک در زمره یکی از مهمترین مجموعههایی بود که پخش خود را در سال 2024 آغاز کرد. این سریال 9 اپیزودی که تاکنون دو قسمت از آن پخش شده، به دلیل حضور هنکس و اسپیلبرگ و سابقه مجموعههای قبلی، حضور بازیگران متعدد و چهره و قرار گرفتن در میان گرانترین سریالهای تاریخ تلویزیون همه خصوصیات لازم برای تبدیل شدن به یک اتفاق ویژه را داشت. اهمیت این سریال برای اهالی سریالهای تلویزیونی به قدری بود که میشد به خوبی به این مساله اشاره کرد که قرار است یکی از مهمترین مجموعههای امسال را تماشا کنیم.
«اربابان آسمان» بر اساس کتابی با نام «اربابان آسمان: پسران بمبافکن آمریکا که در جنگ هوایی علیه آلمان نازی جنگیدند» نوشته دونالد ال. میلر ساخته شده است. کتابی که در سال 2007 منتشر شده و اقدامات گروه بمب 100، واحد بمبافکن سنگین در نیروی هوایی هشتم ایالات متحده در شرق انگلستان در طول جنگ جهانی دوم روایت میکند. گروه بمب 100 سوار بر هواپیماهای غولپیکر B-17 نقشی متفاوت را در سالهای پایانی جنگ جهانی ایفا کردند و سریال «اربابان آسمان» هم در جستوجوی واکاوی همین اتفاقات است.
سریال در همین دو اپیزودی که تا زمان نوشته شدن این مطلب پخش شده، افتتاحیه باشکوهی از خود به نمایش میگذارد. یک گردان از سربازان آمریکایی که به انگلستان اعزام شدهاند و قرار است اولین ماموریتهای جنگی خود را بعد از ساعتها تمرین تجربه کنند. هر چند اولین مواجهه این افراد با پدیده جنگ خود یکی از دستمایههای حرکت داستان است اما در «اربابان آسمان» همه توجهها به جزییاتی است که در هواپیماهای B-17 رخ میدهد. سریال تاکید بسیاری بر نشان دادن جزییات این هواپیماها، شکل پرواز با آن، شکل مسلح شدن و همه آن چیزی است که بر مدار یک حمله هوایی باید انجام شود. سریال در همین دو اپیزود افتتاحیه، بیخیال شخصیتپردازی آدمهای داستان، روند پرواز و یک حمله هوایی را با کوچکترین جزییات به تماشا میگذارد. گویی در حال تماشای یک سریال مستند درباره یک حمله هوایی و همه کارهایی هستیم که یک گردان بمبافکن در نیروهای هوایی ایالات متحده در سالهای جنگ جهانی دوم انجام میدادند. حتی سریال به همین هم اکتفا نمیکند و بعد از آنکه بخش مهمی از 2 اپیزود اول سریال را به پرواز در آسمان و اتفاقات آن اختصاص میدهد، روی زمین هم درباره گروههای خدمات و تدارکات سخن میگوید. گویا سریال ساخته شده تا تماشاگر با لحظه لحظه فعالیتهای گروه بمب 100 و نیروی هشتم هوایی ایالات متحده آشنا شود.
حرکت سریال بر اساس بیان همه موارد درباره کارکرد هواپیماهای B-17 و آدمهایی است که در آن نقش ایفا میکردند. از خلبانها گرفته تا تیراندازهای سر، دم و دو طرف هواپیما و مسیریاب و مسئول فنی. سریال در همین دو اپیزود چنان ما را در بین هواپیماهای مختلف این ور و آن ور میکند که گاهی مرز میان اینکه مشغول تماشای کدام هواپیما هستیم مشکل میشود. اگر از آن دسته آدمهایی هستید که در حال تماشای سریال کارهای دیگری هم انجام میدهید احتمالا انتخاب «اربابان آسمان» به هیچ وجه انتخاب درستی نخواهد بود.
یکی از مهمترین نکاتی که در این سریال به چشم میآید شخصیتپردازی نه چندان قدرتمند کاراکترهاست. گویا برای سازندگان چندان اهمیتی نداشته مثلا وقتی از آستین باتلر به عنوان شخصیت اصلی استفاده میکنند ریزهکارهایی خاصی هم برای این شخصیت در نظر بگیرند. باتلر که نقش سرگرد گیل کلیون را بازی میکند و در سریال با نام باک شناخته میشود در این دو قسمت که کار چندانی انجام نداده است. مثلا اگر جای باتلر بازیگر ناشناختهتری هم در سریال بازی میکرد، وقتی بخش مهمی از زمان در هواپیما و با ماسک حضور دارد، فرق چندانی به حال مخاطب نداشت.
نوع روایت هم دقیقا از همین قاعده پیروی میکند. «اربابان آسمان» یک روای هم دارد که مشغول قصهگویی است اما او بیشتر تلاش میکند داستان تخصص آدمها در گردان هوایی را بگوید تا به خود شخصیتها بپردازد.
از آن سو اما این سریال در نمایش نبردهای هوایی و فضای هواپیماهای بمبافکن و نوع برخورد آنها با جنگندههای دشمن بسیار پیشرو است. البته که بخش مهمی از هزینههای سریال هم بر همین مبنا بنا شده است. سریال «اربابان آسمان» مخاطب خود را در فضایی متفاوت و بسیار پیشروتر از آثار مشابهاش رها میکند و میتوان از شور و هیجان نبردهای هوایی و تلاش برای موفقیت در جنگ لذت برد. البته که مانند همه آثاری که در چنین فضایی ساخته شده، رویه ضد جنگ و مخالفت با آن به شدت وجود دارد. تاکید بر آسیب دیدن روحی و روانی آدمها در کنار جراحات جسمی در جنگ و مرگ در شرایط آن سالهای دنیا کار را به جایی میرساند که مخاطب یکی از دورانهای پر تکرار در میان فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی را از زاویهای تازه تماشا کند. همین تفاوت زاویه و نوع نمایش آن در روایت جنگ در فراسوی ابرها، «اربابان آسمان» را با همه ضعفهایش به سریالی تبدیل میکند که میتوان برای آن وقت گذاشت. سریال قصد دارد مانند همه آثاری که درباره جنگ جهانی دوم ساخته شده هم رویکرد ضدجنگ داشته باشد و هم فداکاری یکی از بخشهای مهم ارتش آمریکا را به رخ مخاطب بکشد. در این میان و در برداشت نهایی از اپیزودهای ابتدایی تنها میتوان گفت احتمالا باید بر اساس سریالهای قبلی ترکیب استیون اسپیلبرگ و تام هنکس به آنها اعتماد و تا پایان سریال «اربابان آسمان» را تماشا کرد؛ شاید این مسیر یک موفقیت ضمنی به بار آورد.