|

درباره سریال «مهاجران»

آن‌سوی زندگی

«مهاجران» سریالی است درباره زنان. به معنای واقعی سه زنِ سریال باید مسیر خود را در ورای یک اتفاق ناگوار که تنه به فاجعه و تراژدی می‌زند، روشن کنند. یکی باید عبرت بگیرد، دیگری باید از دروغ‌هایش بگذرد و در نهایت سومی باید بین خانواده و خواسته‌هایش در یک سوگ، دست به انتخاب بزند. همه اینها از «مهاجران» سریالی می‌سازد که می‌توان آن را برای تماشا پیشنهاد کرد. نشان دادن ابعادی از زندگی در میانه همه رخدادهایی که می‌تواند همه‌ چیز را به ناگاه دگرگون کند. حادثه‌هایی که ممکن است در نهایت بنیان‌افکن باشد.

آن‌سوی زندگی

یکی از مهم‌ترین کارکردهایی که در سال‌های اخیر در ساخت سریال‌های تلویزیونی مورد توجه برخی از سازندگان، شبکه‌ها و استریم‌های آنلاین قرار گرفته، ساخت این مجموعه‌ها بر اساس متن‌های اقتباسی است. در طول سال‌های اخیر بدون هیچ‌گونه تردیدی سریال‌هایی که بر اساس رمان‌ها یا کتاب‌های مورد توجه در جهان غرب ساخته شده‌اند، مجموعه‌هایی بوده که به شکلی مورد توجه قرار گرفته‌اند و تا مدت‌ها می‌توان آنها را برای تماشا پیشنهاد داد. در شرایطی که این روزها بخش مهمی از آثار ساخته شده در دنیای سریال‌های تلویزیونی اسپین‌آف، دنباله یا الهام گرفته از فیلم‌ها و سریال‌های موفق قبلی است، گاهی انتخاب یک رمان درست و ساختن یک سریال کوتاه بر اساس آن، می‌تواند تفاوت را رقم بزند. این همان اتفاقی بوده که چند هفته‌ای است در سریال «مهاجران» (Expats) محصول تازه آمازون پرایم ویدئو با آن روبه‌رو شده‌ایم. یک سریال کوتاه 6 اپیزودی که تاکنون 4 اپیزود آن پخش شده و یکی از پدیده‌های دنیای سریال‌های تلویزیونی در سال 2024 است.

«مهاجران» ترکیبی از هر آنچه برای انتخاب یک سریال کافی است را به طور همزمان دارد. این سریال یکی از دیگر از تجربه‌های سریال‌سازی نیکول کیدمن به عنوان تهیه‌کننده و بازیگر است که در سال‌های اخیر نمونه‌های زیادی را از او دیده‌ایم. کیدمن با حضور در پروژه‌های مختلف در سال‌های اخیر نشان داده که علاقه زیادی به حضور در سریال‌های تلویزیونی دارد و از قضا پروژه‌هایی را هم انتخاب می‌کند که کنجکاوی‌برانگیز است. برخی از این سریال‌ها در طول سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته و برخی دیگر هم نتوانسته رضایت منتقدان و تماشاگران را جلب کند. اما کیدمن در مهاجران یک بار دیگر نشان می‌دهد که نقش یک مادر را به شکل عجیبی می‌تواند متفاوت و در برخی اوقات حتی شگفت‌انگیز بازی کند. نماهای درخشانی از او - و به طور ویژه در سکانس پایانی اپیزود چهارم - نشان می‌دهد که فارغ از هر اتفاقی ما با شخصیتی روبه‌رو هستیم که پیچیدگی‌های زیادی دارد و کیدمن توانسته آن را به خوبی به نمایش بگذارد.

عامل دیگری که «مهاجران» را به یک اتفاق قابل اعتنا تبدیل می‌کند، اقتباس آن از رمان «مهاجران» (The Expatriates) نوشته جانیس وای. کی. لی است. یک نویسنده آمریکایی که در هنک‌گنگ به دنیا آمده و از هاروارد فارغ‌التحصیل شده است. از قضا لی اصالتا کره‌ای است، با یک مرد کره‌ای-آمریکایی ازدواج کرده و با 4 فرزند در نیویورک زندگی می‌کند. او رمان «مهاجران» را در سال 2016 منتشر کرده است اما توصیف خصوصیات او از آن رو مهم است که بخش مهمی از شخصیت‌پردازی‌های سریال که از رمان لی اقتباس شده، واقعا نزدیک به خود نویسنده است.

داستان با ریتمی آرام در طول یک سال روایت می‌شود و قرار است تمرکز خود را بر زندگی سه زن بگذارد که هر سه در هنگ‌کنگ زندگی می‌کنند اما همه مهاجر هستند. تیم نویسنده زنانه سریال و سازنده آن یعنی لولو ونگ - که همه اپیزودها را هم کارگردانی کرده - به سراغ یک داستان زنانه رفته‌اند اما به طرز هوشمندانه‌ای حضور مردان در تک تک اتفاقاتی که پیرامون زنان سریال رخ می‌دهد، کاربردی است. اما در نهایت ما باید سه زن را دنبال و «مهاجران» را در خط ذهنی آنان تماشا کنیم. دو قسمت اول به مخاطب این امکان را می دهد که از نزدیک با این زنان آشنا شود. سریال «مهاجران» در لحظه برنامه‌ریزی برای یک اتفاق شاد در میانه یک فاجعه مصیبت‌بار آغاز می‌شود. داستان در ابتدا مارگارت (با بازی نیکول کیدمن) را به ما معرفی می‌کند. زنی از یک خانواده مرفه که در یکی از محلات ثروتمند هنک‌کنگ زندگی‌ می‌کنند. مانند بسیاری از خانواده‌های مرفه آن نقطه جغرافیایی زمین خدمتکار و راننده شخصی دارند و هر چند همسر او کلارک (با بازی برایان تی) اصالت جنوب شرقی آسیا را دارد اما خود را آمریکایی می‌دانند و همگی دلتنگ بازگشت به نیویورک هستند. مارگارت که زنی موفق در آمریکا بوده به خاطر شغل همسر تبدیل به مادری خانه‌دار ولی مدیر شده که سه فرزند خود را بزرگ می‌کند.

خط دیگر سریال به هیلاری (سارایو رائو) که همسایه مارگارت است و به همراه همسرش دیوید (با بازی جک هیوستون) زندگی می‌کند، می‌پردازد. زنی با ریشه‌های هندی که درگیر مسیر زندگی مشترک و همه المان‌های مربوط به زناشویی است. مهم‌ترین چالش این خانواده فرزندآوری است و در میانه فاجعه‌ای که در سریال رخ می‌دهد زندگی آنان نیز دچار اتفاقات بسیاری می‌شود.

اما راوی و سومین زن سریال «مهاجران»‌ مرسی (با بازی جی یانگ یو) است که از قضا بخش مهمی از درام، تراژدی و بار سریال بر دوش او گذاشته شده است. مرسی یک زن اصالتا کره‌ای است که در آمریکا زندگی کرده و حالا برای فرار از سلطه مادرش به هنک‌کنگ آمده است. زنی که خود را به هیچ وجه باور ندارد و معتقد است که نفرین شده.

هر سه این زنان در کنار مردانشان شاهد یک تراژدی بزرگ هستند. سریال «مهاجران» مسیری را طی می‌کند که این مسیر را هر کسی ممکن است در زندگی تجربه کند اما این سریال کارکردی متفاوت از خود به نمایش می‌گذارد. سریال الگوی موفقی را طی می‌کند که دستیابی به آن بسیار دشوار است. در عین آرامش و ریتم نسبتا کند سریال، فاجعه به اندازه‌ای بزرگ است که می‌توان همه ابعاد این تراژدی را به تماشا نشست. سریال لایه‌های طبقاتی زندگی در هنگ‌کنگ را هم به خوبی به نمایش می‌گذارد و در همین نگاه طبقاتی هم ابعاد فاجعه را به تماشا می‌نشیند.

«مهاجران» اما سریالی است درباره زنان. به معنای واقعی سه زن سریال باید مسیر خود را در ورای یک اتفاق ناگوار که تنه به فاجعه و تراژدی می‌زند، روشن کنند. یکی باید عبرت بگیرد، دیگری باید از دروغ‌هایش بگذرد و در نهایت سومی باید بین خانواده و خواسته‌هایش در یک سوگ، دست به انتخاب بزند. همه اینها از «مهاجران» سریالی می‌سازد که می‌توان آن را برای تماشا پیشنهاد کرد. نشان دادن ابعادی از زندگی در میانه همه رخدادهایی که می‌تواند همه‌ چیز را به ناگاه دگرگون کند. حادثه‌هایی که ممکن است در نهایت بنیان‌افکن باشد. بنیانی که هر انسانی فکر می‌کند در زندگی‌اش شاید هیچ‌گاه دچار خدشه نشود و به ناگاه آوار آن همه‌ رشته‌ها را پنبه می‌کند. این همان اتفاقی است که می‌توان از یک مینی‌سریال انتظار داشت و «مهاجران» این بار را به خوبی بر زمین می‌گذارد.