|

معرفی فیلم سالتبرن اثر امرالد فنل

تاریک در حد مرگ

سوژه فیلم سالتبرن اثر امرالد فنل تازه نیست. داستان فیلم، همان قصه نفوذ فردی از طبقه متوسط یا ضعیف به خانواده‌ای اشرافی است که سخاوتمندانه آغوششان را برای فردی آسیب‌پذیر باز می‌کنند تا از زندگی کسالت‌بارشان بگریزند؛ اما عاقبت طعمه درام طلبی و دلسوزی سطحی خودشان می‌شوند.

تاریک در حد مرگ

سوژه فیلم سالتبرن اثر امرالد فنل تازه نیست. داستان فیلم، همان قصه نفوذ فردی از طبقه متوسط یا ضعیف به خانواده‌ای اشرافی است که سخاوتمندانه آغوششان را برای فردی آسیب‌پذیر باز می‌کنند تا از زندگی کسالت‌بارشان بگریزند؛ اما عاقبت طعمه درام طلبی و دلسوزی سطحی خودشان می‌شوند. دلسوزی‌ای که با نگاه تحقیرآمیز طبقه بالا به پایین آمیخته. سالتبرن همین قصه است. داستانی شبیه سریال ریپلی که با نبوغ انحرافی از جنس فیلم‌های کراننبرگ آمیخته اما نمی‌تواند حرف تازه‌ای در مورد سوژه دستمالی شده رنج طبقاتی یا انحراف ثروت بزند. فیلم سالتبرن در خانه ۷۰۰ ساله درایتون که ۱۲۷ اتاق دارد ساخته شده و داستان الیور دانشجوی دانشگاه آکسفورد را دنبال می‌کند که دلبسته فلیکس، ثروتمند و زیبا می‌شود. فلیکس از الیور دعوت می‌کند تا تعطیلات تابستانی را در ملک خانوادگی‌اش، سالتبرن، بگذراند. این دعوت آغازی است برای ایجاد رویدادهای خشونت‌آمیز.

خانه درایتون در حدود سال ۱۳۲۸ ساخته شده و از قرن هجدهم در اختیار خانواده ساکویل بوده است. لوکیشنی که تاریکی و غرور متزلزل و بیمارگونه اشرافی را منتقل می‌کند. پس از نمایش فیلم سالتبرن افراد زیادی برای تماشای عمارت هجوم آورند و آرامش مالکانش را به خطر انداختند. با اینکه لوکیشن در خبرها مخفی مانده بود افراد زیادی پیدایش کردند و تلاش کردند از عمارت بازدید کنند.  ویدئوهای عمارت درایتون تا ۵ میلیون بار در تیک تاک دیده شد. میل به داشتن حتی بخش اندکی از شکوه اشرافی که ایده اصلی فیلم است حتی در اتفاقات پس از اکران فیلم هم جریان دارد که ماجرا را تا حد زیادی غم‌انگیز می‌کند.

امرالد فنل برنده پیشین اسکار دو جایزه بافتا و نامزدی سه جایزه امی و سه جایزه گلدن گلوب هم در کارنامه‌اش دارد. فنل ابتدا برای نقش‌هایش در فیلم‌های آنا کارنینا و دختر دانمارکی مورد توجه قرار گرفت. سپس برای ایفای نقش کامیلا پارکر-باولز در سریال تاج نتفلیکس شهرت پیدا کرد. به عنوان یک فنل نویسنده و کارگردان دوم سریال مهیج جاسوسی بی‌بی‌سی کشتن ایو هم بود  که برایش دو نامزدی جایزه امی به ارمغان آورد. او در نخستین کارگردانی فیلم بلند خود «زن جوان خوش آتیه» ۲۰۲۰ جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی را دریافت کرد و نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. او حالا بار تریلر روانشناختی سالتبرن ۲۰۲۳ بازگشته که پروژه‌ای بسیار جاه‌طلبانه برای کارگردان جوانی مانند اوست. فیلمی که توانست توجه مناسبی جلب کند.

 تمرکز فیلم بر افراط و تفریط و وسواس است. فیلم‌های زیادی تلاش کرده‌اند بر بخش‌های ناشناخته احساسات بشر نور بیاندازند. تا بوده سینما و ادبیات در  مورد احساسات تاریک انسان که منجر به جرم و جنایت می‌شود، کنجکاو بوده‌اند. سالتبرن هم با ساختار پرشکوه و بی‌نقصش تمایل به چنین بازگویی هایی دارد. تصاویر پر زرق و برق که هرزگی اشرافی گونه را نمایش می‌دهد؛ اما در متن و قصه حرف تازه‌ای ندارد. سالتبرن تلاش می‌کند بفهمد چگونه حسادت و غرور می‌تواند افسارگسیخته باشد و مرز انسان برای ارضای احساسات تاریکش کجاست؟ اما بیشتر از آنکه بتواند پاسخی برای چنین کنجکاوی‌هایی داشته باشد، اغواگرانه است و بهتر است سر و ظاهر پرطمطراقش با عمق اشتباه گرفته نشود. فیلم بر خلاف ادعایی که در ظاهر پیچیده‌اش دارد، توخالی است. شخصیت‌های متعدد فیلم بدون شناسنامه و کارتونی‌اند و از پیش‌فرض‌های ذهنی مخاطب تغذیه می‌کنند. به طور کلی، ایرادی ندارد که اثری مخاطب را یاد فیلم‌های دیگر بیندازند. چنین تقلیدی باعث پویا ماندن ژانرها در طول دهه‌ها شده و به مرور مضامین جدید به مفاهیم سابق اضافه می‌شود و داستان‌ها تکمیل می‌شوند؛ اما فیلم فنل نمی‌تواند چیز تازه‌ای اضافه کند و در عین حال پر مدعا و از خود راضی است. خود فنل در مصاحبه‌ای تاثیر پذیری‌اش را از رمان آقای ریپلی با استعداد و آثار دیگری که منتقدان به آن اشاره کردند را کم‌ دانسته و فیلمش را به جهان «جوزف لوزی» نزدیک دانسته. برخی از منتقدان ساختار و تأثیرات بصری سالتبرن را متاثر از دراکولای برام استوکر فرانسیس فورد کاپولا و درخشش استنلی کوبریک دانسته‌اند. حتی انتخاب بازیگران فیلم فنل محافظه‌کارانه است و هر کدام در نقش‌هایی که پیش از آن از پسش بر آمده‌اند، قرار می‌گیرند تا اجرای کارتونی‌تری از آنچه در ذهن مخاطب وجود دارد ارائه دهند.

جیکوب الوردی بی‌نهایت زیبای پریسیلا با  سرو شکلی نجیب‌زاده‌گونه اروپایی در نقش فیلیکس فرومی‌رود، بری کیوگن هم تمام تلاشش را می‌کند تا مانند همیشه غیر دلنشین و نچسب باشد و روزاموند پایک، از فیلم دختر گمشده کپی شده تا زیبایی جنون‌آمیزش را بار دیگر ارائه دهد. احتمالا فنل عامدانه دست به چنین انتخاب‌هایی زده تا بتواند تمام خرده داستان‌هایش را در فیلم ۱۳۰ دقیقه‌ای بگنجاند و زمان زیادی صرف شخصیت‌پردازی نکند؛ اما بیشتر به نظر می‌رسد به روایت پر پیچ خم و توجیه‌ناپذیر پناه برده تا از عمیق شدن در احساسات کاراکتر فرار کند و حتی در مونولوگ بین اولیور و ونیتا خواهر فیلیکس خلاصه طرح و ایده داستان را می‌چباند و زحمت کشف و شهود بیشتر را از گردن مخاطب برمی‌دارد. پس از درامای سنگینی که در نیمه فیلم رخ می‌دهد ونیتا به اولیور می‌گوید: «بابا میگه تو عنکبوت هستی. گوشه‌گوشه خونه می‌شینی و تارتو می‌بندی اما من میگم شب‌پره‌ای که خودشو به پنجره میکوبه تا یه جا رو سوراخ کنه و بلاخره بیاد تو. حالا وسط ماجرایی و همه‌مونو سوراخ سوراخ کردی.» از این دست مونولوگ‌ها در فیلم بین کاراکتر‌ها اتفاق می‌افتد تا توهم عمق به محتوای فیلم اضافه کند. اما در مجموع فیلم فنل برای یک کارگردان ۳۸ ساله پیروزی بزرگی محسوب می‌شود که می‌تواند نویدبخش حضور کارگردانی جدی در سینما باشد.