|

فرزانه؛ دختر ماه بهمن

در میان تمامی اتفاقات بحث‌برانگیزی که طی ماه‌های منتهی به سال 1402 رخ داد، ماجرای فرزانه فصیحی از همه تازه‌تر است. دختر دونده سرعتی که عمر ورزش حرفه‌ای‌اش به زور دو رقمی می‌شود، در ماهی که تقریبا تب‌وتاب‌های موجود خوابیده و حساسیت‌ها کمتر شده بود، اتفاق خبرسازی را رقم زد.

فرزانه؛ دختر ماه بهمن

در میان تمامی اتفاقات بحث‌برانگیزی که طی ماه‌های منتهی به سال 1402 رخ داد، ماجرای فرزانه فصیحی از همه تازه‌تر است. دختر دونده سرعتی که عمر ورزش حرفه‌ای‌اش به زور دو رقمی می‌شود، در ماهی که تقریبا تب‌وتاب‌های موجود خوابیده و حساسیت‌ها کمتر شده بود، اتفاق خبرسازی را رقم زد. او که در سال‌های اخیر به واسطه فعالیتش در دوی سرعت، به‌ویژه در ماده 60 متر توانسته بود برای خودش نامی دست و پا کند و حتی با استفاده از امتیاز وایلدکارت طعم حضور در بازی‌های المپیک را بچشد، روز 22 بهمن افتخار مهمی را برای ایران ثبت کرد. ماجرا از این قرار بود که در جریان برگزاری رقابت فینال ماده ۶۰ متر مسابقات دو و میدانی داخل سالن قهرمانی آسیا، فرزانه فصیحی با کسب مدال طلا قهرمان شد. طلایی که نه‌تنها اولین مدال ایران در آن رقابت‌ها شد، بلکه به واسطه عملکرد ضعیف دیگر ملی‌پوشان تبدیل به آخرین مدال کاروان ایران در آن رقابت‌ها هم شد. فرزانه فصیحی در آن روز با زمان ۷.۲۸ ثانیه زودتر از بقیه دونده‌های فینال به خط پایان رسید و بار دیگر توانایی‌هایش را به رخ کشید. البته کار مهم‌تر او در مرحله مقدماتیِ همین مسابقات شکل گرفت؛ جایی که او با ثبت زمان ۷.۲۳ ثانیه رکورد ملی کشورمان را در این ماده که با زمان ۷.۲۵ ثانیه در اختیار خودش بود نیز بهبود بخشید. او که در سال‌های اخیر، به اسم «دختر باد» و «توفان» توانسته بود خودش را در فضای رسانه‌ای و ورزشی مطرح کند، ثانیه‌هایی بعد از فینال، بیشتر سوژه رسانه‌های داخلی و خارجی شد. فرزانه در فینال در شرایطی که به عنوان نماینده ایران با لباسی به رنگ پرچم ایران و البته نقش همین پرچم روی آن لباس شرکت کرده بود، درست بعد از عبور از خط پایان، رو به دوربین با بغضی که ظاهرا فروخورده بود، این قهرمانی و افتخار جدید را به مردم ایران تقدیم کرد. او رو به دوربینی که این مسابقات را پخش می‌کرد، داد زد «برای مردم ایران»، «برای شادی مردم ایران». حتی تا همین‌جا هم حرکت فرزانه فصیحی چندان تعبیری مبنی بر تغییر کاراکتر ورزشی‌اش نداشت، ولی از این زمان به بعد، یکی دو اتفاق جدیدتر رخ داد که اسم او را بیش از گذشته، در رسانه‌ها چرخاند. برخلاف عرف همیشگی دونده‌ها در چنین شرایطی، این بار پس از عبور از خط پایان به‌عنوان فردی که صاحب مدال شده، خبری از حمل پرچم ایران روی شانه‌های این دختر دونده نبود. همین موضوع اولین جرقه چالشی را برای فرزانه فصیحی در پی داشت. گو اینکه اتفاق بعدی همچنان خبرسازتر بود؛ فرزانه زمانی که قرار بود روی سکوی قهرمانی برود تا مدال طلایش را دریافت کند، باز هم پرچم ایران را همراه نداشت. او زمانی که روی سکو قرار گرفت، سرش را پایین انداخت، سرود ایران را نخواند و اشک امانش نداد. انتشار تصاویر ناراحت فرزانه فصیحی روی سکو کافی بود تا اخبار مرتبط با این ورزشکار به‌سرعت در فضای مجازی بچرخد و دوباره همان موضوعی که یک ماهی می‌شد کمتر درباره‌اش صحبت شده بود، مطرح شود. این بار دوباره بسیاری از او به عنوان سوژه جدیدی نام بردند که تصمیم گرفته صدای زنان ایرانی باشد که چندان دیده نشده‌اند. البته به‌سرعت همان جبهه‌گیری‌های مرسوم هم شکل گرفت و عده‌ای له و علیه فرزانه شدند. اقدام فرزانه فصیحی باعث شکل‌گیری موج جدیدی از انتقادات شد و جریانی خاص این بار به فدراسیون دوومیدانی حمله کردند که نتوانسته ورزشکارانش را مدیریت کند. گو اینکه بسیاری هم از اینکه باید متوجه تغییر نگاه و رفتار ورزشکاران حرفه‌ای زن شد، حرف زده و درباره آن نوشتند. رسول خادم، اسطوره کشتی ایران که روزگار مدیدی ریاست فدراسیون کشتی و سرمربیگری تیم ملی کشتی آزاد را در اختیار داشته، یکی از آنها بود. او با انتشار پست معناداری خواست تا تغییر کاراکتر این ورزشکاران مطرح جدی گرفته شود. رسول خادم، قهرمان سابق جهان و المپیک، با تبریک قهرمانی فصیحی، درباره اقدام خبرساز این ورزشکار سرعتی نوشت: «گام‌هایی که روز‌به‌روز سریع‌تر می‌شوند... گام‌هایی که نمونه‌ای از توانمندی و خواستن بانوان ایرانی را نشان می‌دهند... گام‌هایی که تنها خط پایان را فتح نمی‌کند بلکه بر ... موانع اجتماعی حاصل از آن نیز فرود می‌آید! گام‌هایی که باید صدایش به بلندی تمام، به گوش قانون‌گذاران و تصمیم‌گیران... برسد! گام‌هایی واقعی و اثرگذار. فرزانه فصیحی قهرمان دوی سرعت داخل آسیا در ۶۰ متر شد... بانوی سرعت ایران، قهرمان آسیا شد...».

با این حال، درست مثل بسیاری دیگر از موارد خبرساز، طولی نکشید که انتشار یک ویدئوی ویژه از فرزانه فصیحی، گمانه‌زنی‌ها را در نطفه خفه کرد. فرزانه که متوجه وایرال شدن اقدامش در فضای مجازی و رسانه‌ای شده بود، این بار نه‌تنها پرچم ایران را حمل کرده و آن را روی شانه‌هایش انداخته بود، بلکه از این گفت که همیشه برای این پرچم جنگیده و تلاش کرده آن را به اهتزاز درآورد. او از طریق ویدئویی که سایت فدراسیون دوومیدانی آن را ضبط کرده و روی خروجی‌اش گذاشته بود، گفت: «خیلی خوشحالم که توانستم این اتفاق بزرگ را با کسب مدال طلای ماده ۶۰ متر مسابقات دو‌و‌میدانی داخل سالن قهرمانی آسیا رقم بزنم و از همین‌جا کسب این مدال را به همه مردم تبریک می‌گویم. خدا را شاکرم که باز هم توانستم پس از سال‌ها خودم را در دو‌های سرعت ثابت کنم و مدال طلای ماده ۶۰ متر را از شرق به غرب قاره آسیا بیاورم. همیشه هدفم این بوده است که بتوانم پرچم کشورم را به اهتزاز در‌بیاورم و برای ایران و خوشحالی دل مردمم بجنگم. امیدوارم در آینده بتوانم باز هم مدال‌های خوش‌رنگی را برای ایران عزیز کسب کنم». انتشار آن ویدئو اگرچه با هدف پایان‌دادن به شایعات بود، ولی به مطرح‌شدن موضوعاتی جدیدتر انجامید. اگرچه دوباره برخی رسانه‌ها با بازتاب این خبر از «بازگشت فرزانه به دل مردم» نوشتند، ولی زمزمه و شائبه سفارشی‌بودن ضبط چنین ویدئویی فضا را چندان آرام نگذاشت. اتفاقی که شبیه رفتار بازیکنان تیم ملی فوتسال زنان ایران از رقابت‌های کافا تعبیر شد یا در سطحی بالاتر، بسیاری را به یاد داستان الناز رکابی انداخت.