اصولی بر برنامه هفتم توسعه
برنامه رسیدن به نقطه صفر توسعه پایدار
لایحه برنامه هفتم توسعه تقریبا با دو سال تأخیر از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است. این لایحه در کمیسیونهای مختلف مجلس در حال بررسی است و به نظر میرسد کمیسیونها یکی پس از دیگری با تغییرات اندکی بر آن صحه نهند. دقت در محتوای لایحه نشان میدهد که این لایحه کپیبرداری ناقصی از برنامه پنجساله ششم توسعه است.
لایحه برنامه هفتم توسعه تقریبا با دو سال تأخیر از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده است. این لایحه در کمیسیونهای مختلف مجلس در حال بررسی است و به نظر میرسد کمیسیونها یکی پس از دیگری با تغییرات اندکی بر آن صحه نهند. دقت در محتوای لایحه نشان میدهد که این لایحه کپیبرداری ناقصی از برنامه پنجساله ششم توسعه است. هرچند قانون برنامه توسعه پنجساله ششم در حد 20-15 درصد به اجرا گذاشته شد (که البته اگر این قانون وجود نمیداشت، این اقدامات همچنان اجرا میشد) اما انصافا برنامهای جامع بود که اگر به اجرا درمیآمد، بسیاری از مسائل کشور در جهت حلشدن قرار میگرفت اما در همان موقع اعلام شد که برای اجرای برنامه به 800 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است و در همان هنگام اعلام شد که چنین اعتباری وجود ندارد. به هر حال برنامههای جامع گواینکه ممکن است مفید باشد ولی تجربه نشان داده که قابلیت اجرا ندارد و در حقیقت باید آنچه را ضروری و گلوگاه توسعه است، مدنظر قرار داد و بسیاری از امور را با توجه به آنکه قوانین و مقررات مختلفی برای آنها وجود دارد، به همان نحو مورد اجرا قرار داد. اینکه با توجه به آنکه در طول چهار سال گذشته با سیاست بهرهمندی مردم از مواهب طبیعی کشور ثروتهایی مانند نفت، گاز، آبهای سطحی و زیرزمینی، جنگلها، دشتها مصرف شده، شرایط زیستی و طبیعی کشور دچار خدشه و آفت شده است و بیتردید بحث توسعه در شرایط فعلی با سیاستهای گذشته بیشتر به تخریب کشور میانجامد. علیرغم حضور لایحه توسعه هفتم در مجلس اینک به صورت مجمل در این نوشته تلاش شد که اصول برنامهای فشرده برای توقف تخریب کشور و رسیدن به نقطه صفر توسعه فراهم شود. بدیهی است که حسب قوانین موجود سایر فعالیتهایی که در این اصول از آنها ذکری نشده است، باید تداوم یابد و سیاستهای دولت و حکمرانی بر آن قرار گیرد که علاوه بر تمتع عادلانه مردم از مواهب طبیعی به صورت رفع ضرورتها و نه حرکات اسرافگرایانه، موجبات توقف تخریب کشور را فراهم کرد. در این مختصر برنامه از چهار منظر دیده شده است: تصویر ایران امروز، اهداف برنامه پس از پنج سال از تصویب، چگونگی راهحلها و مفروضات.
تصویر ایران امروز
1- ایران در تحریم اقتصادی آمریکا و البته تقریبا بقیه جهان قرار دارد.
2- مراودات بینبانکی ایران و کشورهای دیگر به خاطر نپذیرفتن FATF وجود ندارد.
3- تولید گاز ایران تماما در داخل مصرف میشود و امکان صادرات وجود ندارد حتی واردات هم بعید نیست.
4- مصرف بنزین در کشور روزانه 100 میلیون لیتر و معادل تولید است و در سالهای آینده و حتی در سال جاری حسب قانون بودجه 1402 واردکننده خواهیم بود. معادل مصرف انرژی فسیلی (نفت و گاز) در روز بالغ بر هفت میلیون بشکه نفت خام است.
5- نیروگاههای ما فرسوده هستند و با راندمان حدود 25 درصد کار میکنند/ یعنی فقط از یکچهارم سوخت مصرفی استفاده میکنند.
6- آبهای زیرزمینی را مصرف کردهایم و بیش از یک میلیون چاه آب عمیق مجاز و غیرمجاز دائما بقیه آب موجود از عمق 400 تا 300 متری را میمکند.
7- به خاطر مصرف آب زیرزمینی دشتهای ما نشست کرده و بیم آن میرود که این نشست علاوه بر منازل مسکونی به راههای ارتباطی، ریلهای راهآهن، دکلهای برق فشارقوی، لولههای اصلی گاز و ساختمانهای تاریخی آسیب برساند.
8- به خاطر کشاورزی قرونوسطایی و مصرف بیحد آب و کشت تولیدات غیراستراتژیک و صادرات آب پنهان، در آینده نه چندان دور کشاورزی و باغداری ایران مضمحل خواهد شد.
9- به دلیل بیتوجهی به فاضلابها و پسماندهای شهری، رودخانههای ما آلوده و زمینهای اطراف شهرها انبار زباله شده است. سرنوشت تالابهای ما مانند رودخانهها و حتی بدتر از آن است.
10- 95 درصد بار تجاری کشور توسط کامیون حمل میشود و به قول رئیس مجلس سرعت قطارهای باری به پنج کیلومتر در ساعت رسیده است و این امر علاوه بر خسارت بر جادهها موجب هزینه استهلاک کامیون، مصرف گازوئیل بیشتر و قطعات کامیونها میشود.
11- به قول رئیس پلیس راهور پنج هزار نقطه حادثهخیز در کشور وجود دارد که عامل اصلی تصادفات و مرگ حدود 20 هزار نفر (برابر کل اروپا) و مجروحشدن بیش از 300 هزار نفر در سال میشود.
12- استخراج گاز از چاههای دریا در حال کمشدن است.
13- سالانه بیش از سه میلیون تن محصولات کشاورزی از خارج وارد ایران میشود.
14- برق کارخانجات تولیدی به صورت مقطعی قطع میشود.
15- تمایل به الگوی توزیع و مصرف آمریکایی در مردم و مسئولان علیرغم شعارهای اسلامی وجود دارد.
16- تداوم وضع موجود و عدم تلاش برای ارائه سیستم جدید اقتصادی برای اصلاح وضع موجود و تداوم جریان جاری کشور قابل مشاهده است.
17- سرمایه اجتماعی حکمرانی و دولت به شدت کاهش پیدا کرده است.
18- کشور در مقابل زلزله به خاطر بافت فرسوده و کیفیت نامطلوب سازهای بسیار آسیبپذیر است.
19- خروج کلان سرمایه از کشور به صورت دائم اتفاق میافتد و همه در مقابل آن ساکت هستند.
این تصویری بسیار خلاصه از اوضاع زیربنایی ایران است و صدالبته اگر همه موارد را بخواهیم تصویرسازی کنیم شاید به طولانی مثنوی نشود اما بسیار گسترده خواهد شد. البته همچون فرمولهای شیمیایی برخی عملکردهای اجتماعی بازگشتپذیر و برخی بازگشتناپذیر هستند. امروز به جای شعاردادن توسعه همهجانبه، توسعه سبز و توسعه اسلامی و... باید بگوییم کشور ما اینک شرایط هیچگونه توسعهای را ندارد بلکه باید متأسفانه به نقش تدافعی برویم و با توقف تخریب کشور، وضع زیربنایی کشور را ثابت نگه داریم و در حقیقت نام برنامه پنجساله ما باید «برنامه احیای سرزمینی ایران» و «رسیدن به نقطه صفر توسعه» باشد. البته این کار بسیار سخت و سنگین و با تبعات مختلف است اما اگر چارهاندیشی نشود روز به روز مسائل پررنگتر و تخریب بیشتر و تبعات انسانی آن برای مردم کشورمان و نسل حاضر و آتی غیرقابل تحمل میشود. اگر امروز تبعات را بپذیریم مسائل کشور در آینده قابل حل خواهد بود والا هیچ راهی جز فروپاشی کشور وجود نخواهد داشت. وضع فعلی زیربنایی کشور به گلولهای میماند که در سراشیبی به پایین میغلطد و هر لحظه بر سرعت آن افزوده میشود که نهایتا به مانعی برخورد کند و یا به درهای سقوط کند و متلاشی شود. به همین دلیل و دلایل دیگر نام برنامه پنجساله هفتم را «برنامه احیای سرزمین ایران» و نیز «رسیدن به نقطه صفر توسعه» مینامیم. بسیار واضح است که مسئولان تصمیمگیر کشور و نیز اقتصاددانان و روشنفکران و حتی بسیاری از مردم با برنامههایی که خواهد آمد مخالفت خواهند کرد زیرا راحتطلبی و عدم پذیرش مسئولیت و هراس از آنکه تبعات بسیاری از قِبل اجرای آن به مردم تحمیل شود، باعث این مخالفت میشود. اما اگر این برنامهها را انجام ندهیم، روز به روز بر حجم مشکلات کشور افزوده خواهد شد و بسیاری از نظرات مقامات ازجمله تدابیر و نظرات مقام معظم رهبری بر زمین خواهد ماند.
مقام معظم رهبری در یک سخنرانی فرمودند که ما صاحب گاز و نفت هستیم و میتوانیم اروپا را تحریم کنیم ولی با این وضع هم واردکننده فرآورده و هم واردکننده گاز خواهیم شد. پس نظر رهبری را کجا و کی میتوانیم عملی کنیم. در عین حال سؤال اینجاست که اگر «برنامه احیای سرزمینی ایران» را اجرا نکنیم چه کاری خواهیم کرد. تصمیمات مبتنی بر آنچه تاکنون درباره برنامه هفتم توسعه منتشر شده، در حقیقت مانند رهاکردن سیستم به حال خود است تا هرکجا که بخواهد برود و منفجر شود. در این نوشته که براساس عدم اسراف، دستیابی به تکنولوژی نوین و تأمین حداقل نیاز مردم تنظیم شده تلاش شده تا نتایج و تبعات اقدامات فهرستوار ذکر شود. آیا کشور و مردمی که خود را انقلابی میخوانند و در پی بسیج انسانی و عمل جهادی هستند، نمیتوانند این برنامه را که متضمن احیای سرزمین ایران در عین رعایت حداقلهای مطلوب زندگی برای همه اقشار جامعه است، بپذیرد؟ چگونه در لفظ انقلابی و در عمل کاریکاتوری از لیبرالیسم هستیم؟ البته که مطالب یاد شده با توجه به تحریمها نوشته شده است اما در صورت رفع تحریمها، این برنامهها باید ادامه داشته باشد. رفع تحریمها به اجرای برنامه کمک خواهد کرد ولی هرگز به معنای عامل رفع مشکلات کشور نیست.
اهداف برنامه پس از 5 سال از تصویب
در حقیقت باید برنامه به نحوی تنظیم و تدوین شود که پس از پنج سال تصویری از ایران که به دست میآید بسیار بهتر از تصویر امروز ایران باشد. اینکه دقیقا ایران چگونه خواهد بود بستگی به چگونگی سیاستهای اتخاذی و اجرای آن دارد. بدون تردید هرگونه سیاست اتخاذی توسط حکمرانی تنها با همکاری مردم میتواند عملی شود اما بههرحال هدفگذاری بسیار مهم است هرچند انتزاعی خود بنمایاند ولی نمیتوان به صرف سختبودن از آن صرفنظر کرد. در اینجا ضرورت دارد که تصویری از ایران پنج سال آینده را ارائه کنیم؛ چه اگر این تصویر ممکن نباشد، سرزمین ایران به دست اضمحلال پیش خواهد رفت.
الف- مصرف روزانه نفت و گاز( باوجود رشد جمعیت) به معادل پنج میلیون بشکه برسد.
ب- 50 درصد کشاورزی غرقابی به کشاورزی نوین تغییر پیدا کند. همچنین در کشاورزی دیم امکانات افزایش راندمان فراهم شود و نیز با شناسایی نقاط مستعد باغات صنعتی مدرن وسیع با اتکا به کشاورزی دقیق ایجاد شود.
ج- کل اراضی تحت آبیاری چاهها به سامانه مدرن یا گلخانهای تغییر پیدا کند و چاههای غیرمجاز مسدود شود. همچنین آبخیزداری و آبخوانداری در همه دشتها به انجام برسد.
د- مازاد گاز، بنزین و سایر انرژیهای فسیلی تولیدی به صادرات اختصاص یابد.
هـ- با تمهیدات لازم نشست دشتها کنترل شود.
و- همه رودخانهها پاکسازی شده و پسماندها کاملا بازیابی شود.
هـ- سیستم تصفیه فاضلاب در سراسر کشور به اجرا گذاشته شود.
و- همه نیروگاههای فسیلی به راندمان 70 درصد برسد.
هـ- سیستم حملونقل ریلی در کشور بتواند حداقل 30 درصد حملونقل را تقبل کند.
و- نظام صرفهجویی در مصرف و عدالت در توزیع به نحوی وجود داشته باشد که اولا برای همه مردم حداقل معیشت فراهم شود و ثانیا از واردات کالای اساسی کاسته شود.
هـ- امر صادرات از بدیهیئت کارخانجات تولیدی تعریف شود.
و- با سیاستهای تدوینی جدید بانک مرکزی خروج سرمایه از کشور متوقف شود.
چگونگی راهحلها
الف- همه طرحهای عمرانی (تشکیل سرمایه) در دست اجرای دولت برای تکمیل به بخش خصوصی واگذار شود.
ب- در همه زمینههای مصرفی بهصورت عمومی از اسراف پیشگیری شود و علاوه بر کار فرهنگی و آموزش در مواقع ضروری با ابزارهای غیر قیمتی یا قیمتی این امر محقق شود.
1- مصرف بنزین سهمیهبندی شود؛ به صورتی که تا 40 درصد صرفهجویی ممکن باشد و مازاد صرفهجویی شده صادر شود.
2- برای تأمین حداقل معیشت مردم با قیمت ثابت کالاهای اساسی براساس دوهزار کیلوکالری امری برای همه مردم سهمیهبندی و با قیمت حداقل در اختیار آنان قرار گیرد.
3- همه نیازهای ارزی واقعی واحدهای تولیدی و خدماتی و نیز مردم عادی بهصورت کارشناسی با قیمت ثابت و واحد اختصاص یافته و هیچ ارز و سکهای در بازار به فروش نرسد.
4- بانک مرکزی ارز حاصل از صادرات صادرکنندگان را با قیمت مناسب روز خریداری کند. صادرکنندگان که نیاز به واردات کالای مصرفی دارند، از ارز خود میتوانند استفاده کنند؛ بنابراین برای صادرات واریزنامه ارزی ضمیمه خواهد شد.
5- امکانات فنی برای تغییر سیستم آبیاری کشاورزی از سوی دولت فراهم خواهد شد وزارت جهاد کشاورزی در تصمیمات خود اصول را رعایت و اختیار اجرای آن را به استانها واگذار خواهد نمود.
6- اختیارات لازم برای آبخیزداری آبخوانداری در حداکثر ممکن و کافی در اختیار استانها قرار داده خواهد شد.
7- به نیروگاههای برق فسیلی اعتبار ارزی و ریالی لازم برای نوسازی داده خواهد شد و تسهیلات لازم برای مشارکت با شرکتهای خارجی یا روشهای دیگر تأسیس و بهرهبرداری با آنان مورد توجه قرار میگیرد.
8- حداقل 10 هزار مگاوات برق خورشیدی یا بادی راسا توسط دولت یا بخش خصوصی ایجاد خواهد شد.
9- روشهای صرفهجویی و استفاده حداکثری از گاز مصرفی و استفاده از گاز داغ خروجی به همه واحدهای تولیدی توصیه و بر آن نظارت خواهد شد.
10- حجم گاز تحویلی به اماکن عمومی مانند ترمینالها، ادارات دولتی، اماکن متبرکه، ورزشگاهها و همه اماکن عمومی که مورد استفاده مردم است و مردم با لباس گرم در آن حضور مییابند، سهمیهبندی شده و درجه حرارت آنها در زمستان 14 درجه تعیین خواهد شد. به همین ترتیب برای تابستان درجه حرارت 24 درجه و سهمیه برق صورت خواهد گرفت.
11- شیببندی قیمت برق (با توجه به منطقه کشور) در مصارف کم به قیمت بسیار نازل و سپس با شیب تند از نظر قیمت قرار داده خواهد شد.
12- واحدهای گوگردزدایی برای رفع گوگرد مازوت احداث شود تا مازوت قابلیت صادرات مصرف پیدا کند.
مفروضات
1- کشور همچنان در تحریم آمریکا باقی بماند.
2- مقررات FATF پذیرفته نشود.
3- اصل صرفهجویی و جلوگیری از اسراف عملی شود.
4- توسعه در احیای سرزمین دیده شود و نه ساختمانهای بلندمرتبه و متجددانه
5- اصل استفاده از انرژیهای تجدیدشونده از اصول موضوعه کشور تلقی شود.
6- با صرفهجویی داخلی امکانات ارزی کشور افزایش یابد.
7- برای دسترسی به اهداف نیروهای داخلی دلگرم و از دانش بینالمللی غافل نشویم.
8- در همه امور شفافیت را قرار دهیم.
9- از کلمه «مردم» برای «بخشی از مردم» استفاده نکنیم و همه «مردم» را مدنظر قرار داده و به آنها اعتماد کنیم.