فراز و نشیبهای استارتاپهای شهری
چندروز پیش آقای جوان خوشحالی را سوار بر دوچرخه برقی «زیرو» دیدم که سربالایی خیابان را همراه خودروها طی میکرد. این حس شادی را چند سال پیش با دوچرخههای دندهای «بیدود» با پرواز در سرپایینی همین خیابان، تجربه کردم. از نسل دوچرخههای اشتراکی دندهای بیدود تا برقی زیرو اتفاقات زیادی در این سالها افتاده و ماجراهای مختلفی پیش آمد.
ریحانه وحیدیان-پژوهشگر حوزه شهر هوشمند: چندروز پیش آقای جوان خوشحالی را سوار بر دوچرخه برقی «زیرو» دیدم که سربالایی خیابان را همراه خودروها طی میکرد. این حس شادی را چند سال پیش با دوچرخههای دندهای «بیدود» با پرواز در سرپایینی همین خیابان، تجربه کردم. از نسل دوچرخههای اشتراکی دندهای بیدود تا برقی زیرو اتفاقات زیادی در این سالها افتاده و ماجراهای مختلفی پیش آمد.
با نگاهی تحلیلی به تحولات دهه اخیر استارتاپهای شهری در سطح بینالمللی و داخلی، مشخص میشود که این فناوریها با هدف پاسخگویی به نیازهای رو به رشد شهرنشینی شکل گرفتند تا پایداری، تابآوری و کارآمدی محیطهای گسترده شهری را بهبود دهند.
زمینه خلق راهحلهای فناورانه به وسعت حوزه خدمات شهری است، اما در گزارشی از گروه dealroom، به این اشاره شده که در بازه زمانی ۱۴ساله از ۲۰۰۶، حدود ۹۰ درصد یونیکورنهای این حوزه در زمینه حملونقل و انرژی متمرکز بودهاند. بعد از سال ۲۰۲۱ هم استارتاپهایی در حوزه زیرساخت و مواد اولیه شکل گرفته است و سرمایهگذاری روی مدیریت پسماند هم حد فاصل ۲۰۱۶ الی ۲۰۲۱ به ۱۹ برابر رسیده است. بر این آمار و ارقام، به نظر میرسد که فرصتهای ارزشمند سرمایهگذاری و رشد پیشرو استارتاپهای شهری در عرصه بینالمللی را باید افزود. ولی چرا چنین دورنمای روشنی در کشور ما برای فعالیت استارتاپهای شهری به نظر نمیرسد؟ بهتر است برای یافتن این چرایی به مرور تحولات 10 سال گذشته بپردازیم:
از حیث داشتن تنوع بالای ایدههای استارتاپی شهری در کشور کمبودی وجود نداشت و بهشخصه هم در رویدادهایی که به عنوان منتور حوزه شهر هوشمند حضور داشتم، مشاهده کردم و هم به عنوان مدیر مرکز نوآوری و پارک فناوری شهر، به ارزیابی و بررسی پرداختم، از تنوعی مشابه روند جهانی برخوردار بودهایم.
متأسفانه با گسست شدیدی بین شکلگیری ایدههای استارتاپی و رشد آنها در شهر مواجهیم. نمونههای معدودی مانند استارتاپهای حملونقلی اسنپ و تپسی که قدرت سرمایه و متعاقبا توان چانهزنی با مجموعه شهرداری را داشتند، توانستند از میان گردباد تحولات مدیریتی شهرداریها، جان سالم به در ببرند و وارد فاز رشد و توسعه
در کشور شوند.
مشاهده بیلبوردهای تبلیغاتی نوماند با شعار مبارزه با مافیای زباله در سطح شهر تهران نیز این استنباط را تأیید میکند. شوخیهای فضای مجازی به علت شباهت شخصیت مافیای زباله بیلبوردها با یکی از خوانندگان مشهور کشورمان هم نتوانست تلخی پایان فعالیت جاروب و پاکزی را بپوشاند. اعلام قطع همکاری ناگهانی سازمان پسماند با جاروب در فروردین سال ۱۴۰۱، به این باور دامن زد که یک استارتاپ در سالهای ابتدایی فعالیت، نمیتواند کاری را بدون حمایت مجموعه بزرگ شهرداری در شهری مانند تهران به پیش ببرد. بدین معنی که توافقات رسمی و قانونی با تیم مدیریتی قبلی، تحتتأثیر تغییر مدیریت و در تضاد با سلیقه مدیریت جدید، فاقد اعتبار و تضمینی برای بقای استارتاپهایی است که برای توسعه خود به ثبات رأی در مدیریت شهری دارند.
از سوی دیگر، ماهیت استارتاپهایی که در زمینه ارائه محصول و خدمات به شهروندان به عنوان کاربران نهایی فعالیت میکنند، نیازمند بازاریابی گسترده در سطح شهر است. این اقدام نیازمند تبلیغات گسترده چه به صورت محیطی و چه به صورت دیجیتال در فضایی است که شهروندان روزمره با آن تعامل دارند. مؤثرترین این فضاها نیز در شهرها هم به صورت دیجیتالی مانند اپلیکیشنهای مدیریت خدمات شهری و هم به صورت محیطی مانند معابر و فضاهای عمومی شهری و محلی در اختیار شهرداریها قرار دارد.
ضرورت در دسترس استفاده شهروندان قرارگرفتن در اینجاست که استارتاپها میتوانند با در معرض جلب توجه شهروندان به استفاده از محصول و خدماتشان، سریعتر و مؤثرتر چرخه یادگیری و توسعه محصول متناسب با نیاز بازار را طی کنند و یا با تغییر رویه خدماتدهی و ارائه ارزش پیشنهادی و تقویت کانالهای ارتباطی با شهروندان، کسبوکار خود را توسعه دهند.
متأسفانه آنچه تاکنون شاهدش بودهایم به دلیل پیچوخمهای قانونی و حقوقی متعدد و پانگرفتن فرهنگ ریسکپذیری برای حمایت از رشد و توسعه فناوریهای نوآورانه در شهرداریها، فضاهای دیجیتالی و محیطی با این هدف به صورت مستمر و پایدار استفاده نشده است.
البته وجود حدی از ریسکپذیری برای استفاده از فناوریهای نوآورانه در میان شهروندان نیز حیاتی است. اعتماد به شرکت نوپایی در گامهای اولیه فعالیتش که پایداری کافی نداشته و حتی با شکست مواجه شود، برای حمایت از شکلگیری بستر رشد استارتاپهای شهری اهمیت دارد. به طور مثال، دوچرخههای بیدود در سال ۱۴۰۱ با شهروندان تهرانی و شیرازی خداحافظی کردند، ولی همچنان بحث ناتوانی این استارتاپ در بازپرداخت ودیعه شهروندان با انتشار تصاویر حضور دوچرخههای زیرو در تهران، مجدد در فضای مجازی مطرح شده است.
پذیرش این موضوع شاید برای همگان بهراحتی صورت نگیرد، اما این نکته مهم را از بلومبرگ، صدوهشتمین شهردار نیویورک که در نشست چالشی با جانسون، شهردار وقت لندن در سال ۲۰۱۵ درباره نوآوری شهری داشتند وام میگیرم که مدیریت شهری لازم است زمینه ظهور نوآوری و ایدههای خلاقانه را پدید آورد و بدون اعمال نظر و قدرت و صرفا رصد این فعالیتها اجازه دهند تا مردم در ریسک استفاده از این خدمات شریک شوند. او اشاره کرد که ناوگان تاکسیرانی نیویورک بهتنهایی قادر به ارائه خدمات به شهروندان نیست و خدمات اوبر میتواند رضایت شهروندان را با سهولت در تردد، فراهم کند.
به نظر من با توجه به سرعت و گستردگی شهرنشینی و متعاقبا افزایش توقع شهروندان به دریافت باکیفیت خدمات شهری، امکان نقشآفرینی برجسته برای مدیریت شهری بهتنهایی امکانپذیر نیست و لازم است برای افزایش رضایت کیفیت زندگی شهری، روی خوش به همکاری با استارتاپهای شهری نشان دهد چون ساخت شهری کارآمد، نیازمند راهحلهای همهشمول، تابآور و پایدار است.