نگاه عراقی به محور سهجانبه عربی
سران سه کشور عربی مصر، اردن و عراق که هر یک مدعی جایگاه و نقش مشخصی در تحولات منطقهای خاورمیانه و غرب آسیا هستند، یکشنبه گذشته برای چهارمین بار در دو سال اخیر و این بار در بغداد گرد هم آمدند تا اجلاس سهجانبه خود را تحت پوشش «امنیت، انرژی و تجارت» برگزار کنند و قدرتنمایی جدیدی از حضوری عربی با شرکت مصر و اردن بهعنوان دو کشور همسایه بلافصل رژیم صهیونیستی که برای اولین بار از جمع کشورهای عربی و در اوج مناقشه اعراب و اسرائیل حرمتشکنی کردند و این رژیم را به رسمیت شناختند، به همراه حکومت مصطفی الکاظمی در بغداد به نمایش بگذارند. یکشنبه گذشته، بغداد شاهد اولین حضور ژنرال عبدالفتاح السیسی، رئیس حکومت برآمده از کودتای مصر علیه اخوانالمسلمین و سرنگونی محمد المرسی رئیسجمهور منتخب آن کشور بود که پس از اشغال کویت توسط صدام در سال ۱۹۹۰ روابط مصر با عراق قطع شده و از آن تاریخ هیچ رئیس کشوری از مصر به بغداد سفر نکرده بود. ژنرال السیسی هنگام ورود به بغداد مورد استقبال رسمی برهم صالح رئیسجمهور و مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق قرار گرفت.
ملک عبدالله پادشاه اردن نیز دیگر میهمان رسمی دولت عراق در این اجلاس سهجانبه بود که برای دومین بار از سال ۲۰۱۹ وارد بغداد شد. اولین سفر ملک عبدالله اردنی به عراق در سال ۲۰۱۹ و دوران نخستوزیری الکاظمی در شرایطی صورت گرفت که او 10 سال بود که به عراق سفری نداشته بود. بیانیه پایانی اجلاس سهجانبه بغداد حکایت از آن دارد که سه کشور یادشده موضوعات مختلف منطقهای در دستور کار خود را به بحث و تبادل نظر گذاشته و درخصوص راههای تقویت «امنیت، همکاریهای انرژی و مراودات بازرگانی» به گفتوگو پرداختهاند. اجلاس بغداد در ادامه جلساتی بوده که پس از اولین نشست این سه کشور در مارس سال ۲۰۱۹ در قاهره، دو اجلاس دیگر در واشنگتن و اردن نیز برگزار شده است.
به گفته برهم صالح رئیسجمهور عراق اجلاس چهارم سه کشور عربی حاوی پیامی است برای اعلام در مقابل ستیزهجوییها و مشکلات فراوانی که منطقه با آنها روبهروست.
به گفته او توسعه عراق راهی را پیشروی منطقه بر اساس مبارزه با افراطگرایی و احترام به حق حاکمیت کشورها و مشارکت اقتصادی قرار داده است. اظهارات رئیسجمهور عراق در شرایطی ابراز شده است که تا پیش از این «حاکمیت فعلی بغداد» بارها امتناع این کشور را مبنی بر اینکه به اصطلاح محلی برای حلوفصل حسابهای تهران و واشنگتن از طریق گروههای مسلح طرفدار ایران باشد، ابراز کرده است و عجیب نیست که دوشنبه گذشته و تقریبا پس از اجلاس سهجانبه بغداد، ارتش ایالات متحده آمریکا حملاتی را با ادعای تلافیجویانهبودن آن علیه نیروهای حشدالشعبی عراق که ظاهرا حملاتی را علیه حضور آمریکا در عراق به منظور خروج آنها از کشورشان بر اساس مصوبه مجلس عراق داشته، به اجرا درآورده است. البته فرصتطلبی و بهانهجوییها در قبال واقعیت مناسبات حسنه و حسن همجواری ایران و عراق تنها توسط آمریکاییها نیست که مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و یکشنبه گذشته در پایان برگزاری اجلاس سهجانبه بغداد، وزیر خارجه بیاطلاع اردن در اظهاراتی خصمانه درخصوص جمهوری اسلامی ایران و با اشاره به جایگاه ایران در عراق، خاطرنشان کرد که «عراق از این رهگذر دچار انزوای منطقهای میشود» که این اظهارات تاکنون هیچگونه عکسالعمل درخوری در تهران و در بغداد در پی نداشته است. در عین حال ضرورتها و الزاماتی که این سه کشور عربی را با گذشتهای از مناسبات پرافتوخیز و مملو از تلاطمات در کنار یکدیگر قرار داده است، بسیار متنوع و بعضا مورد مناقشه هستند.
به عقیده ناظران منطقه عربی، عراق که از سال ۱۹۹۰ و پس از اشغال کویت توسط ارتش صدام، از سوی کشورهای عربی از کلیه مناسبات منطقهای کنار گذاشته شده بود، درصدد است که با بهرهگیری از محو سهجانبه جدید عربی در مقابل نقش و تأثیر ایران در سیاست داخلی عراق، عامل توازن و تعادلبخشی ایجاد کند. بر پایه اظهارات خانم رندا سلیم، محقق و رئیس بخش مناقشات و مسیر دوم «Trak-Two» در مؤسسه مطالعات خاورمیانه که دارای دیدگاههایی نزدیک به مواضع معارض عربی در قبال ایران است، عراق با داشتن نگرانی در قبال بسط و توسعه مناسبات خود با متحدین عرب منطقهای بغداد، در تلاش است که نقش میانجی منطقهای بین ایران و عربستان را هم ایفا کند تا مابازای رقابت این دو کشور در منطقه محسوب نشود. در همین زمینه و در شرایطی که روابط قطعشده ریاض-بغداد متعاقب اشغال کویت توسط صدام، در سالهای اخیر مجددا در سطح سفیر برقرار و مرزهای زمینی دو کشور نیز پس از سالها بستهبودن در دوران نخستوزیری مصطفی الکاظمی در عراق بازگشایی و مبادلات بازرگانی و ترددهای زمینی اتباع دو کشور برقرار شده است، در ماه آوریل گذشته هیئتهای بلندپایه عربستان سعودی و ایران محرمانه در بغداد و با وساطت عراق برای عادیسازی روابط تهران-ریاض با یکدیگر ملاقات کرده و قبل از آن نیز الکاظمی در ماه مارس گذشته به ریاض سفر و با مسئولان سعودی بهویژه محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور، در این خصوص دیدار و گفتوگو داشته است. اردن و مصر نیز به نوبه خود همچون عراق از مشارکت در اجلاس سهجانبه که قدرت مانور آنها را در منطقه با هدف صدمهزدن به محورهای سنتی منطقهای بالا میبرد، بهرهمند میشوند. ناظران عربی منطقه معتقدند اتحاد این سه کشور علاوه بر منافع ژئوپلیتیک، میتواند جهت تعادلبخشی و توازن در نفوذ عربستان سعودی، ترکیه و ایران در تحولات منطقهای نیز مورد بهرهبرداری واقع شود. همچنین به نظر میرسد پادشاهی اردن از مسیر اتحاد سهجانبه به دنبال کسب حمایت عراق و مصر از راهحل دو کشور در مناقشه اسرائیل با فلسطین و در نتیجه حمایت از نقش اردن بهعنوان حافظ اماکن مقدسه در بیتالمقدس است که مدتهاست مورد مناقشه سعودیها واقع شده و مصر نیز تقویت یک اتحاد عربی برای پشتیبانی از روابط متشنج خود با ترکیه در مدیترانه شرقی و لیبی در آفریقا را جستوجو میکند. از طرف دیگر قاهره و امان بیمیل نیستند که نفوذ و تأثیرگذاری قدیمی خود را در موضوعات منطقهای که در سالهای اخیر در مقابل قدرتهای اقتصادی شیخنشینهای خلیج فارس مانند ریاض و ابوظبی از دست دادهاند، مجددا بازیابند. به نظر میرسد اگر سیاست ترامپ در خاورمیانه موجب تقویت سلطنتنشینهای خلیج فارس در منطقه شد و در مقابل آن تنها مخالفت ایران را در پی داشت، قاهره، امان و بغداد مایل هستند از این به بعد نقش منطقهای خود را مجددا احیا و از آن بهرهبرداری کنند. به عقیده کورتیس رعیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه دولتی آمریکایی «آپالاچیان»، اردن که در دوران ترامپ عملا از صحنه تحولات منطقهای کنار گذاشته شده بود، شدیدا در تلاش است به جایگاه مورد نظر خود در منطقه بازگردد که البته روابط اسرائیل با کشورهای عرب خلیج فارس در چارچوب موافقتنامه آبراهام نیز مصر، عراق و اردن را به حاشیه رانده است و به نظر میرسد سه کشور یادشده مصر هستند در کنار هم صدای عربی متفاوتی در ورای صدای خلیج فارس ایجاد کنند. همچنین از نظر اردن همکاریهای سهجانبه با مصر و عراق بهویژه بعد از کودتای اخیر علیه سلطنت اردن که در آن سعودیها در کنار آمریکا و اسرائیل قرار گرفته بودند، حائز اهمیت فراوان است. در کنار ملاحظات ژئوپلیتیک سه کشور مصر، اردن و عراق در اجلاس سهجانبه بغداد، انتظار تقویت مشارکتهای اقتصادی منطقهای هم وجود داشت. نیل کیلیام از مؤسسه چتمهاوس بریتانیا معتقد است که اتحاد بین مصر با ظرفیت بالای نظامی با عراق که دارای منابع انرژی قابل توجهی است در کنار اردن با منابع وسیع و غنی نیروی انسانی میتواند تکمیلکننده بسیاری از ظرفیتها و فرایندهای توسعهای این سه کشور باشد. به همین منظور در سالهای گذشته موافقتنامههایی در بخش انرژی، بهداشت و آموزش بین سه کشور به امضا رسیده و بغداد قرارداد تأمین سالانه 12 میلیون بشکه نفت برای مصر را در سال ۲۰۲۱ با این کشور امضا کرده است. عراق همچنین درصدد است با احداث خط لولهای با ظرفیت یک میلیون بشکه در روز که نفت این کشور را به بندر اردنی عقبه میرساند، از وابستگیهای خود به مسیر صادراتی انرژی در خلیج فارس بکاهد. البته به موازات زمینههای همکاریهای یادشده، محدودیتهای قابل توجهی هم برای مناسبات مبتنی بر اتحاد این سه کشور نیز وجود دارد و با وجود منابع سرشار نفتی عراق، این سه کشور بدون تشابهات کافی در زیرساختها و تواناییهای اقتصادی، در جهت حمایت از جاهطلبیهای سیاسی خود، نمیتوانند از این امکانات بهرهمندی لازم را کسب کنند. همچنین سه کشور با وجود ظرفیتها و تواناییهای قابل توجه خود در بخش نظامی و به دلایل گوناگون نمیتوانند نمایندگی یک حضور نظامی جدید واحد در منطقه را نیز داشته باشند تا از رهگذر آن بتوانند تغییری در تعادل منطقهای ایجاد کنند. در هر حال با نگاهی فراگیر و منطقیتر به اوضاع منطقهای و زمینههایی که برای ایجاد محور سهجانبه جدید عربی، به منظور حضور در صحنههایی که از آنها یاد میشود و میتواند در زمره آنها نقش میانجیگری و کاهش تنش در مناسبات ایران و آمریکا یا آمادهسازی زمینه عادیسازی روابط تهران و شورای همکاری خلیج فارس هم تصور کرد، اما در ورای تمامی این ظاهرسازیها و در یک نگاه دقیق و عمیق به وجه مشترک شرایط پیشروی سه کشور عضو محور سهجانبه در قبال «محور مقاومت» منطقهای و تلاشهایی که در سوی دیگر این معادله، رژیم صهیونیستی برای همسوکردن هرچه بیشتر منطقه عربی و بهخصوص خلیج فارس با اهداف خود به عمل میآورد شاهد هستیم، باید از هماکنون هشدارها و زنگ خطرها را برای فردای چگونگی هر تحرکبخشی در راهبردهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران بر مبنای «محور مقاومت» به صدا درآورد.