سه گام تا مصالحه
«مکاتبه- مذاکره-معامله»
روابط ایران و آمریکا طی سالهای بعد از انقلاب پیوسته با تنشها و فراز و فرودهای فراوانی همراه بوده است، از تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان تا مسدودسازی داراییهای ایران در آمریکا، از حمله به هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس و اعمال تحریمهای گسترده تا امضای سند برجام و تحولات بعد از آن و همکاری اطلاعاتی و امنیتی و نظامی آمریکا با رژیم اسرائیل و ترور سردار سلیمانی و... همگی نشانههایی از رفتارهای خصمانه دولت آمریکا علیه ملت ایران و ایجاد دیوار بیاعتمادی بین دو کشور است.
روابط ایران و آمریکا طی سالهای بعد از انقلاب پیوسته با تنشها و فراز و فرودهای فراوانی همراه بوده است، از تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان تا مسدودسازی داراییهای ایران در آمریکا، از حمله به هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس و اعمال تحریمهای گسترده تا امضای سند برجام و تحولات بعد از آن و همکاری اطلاعاتی و امنیتی و نظامی آمریکا با رژیم اسرائیل و ترور سردار سلیمانی و... همگی نشانههایی از رفتارهای خصمانه دولت آمریکا علیه ملت ایران و ایجاد دیوار بیاعتمادی بین دو کشور است. اما همانگونه که در سیره و آموزههای پیامبر اسلام و سایر بزرگان دین و سیاستمداران آمده و همچنین شرایط زمانی و مکانی ایجاب میکند، دوستی و دشمنی و بیاعتمادیها ابدی نیست و هرگاه منافع ملی و مصلحت یک کشور و ملت اقتضا کند باید در روش و نگرش و رویکردها تجدید نظر کرد.
اینک روابط ایران و آمریکا با وجود پیشینه پرحادثه آن در آزمون سه مرحلهای قرار دارد:
1- در اولین گام مکاتبه و مبادله نامه بین رهبران دو کشور در عالیترین سطح و برای نخستینبار صورت گرفته است، گرچه در سالهای گذشته مکاتبات یکسویهای انجام شده و هیچگاه به فرجام و پاسخ رسمی و متقابل نرسیده است. اما این مکاتبات هرچند از طریق کشور ثالث مبادله شده است، از دیدگاه نگارنده مکاتبهای مستقیم بین رهبران انجام شده که کشور واسط از محتوای آن بیاطلاع بوده است و خود به تنهایی واجد اهمیت جدی و تحولی قابل توجه است و میتواند پنجرهای امیدبخش برای آغاز راهی نو و پایانبخش خصومتهای مزمن باشد.
2- در گام دوم و پس از پذیرش و مبادله مکاتبات رسمی رهبران دو کشور، نوبت به برگزاری نشستهایی برای انجام مذاکرات رسیده است. اگرچه هرکدام از طرفین بر مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات تأکید دارند. اما آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است، قبول طرفین برای حضور در میز مذاکره است و همانگونه که وزیر امور خارجه ایران اظهار کرد، محتوا و پیشنهادهای سازنده و مؤثر و با حسن نیت و صداقت مهمتر از روش مذاکره است. تجارب گذشته روایتگر آن است که برای تعامل و همکاری بین دو کشور از هر دو روش مذاکره مستقیم و غیرمستقیم استفاده شده است. مذاکرات سال ۲۰۲۱ با وساطت اروپا که بهصورت غیرمستقیم آغاز و سرانجام به شکل مستقیم ادامه یافت یا همکاریهای ایران و آمریکا در سرنگونی رژیم صدام حسین در عراق و تحولات افغانستان شاهدی بر این مدعاست که میتواند در دور جدید مذاکرات مورد توجه و بهرهبرداری و الگوسازی قرار گیرد. واکنش مثبت و استقبال بسیاری از کشورهای جهان از جمله اتحادیه اروپا، چین، روسیه، برخی از کشورهای منطقه و جمعی از صاحبنظران و سیاستمداران داخلی و خارجی و از همه مهمتر افکار عمومی مردم ایران بهعنوان اصلیترین سرمایه ملی و پشتوانه رسمی مذاکرات و همچنین واکنش مثبت بازار و اقتصاد به خبر مذاکرات فرصت مناسبی را برای موفقیت این مرحله از گفتوگوها فراهم کرده است.
3- بدون تردید پس از مکاتبات و مذاکرات (به شرط توفیق) زمان و روش عملیاتیکردن توافقهاست (به قول حکیم سخن حضرت فردوسی «دو صد گفته چون نیمکردار نیست») در این مرحله همانگونه که دکتر عراقچی در یادداشت خود در واشنگتنپست نوشته است «ایران بهطورکامل برای حضور فعال شرکت و کسبوکارهای بینالمللی آماده است و محدودیتهای فعلی برای حضور و سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در ایران از سوی کنگره آمریکا اعمال شده و نه از سوی ایران، ایران بازاری است که فرصتهایی در مقیاس تریلیون دلاری در آن مهیاست». نشانه آمادگی ایران برای عملیاتیکردن و نتیجهبخش ساختن توافقات و قراردادهای احتمالی حاصل از مذاکرات است. تأکید رئیسجمهور پزشکیان نیز که رهبری گفتهاند که هیچ مخالفتی با سرمایهگذاری سرمایهگذاران آمریکایی در ایران وجود ندارد، چشمانداز روشنتری را فراروی توافقات و اجراکردن آنها قرار میدهد، بدیهی است در این مرحله که انجام معاملات و قراردادهای احتمالی مطرح است، باید طرفین بهدور از تلخیهای گذشته و خارج از تحریمها و تهدیدها و تحدیدها، صادقانه و هوشمندانه و براساس منافع مشترک و احترام متقابل و به دور از هیاهوها و اظهارات مقامات غیرمسئول، فرصت و زمینه همکاری و تعامل سازنده را فراهم کنند. و چند نکته پایانی:
نباید نگران حمله نظامی آمریکا به ایران بود، زیرا آمریکا میداند و فراموش نمیکند که...: ایران کشور بزرگ و با فرهنگ و تمدنی کهن و قابل احترام است و از نیروی انسانی ممتاز و فرصتهای بیبدیل سرمایهگذاری فراوانی برخوردار است. ایران از توان و قدرت نظامی تهاجمی و دفاعی مؤثر برخوردار است و قدرت پاسداری از خود را به شایستگی دارد. ایران نقش مؤثر و تعیینکنندهای در ثبات خاورمیانه و انتقال انرژی به جهان دارد. ایران نباید بهلحاظ موقعیت ژئوپلیتیکی به متحد درازمدت روسیه و در تخاصم با غرب قرار گیرد. (توازن مثبت در سیاست خارجی). و ایران مزیتهای فراوان دیگری هم دارد که میتواند در معادلات صلح جهان تأثیرگذار باشد.
بنابراین آمریکا بنا به دلایل پیشگفته و دلایل فراوان دیگری، نباید به تعرض نظامی به ایران حتی فکر کند. اگر هدف آمریکا از گسیل نیروها و تجهیزات نظامی به منطقه تأمین و تضمین امنیت اسرائیل است، همانگونه که در توصیههای مکرر کیسینجر بارها بر آن تأکید کرده که ایران باید اسرائیل را نادیده بگیرد (Ignore) و در گفتوگوی ترامپ و پوتین هم بر آن اصرار شده است. تحقق این خواسته از مسیرهای دیگر و تضامین متقابل و در چارچوب یک خاورمیانه امن برای همه، قابل بررسی است.
و سرانجام نسبت به انجام و نتیجه مذاکرات باید واقعبین بود (نه خوشبین و نه بدبین) باید طرفین صبور باشند و به قول پزشکان درد مانند کوه میآید و مو به مو میرود. تجربه برجام و کارآزمودگی هیئت مذاکرهکننده و اعتماد نظام به آنها و پشتیبانی افکار عمومی ملت ایران، زمینهساز موفقیت این سه مرحله و رسیدن به مصالحه است.