|

از دریاچه رنجور خزر چه می‌خواهیم؟

عبدالحسین طوطیایی پژوهشگر کشاورزی

در جریان سفر اخیر رئیس دولت و هیئت همراه، آیت‌الله عاملی، امام‌جمعه اردبیل، در جلسه شورای اداری استان در سخنانی، مطالبات منطقه و توصیه‌هایی در سطح ملی ارائه دادند. ایشان ضمن اشاره به تجربیات خود در سفر به چند کشور از جمله اوکراین و هلند، در زمینه بهره‌وری درست از منابع آبی و رویارویی با تنش‌های کم‌آبی منطقه هشدار دادند. اما در میانه توصیه‌های درست، پیشنهاد انتقال آب از دریاچه خزر به اردبیل با شگفتی همراه شد. شگفتی از آنکه چگونه پس از مخالفت‌های کارشناسی با چنین انتقالی در شرق مازندران و در ایام دولت‌های نهم تا دوازدهم، مجددا طرح مشابهی از جانب ایشان مطرح شد. ای کاش که چنین جایگاه‌هایی با صبغه معنوی و در این قبیل از امور نگاه خود را از محدوده منطقه به سطح ملی ارتقا و تسری دهند. دریاچه خزر که به اشتباه آن را دریا می‌نامیم، در خلال میلیون‌ها سال و به مدد ارتفاعات البرز، یکی از بی‌بدیل‌ترین اکوسیستم‌های زمین را چون تاجی زمردین و با آرایه‌ای از جنگل‌های هیرکانی بر سریر شمال سرزمین ما بنا نهاد. کلیمایی که ظرفیت تولید پایدارش به‌مراتب بیش از هلند و در نما نشانی از هنر و اعجاز آفرینش داشت. اما در نیم‌قرن اخیر نسل ما با کفشانی گل‌آلود، گام بر این نقش بی‌بدیل نهاد و تا توانست، چنگ بر زیبایی آن کشید. در ادوار دولت‌های پیشین به همین تخریب هم بسنده نکردند و به انگیزه اندکی رویاندن در آن‌ سوی خشک البرز چشم به دریاچه‌ای دوختند که در زیر ستوران توسعه مدرن و در تقلای ماندن موج به رفتن دارد. امواجی که رنجورانه به ساحل‌هایی انباشته از زباله می‌کوبند، شاید که با موج‌های خروشان خود ندای مظلومیت سر دهند. با عنایت به سخنان امام‌ جمعه اردبیل در جلسه مذکور به نظر می‌رسد که زمزمه دیگربار آب‌ستانی از شرق به غرب دریاچه خزر کوچ کرده است. در ادوار گذشته مجالس شورای اسلامی، بابت اجرای بسیاری طرح‌های منطقه‌ای ناهمسو با منافع ملی، کشور ما زیان‌های پرشماری را تجربه کرده است. طرح‌هایی که نماینده منطقه با اصرار بر اجرای آنها انگیزه‌ای جز اثبات شایستگی خود نداشته است. درخصوص پیشنهاد انتقال آب دریاچه خزر به اردبیل و از چنین تریبونی پرسش‌های فراوانی به ذهن متبادر می‌شود. آیا بهتر نبود حال که امام جمعه محترم در مقام اجرائی نیستند، این پیشنهادات را به‌طور خصوصی برای رئیس‌جمهور ارسال می‌کردند تا در محافل تخصصی بررسی شود؟

سکوت مقامات اجرائی استان و غیبت کارشناسان خبره در جریان ارائه چنین طرحی را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ قطعا ایشان در خلال بازدید خود از کشور هلند متوجه تلاش دولت برای صیانت از عرصه‌های تولید و طبیعت آن بوده‌اند. آیا بهتر نبود در زمره پیشنهادات خود و با بهره از این تجارب به روند تخریب، تغییر کاربری و تجاوز فاجعه‌بار به عرصه‌های طبیعی در گردنه حیران هم اشاره‌ای می‌کردند؟ متأسفانه برداشت افراطی از منابع آب زیرزمینی، ساخت‌وسازهای بی‌رویه و تغییرات اقلیمی استان گلستان را در معرض پرشتاب بیابانی‌شدن قرار داده است. پرسش از آیت‌الله عاملی این است که اگر بنا به ضرورت در استان گلستان انجام وظیفه می‌کردند، باز هم با طرح انتقال آب خزر به اردبیل موافقت داشتند؟ ای کاش همه ما باور کنیم که دریاچه خزر و تمامی جای‌جای این کشور از کران شمال تا جنوب به تمامی مردم کشور تعلق دارد. در چنین باوری نگاه‌های منطقه‌ای خود را جدا از کلان کشور نمی‌دانیم.