لیگی که به اهدافش نرسید
21 سال پیش با تغییر نام مسابقات فوتبال سراسری، فصل جدیدی در این رشته ورزشی در ایران گشوده شد؛ راهاندازی لیگ برتر. محسن صفاییفراهانی، رئیس وقت فدراسیون فوتبال، قصد داشت با برگزاری لیگ برتر، فوتبال ایران را از حالت آماتور به سمت حرفهایشدن حرکت دهد. همان موقع پس از متولدشدن لیگ برتر وقتی از ناصر حجازی، سرمربی وقت استقلال رشت پرسیده شد چه تفاوتی بین لیگ برتر و لیگ قبلی میبیند؟
21 سال پیش با تغییر نام مسابقات فوتبال سراسری، فصل جدیدی در این رشته ورزشی در ایران گشوده شد؛ راهاندازی لیگ برتر. محسن صفاییفراهانی، رئیس وقت فدراسیون فوتبال، قصد داشت با برگزاری لیگ برتر، فوتبال ایران را از حالت آماتور به سمت حرفهایشدن حرکت دهد. همان موقع پس از متولدشدن لیگ برتر وقتی از ناصر حجازی، سرمربی وقت استقلال رشت پرسیده شد چه تفاوتی بین لیگ برتر و لیگ قبلی میبیند؟ او با همان صراحت لهجه همیشگی عنوان کرد که هیچ، فقط شماره پشت پیراهنها لاتین شده است! هماکنون در آستانه بیستودومین دوره لیگ برتر باز هم میتوان پاسخ مرحوم حجازی درباره تفاوت لیگ برتر با گذشته را تکرار کرد. هدف از ایجاد لیگ برتر حرفهایشدن فوتبال ایران بود. مسابقات سطح بالای لیگ در اکثر کشورهای دنیا به صورت حرفهای و بدون دخالت ارگانهای دولتی برگزار میشود. فوتبال تبدیل به صنعتی درآمدزا شده و این همان آرزویی است که هنوز در فوتبال ایران محقق نشده است. لیگ برتر ایران پس از 21 دوره فعالیت همچنان از بودجه دولتی ارتزاق میکند. باشگاههای دولتی و صنعتی بدون هیچگونه نگرانی قراردادهای چند میلیارد تومانی با بازیکنان و مربیانشان امضا میکنند و کسی هم به این سؤال مهم جواب نمیدهد که چرا باید بودجه دولت و صنایع بزرگ کشور پای فوتبالیستها ریخته شود؟
باشگاهداری خصوصی در ایران در 22سالگی لیگ برتر یک خودکشی محسوب میشود. باشگاههای خصوصی سرنوشتی به غیر از نابودی ندارند. مسیری که استیلآذین، نفت تهران، سیاهجامگان، گسترش فولاد، راهآهن و... در سالهای قبل طی کردند و سال گذشته شهرخودرو مشهد در آن پای گذاشت. از 16 باشگاه لیگ برتر تنها سه باشگاه نساجی، هوادار مشهد و تراکتور را میتوان خصوصی دانست. ملوان هم شکلی تقریبا خصوصی دارد.
فوتبال ایران کجای راه را اشتباه رفته که نتوانسته در این 21 سال حداقل 10 باشگاه خصوصی موفق داشته باشد؟ سوءمدیریت و درآمدزا نبودن فوتبال ایران دلایل اصلی به قهقرا رفتن باشگاههای خصوصی در فوتبال ایران بوده است. دو دهه است که وعده خصوصیشدن و تصویب قوانین حق پخش تلویزیونی داده میشود؛ اما اصل ماجرا هنوز با آنچه در دهه 70 در لیگ آزادگان رخ میداد، تفاوتی نکرده است. به نظر میرسد ارادهای هم برای اصلاح این امور وجود ندارد. نه مدیرانی میآیند که طرح اقتصادی داشته باشند، نه تکلیف حق پخش تلویزیونی مشخص میشود و نه شفافیت مالی ایجاد شده است.
قرار است این چرخه ادامه داشته باشد؛ وزارت ورزش و جوانان، استقلال و پرسپولیس را تر و خشک کند، وزارت نفت هم به شکلی دیگر تیمداری میکند، پول کارخانجات پیکان، گلگهر، فولاد مبارکه سپاهان، ذوبآهن و... هم برای فوتبال بهظاهر حرفهای خرج شود.