|

بازنویسی تاریخ برای رقابت بر سر قدرت

کلمات دارای معنی هستند. در روابط بین‌الملل به‌کاربردن اسامی رایج اماکن و محلات یا مناطق جغرافیایی در یک زبان با کلمات یا اصطلاحاتی غیر از آن، معنای خاصی از لحاظ تسلط فرهنگی یا ارضی دارد. در نهایت این برداشتی از تاریخ است که می‌تواند پیامدهای دیپلماتیک داشته باشد.

کلمات دارای معنی هستند. در روابط بین‌الملل به‌کاربردن اسامی رایج اماکن و محلات یا مناطق جغرافیایی در یک زبان با کلمات یا اصطلاحاتی غیر از آن، معنای خاصی از لحاظ تسلط فرهنگی یا ارضی دارد. در نهایت این برداشتی از تاریخ است که می‌تواند پیامدهای دیپلماتیک داشته باشد.

به‌تازگی ایران با وجود همسایگی و روابط نزدیک با کشور عراق، برای تغییر نام رقابت‌های فوتبال منطقه‌ای که از سال 1979 با نام «جام ملت‌های خلیج» آغاز شد، از این کشور به‌شدت انتقاد کرد. شهر بصره به عنوان میزبان بیست‌وپنجمین دوره جام انتخاب شد و عراق برای جلب کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در این رقابت، از نام جعلی به جای خلیج فارس استفاده کرد. اگرچه ایران در این رقابت‌ها شرکت نمی‌کند، اما طبیعتا از این موضوع ناخشنود شد، تا جایی که وزارت امور خارجه ایران سفیر عراق در تهران را احضار کرد تا حساسیت ملت بزرگ ایران نسبت به استفاده صحیح از نام خلیج فارس را به وی گوشزد کند. با این حال، نه نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی و نه مقتدی صدر، رهبر جنبش صدر، پاسخ شفافی برای عذرخواهی ارائه نکردند. این حساسیت در صورتی نابجا به نظر می‌رسید که منعکس‌کننده یک واقعیت جغرافیایی‌-سیاسی نبود. چندین دهه است که ایران با به‌کاربردن واژه جعلی توسط کشورهای عربی هم‌مرز با این منطقه استراتژیک مخالفت می‌کند. این تضاد فزاینده از سال 1979 میلادی بین ایران و جهان عرب به نمایندگی عربستان سعودی متبلور شده است.

نام «خلیج فارس» از دوران باستان به ثبت رسیده است و به‌طور خاص در کتاب «پرسش هرودوت» مورخ و جغرافی‌دان یونانی، یعنی در قرن پنجم پیش از میلاد، به آن اشاره شده است. این منطقه با حدود هزار کیلومترمربع وسعت بین شبه‌جزیره عربستان و ایران قرار دارد و همواره از لحاظ جغرافیایی از اهمیت بسزایی برای روابط تجاری و مسیرهای کشتیرانی برخوردار بوده و محل عبور و مرور بین دنیای مدیترانه و جهان هند بوده است. اما بیش از هر چیز از زمان هخامنشیان، به‌ویژه از طریق امواج متعدد مهاجرت و مبادلات تجاری، منطقه گسترش نفوذ ایرانیان بوده است؛ بنابراین خلیج فارس همیشه طعمه اشتهای قدرت‌های برون‌زا به‌‌ویژه اروپایی‌ها بوده است و کشف انرژی و پتانسیل اقتصادی آن در قرن بیستم به‌طور قابل‌توجهی به رقابت برای نفوذ کشورهای عرب نفت‌خیز از یک سو و ایران از سوی دیگر دامن زده است. تنگه هرمز 20 درصد از ترافیک دریایی جهان و 35 درصد از مبادلات انرژی جهان را به خود اختصاص داده است؛ بنابراین کشورهای عربی از دهه 1960 برای گسترش نفوذ خود به دنبال تحمیل نام جعلی برای این منطقه حتی به معنای انکار تاریخ چندصد ساله بوده‌اند. ایران بارها مخالفت خود را با استفاده از واژه جعلی اعلام کرده است. در سال 2010، تهران هشدار داد که حریم هوایی خود را برای شرکت‌های هوانوردی که از این اصطلاح استفاده می‌کنند ممنوع خواهد کرد و دو سال بعد از گوگل درخواست کرد که این منطقه را در سرویس نقشه‌‌برداری آنلاین بدون نام رها نکند. برای اثبات اهمیتی که ایران برای این منطقه جغرافیایی قائل است، هر ساله «روز ملی خلیج فارس» یادآور اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز در سال 1622، در دهم اردیبهشت‌ جشن گرفته می‌شود. علاوه‌ بر این گاهی در بعضی از متون از نام ترکیبی به عنوان تلاشی بیهوده برای جلب رضایت همگان در این زمینه استفاده می‌شود. استفاده‌نکردن از اصطلاح معمول، تاریخی، معتبر و گواهی‌شده، معنایی جز غصب ندارد. رویه بازنویسی تاریخ یا تصاحب مجدد فرهنگی تنها به اسامی ختم نمی‌شود. آذربایجان، دیگر کشور همسایه ایران که سرزمین آن از دیرباز تحت حاکمیت ایران بوده است، با توجه به تنش‌هایی که با تهران دارد از اجرای این کار ابایی ندارد. باکو در 10 سال گذشته هر ساله به یونسکو پیشنهاد می‌دهد که سنت‌ها یا اشیایی که مستقیم از ایران برخاسته‌اند به نام آن کشور در فهرست میراث فرهنگی ناملموس بشریت ثبت شود. 

سنت‌ها و جغرافیای سیاسی در این مورد به طرز عجیبی درهم تنیده شده‌اند. آذربایجان ادعای واهی ثبت بازی چوگان را به عنوان میراث فرهنگی خود دارد و استدلال می‌کند که اسب‌های مورد استفاده در این بازی از نژاد قره‌باغ هستند و در این جمهوری پرورش می‌یابند و این بازی همواره در فرهنگ و تاریخ آذربایجان بوده است، در عین حال که آذربایجان بر سر قره‌باغ کوهستانی که در واقع از خانات پارسی سابق است، با ارمنستان اختلاف دارد. آیا در حال حاضر این موضوع محل اختلاف با تهران است؟ در شرایط دشوار کنونی که ایران در صحنه بین‌المللی مواجه شده است، جای تعجب نیست که رقبای عرب از ضعف نسبی برای رقابت بر سر قدرت حتی در میادین ورزشی سوءاستفاده می‌کنند. در عراق مانند دیگر کشورهای نفتی عرب، واکنش‌ها به درخواست‌ ایران برای اصلاح نام جام خلیج‌ فارس تا حد زیادی متفاوت بوده است. برای بسیاری در عراق، نارضایتی ایران بیش از هر چیز از این واقعیت ناشی می‌شود که دولت عراق که مشتاق کاهش نفوذ ایران است از روابط خوب خود با پادشاهی‌های نفتی عرب نیز حمایت می‌کند و از سوی دیگر نقش میانجی میان ایران و عربستان را ایفا می‌کند. با وجود گسست‌های منظم و رویارویی‌های غیرمستقیم، مبارزه ایدئولوژیک بین دو طرف هرگز به جنگ علنی منتهی نشده است.