بازار خودرو؛ رانتجویی دولت و خودروساز که پای مردم نوشته میشود
آنچه در طول سال جاری در بازار خودرو خودنمایی میکند، عرضه خودرو در بورس کالا با توجیه یا صحیحتر بهانه جلوگیری از رانت است؛ اما بهتر است مداقهای در باب معنا و مفهوم رانت داشت تا بتوان صحتوسقم استدلال دولت و خودروسازان برای عرضه کالا در بورس را سنجید.
جواد طاهرپور*
آنچه در طول سال جاری در بازار خودرو خودنمایی میکند، عرضه خودرو در بورس کالا با توجیه یا صحیحتر بهانه جلوگیری از رانت است؛ اما بهتر است مداقهای در باب معنا و مفهوم رانت داشت تا بتوان صحتوسقم استدلال دولت و خودروسازان برای عرضه کالا در بورس را سنجید. در ادبیات اقتصادی واژه رانت (rent) به آن بخشی از قیمت کالا گفته میشود که فراتر از قیمت تمامشده کالا باشد. درواقع چنانچه قیمت تمامشده کالایی صد تومان باشد؛ اما بنا به شرایط بازار، ازجمله انحصار یا کمبود کالا، آن کالا 150 تومان به فروش برسد، 50 تومان مازاد رانتی است که نصیب تولیدکننده میشود. در کنار واژه رانت (rent) واژه رانتجویی
(rent-seeking) نیز در ادبیات اقتصادی استفاده میشود که تعریف آن اینگونه ارائه شده است: «رانتجویی عبارت است از تلاش برای تغییر یا کنترل سیاستهای عمومی یا شرایط اقتصادی به منظور افزایش سود خود».
حال با توجه به توضیحات فوق سؤال این است که آنچه در بازار خودروی ایران رخ داده، رانتجویی خودروساز و دولت است یا مردم؟ اینکه قیمت اعلامی کارخانهای خودروهای چینی مونتاژشده از طرف خودروسازان داخلی دو برابر و حتی بیشتر از قیمت آنها در چین است، رانتی است که نصیب مردم میشود یا خودروساز؟ از همه بدتر طراحی فرایندی به نام بورس خودرو است که در آن همان خودروی چینی به دو برابر قیمت کارخانهای که خود دو برابر قیمت خودرو در کشور چین است، به فروش میرسد. درواقع قیمتی که در بورس کالا برای قیمت خودروهای چینی کشف میشود، حداقل چهار برابر قیمت آن در چین است و سؤال اساسی این است که اینکه خودروساز چهار برابر قیمت تمامشده خودرو در چین نصیبش میشود، رانتجویی خودروساز است یا مردم؟
بهراحتی میتوان این ادعا را مطرح کرد که بورس خودرو که در هیچ کشور توسعهیافتهای وجود ندارد، طراحی و تغییر شرایط و ساختار بازار خودرو از طرف تیم قدرت بازار خودرو برای رانتجویی بیشتر است و با سوءاستفاده از واژگانی مثل «شفافیت» و «جلوگیری از رانتجویی» متأسفانه دولت را نیز همراه خویش کردهاند. اینکه مکانیسمی طراحی شود که در آن خودرویی به چهار برابر قیمت تمامشده در کشور دیگر فروش برود، مصداق بارز رانتجویی است و آنگاه با سفسطه و سوءاستفاده از واژگان و کمی بزک علمی، تحت عنوان «جلوگیری از رانتجویی» تبلیغ میشود و حتی مایه افتخار دانسته میشود.
از همه بدتر این است که بهتازگی بین تصاحب رانت حاصله بین دولت و خودروساز اختلاف افتاده و دولت مدعی شده که 85 درصد از مازاد قیمت بورس نسبت به قیمت کارخانهای باید به دولت تعلق گیرد که این نیز بهروشنی مصداقی از رانتجویی و آن هم نه خودروساز بلکه دولت است. اگر بخواهیم کمی در ادبیات اقتصادی عمیقتر شویم، دوباره بعضی سؤالها ذهن را درگیر میکند: نخست: رقابت و بورس به چه معناست و آیا بورس خودرو نمودی از معنای واقعی این عبارات است؟ دوم: آیا قیمتی که در این بازار کشف میشود، قیمتی است که تخصیصدهنده بهینه منابع است و درواقع همان قیمت رقابتی است که در ادبیات اقتصادی میگوییم تخصیصدهنده بهینه منابع است و بهنوعی «بهینه پرتو» است. برای پاسخ به این سؤالها باید دقت داشت که رقابت به معنای وجود شرایطی است که در آن تعداد بیشماری عرضهکننده و مصرفکننده وجود داشته باشد تا قیمت از چانهزنی طرفین کشف شده باشد و تخصیصدهنده بهینه منابع باشد. بورس نیز مکانی فیزیکی یا غیرفیزیکی (بر بستر اینترنت) بر پایه رقابت است که در آن عدهای خریدار و فروشنده اقدام به عرضه و تقاضای کالا یا دارایی میکنند؛ مانند بازار سهام و قیمت کشفشده در اینجا نیز بهنوعی قیمت رقابتی و تخصیصدهنده بهینه منابع است؛ اما بورس خودرو بههیچوجه این شرایط را ندارد و استفاده از رقابت برای آن چیزی جز فریب و مغلطه نیست؛ اول از همه خود بازار خودرو که در انحصار دو خودروساز است، بههیچوجه شرایط رقابتی را ندارد که حال بخواهد بورس خودرو بهعنوان زیرمجموعهای از بازار خودرو، شرایط رقابتی را داشته باشد. از همه بدتر فرایندی است که در آن خودرو در بورس خودرو عرضه میشود. متأسفانه در بورس خودرو، مزایده بهعنوان رقابت تبلیغ میشود و در آن خودروساز بدون رقابت با خودروساز یا عرضهکننده دیگر در کنار ممنوعیت واردات خودرو و انحصار کامل، اقدام به تعداد محدودی خودرو کرده و منطق هم این است که هرکس گرانتر خرید، صاحب خودرو میشود. در ادبیات اقتصادی بههیچوجه این رقابت یا بورس نامیده نمیشود که بخواهد تخصیصدهنده بهینه منابع باشد. در ادبیات اقتصادی این بازار، انحصار چندقطبی نامیده میشود که مهمترین ویژگی درخصوص آن غیررقابتیبودن قیمت کشفشده و تخصیصنیافتن بهینه منابع است. بورس خودرو چیزی جز یک مزایده برای فروش تعداد محدودی خودرو در شرایط انحصار نیست و به معنای واقعی کلمه رانتجویی است.
ذات خودرو و بازار آن به گونهای است که در هر کشور چند تولیدکننده بیشتر وجود ندارد و بهنوعی در عرصه داخلی هر کشور نوعی انحصار تولید وجود دارد؛ اما با آزادکردن واردات سعی میشود انحصار در تولید به انحصار در عرضه سرایت نکند و عملا بازاری رقابتی بین خودروسازان داخلی و خارجی شکل گیرد. در این کشورها اگر هم بخواهد بورس کالا شکل گیرد (که اصلا مرسوم نیست که چرایی آن از حوصله این بحث خارج است) در آن تعداد بیشماری تولیدکننده از سراسر دنیا اقدام به عرضه تولیدات خود میکنند؛ اما در ایران در شرایط نبود رقبای خارجی و ممنوعیت واردات، بورس خودرو یعنی ایجاد مکانی برای دو انحصارگر بهمنظور برگزاری مزایده برای فروش تولیدات محدود خود به قیمتی چهاربرابر قیمت جهانی و کسب رانتی نزدیک به سهبرابر قیمت خودرو.
* اقتصاددان و دانشیار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی