گردشگری؛ کلانراهبرد آینده غرب آسیا
هفته جهانی گردشگری است. گردشگری همچنان بزرگترین پدیده جامعه مدرن و محور راهبردهای توسعه جامعه فراپستمدرن است و در ابعاد چهارگانه نظام اجتماعی و محیط زیست با گسترش حوزه معرفتی و پارادایم مفهوم «توسعه پایدار» بر پایه «نوآوری» و استفاده از «فناوریهای نوین» در سیاستگذاری، تدوین راهبردهای ملی و بینالمللی، برنامهریزی و مدیریت کشورهای پیشرفته جهان اولویت یافته است.
هفته جهانی گردشگری است. گردشگری همچنان بزرگترین پدیده جامعه مدرن و محور راهبردهای توسعه جامعه فراپستمدرن است و در ابعاد چهارگانه نظام اجتماعی و محیط زیست با گسترش حوزه معرفتی و پارادایم مفهوم «توسعه پایدار» بر پایه «نوآوری» و استفاده از «فناوریهای نوین» در سیاستگذاری، تدوین راهبردهای ملی و بینالمللی، برنامهریزی و مدیریت کشورهای پیشرفته جهان اولویت یافته است. کشورهای غرب آسیا بهویژه ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، عمان، قطر و کویت اخیرا بر حسب تحلیل تحولات در ساختار تولید و خدمات و همچنین به اقتضای دگرگونی در فناوریهای جدید، تغییرات اقلیمی، امکان بهره از منابع تجدیدپذیر، نوآوریهای اجتماعی و رویکردهای کارآفرینانه و ضرورت پیشرفت و رفاه اجتماعی جوامع خویش و همچنین بر حسب آیندهپژوهی و آیندهنگری با سیاستگذاریهای مبتنی بر شناخت عمیق و اتخاذ راهبردهای کلان، گردشگری را به عنوان محور توسعه آینده در دستور کار دولتها قرار دادهاند و با تعریف و ارائه کلانپروژههای مشترک، جذاب و نوآورانه بینالمللی چشماندازی نوین را برای این منطقه از جهان رقم زدهاند.کلانپروژهها و طرحهایی مثل «دلاین» در عربستان، کریک (خور)، فریم، احاطه برج الخلیفه پس از اجرای پروژه بزرگ نخل و مارینا در امارات متحده عربی، سلاله و دوقم در عمان، ایجاد جاذبههای جدید و رویداد باشکوه جام جهانی درقطر و... با هدف رسوب سرمایه داخلی و جذب سرمایههای خارجی در درون کشورها و میدانداری برای برنامههای آینده منطقه و جهان در حال اجرا هستند. چنانکه «محمد بن سلمان» شاهزاده سعودی میگوید: من بر این باورم که «اروپای جدید» و آینده جذاب جهان در خاورمیانه و بهویژه کشورهای عربی ظهور خواهد کرد. استقبال متخصصان و شبکه نسل جدید دانشمندان جوان از پروژههای مذکور و اعلام آمادگی در تکمیل مرحله توسعه مفاهیم این پروژهها با گسترش فناوریهایی مانند «هوش مصنوعی» و بازگشایی مراکز عالی علمی با همین نام از یک سو و طراحی مبتنی بر آیندهنگری و ارائه پیشنهادهای شگفتآور اجرا و مدیریت نظاممند، موفقیت این ایدههای بزرگ را میسر کرده است تا در راستای توسعه پایدار، پذیرش حقوق بشر، رهایی از مرداب مفاهیم ایدئولوژیک کهنه، ایجاد شرایط زیست و کسبوکارهای جدید مبتنی بر هویت و نیازهای انسانی به اقتضای ویژگیهای جامعه نو فراهم آید. اکنون در دایرهالمعارف و فرهنگستان سیاستها و برنامهریزیهای جوامع پرداختن به موضوع رونق گردشگری شاخص توسعه است و این صنعت سرآمد مؤلفهها و طبقهبندیها برای تحول و توسعه نظام اجتماعی در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حفظ محیط زیست به شمار میآید.
توسعه صنعت گردشگری با کارکردهای مفید خود همچون کارآفرینی و افزایش ثروت، ایجاد فرصتهای شغلی، عدالتگستری، ایجاد امکان مشارکت محلی، فقرزدایی و امکان توانمندسازی زنان و محرومان بر مؤلفههای ششگانهای استوار است که اهتمام به توسعه و پیشرفت آنها موجبات بهبود شاخصهای دیگر بخشها و امکان فعالیت بیش از پیش بخش خصوصی و رفاه اجتماعی برای اقشار مختلف مردم را نیز مهیا میکند. ساخت فرودگاهها، اقامتگاهها و هتلها، گسترش راهها و جادهها و خطوط ریلی علاوه بر معرفی و ایجاد جاذبهها و تعریف رویدادها و گسترش بازارها به پیشرفت، رونق و رشد اقتصادی بیشتر میانجامد. گردشگری علاوه بر اینکه بستر مناسبی برای کارآفرینی اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی است از بهترین زمینهها برای حفظ و تعالی ارزشها و توسعه فرهنگی جوامع در تداوم «فرایند جهانیشدن» و پیشرانی برای آینده بهتر است. در کشورهای غرب آسیا بهویژه کشورهای عربی که ثروت هنگفتی از استخراج نفت و گاز و ایجاد زمینه تجارت آزاد در پنج دهه اخیر کسب کردهاند، زیرساختها به سرعت فراهم میشود و مدیران و دانشمندان این جوامع که اغلب در بهترین دانشگاههای آمریکا و اروپا تحصیل کردهاند با تشکیل اتاقهای فکر و برنامهریزی با آیندهنگری مبتنی بر علم و تخصص حداکثر منافع ملی و شخصی خویش را در تعریف و اجرای پروژهها جدید و کلان بهویژه در راستای توسعه مؤلفههای صنعت گردشگری میجویند. ایران بزرگترین «کشورموزه» غرب آسیاست که با «شهرموزه»های کمنظیر مانند شیراز، اصفهان، مشهد، تهران، همدان، تبریز، کرمانشاه، اهواز، چابهار، کیش، قشم و با وجود بیش از ۷۰ هزار سایت بزرگ طبیعی و میراث فرهنگی نگارستانی از جاذبههای متنوع و فاخر بااستعدادترین کشور منطقه برای توسعه گردشگری است اما درحالیکه پدیده گردشگری خارجی با حرکت و گذر بیش از یکمیلیارد و 400 نفر از مرزهای بینالمللی در سال ۲۰۱۹ نفر رقم خورد و در پساکرونا گردشگران بینالمللی تا سال ۲۰۳۰ به حدود دو میلیارد نفر خواهد رسید، شواهد و آمارها حاکی از آن است که اهداف سند چشمانداز ایران برای سال ۱۴۰۴ که حدود ۲۰ میلیون نفر تخمین زده شده بود، محقق نمیشود و ایران در اتخاذ سهم خود از بازار بزرگ گردشگری جهان شکست خورده و هماکنون نیز هیچ راهبرد کلان و برنامهای برای آینده دور و نزدیک در این صنعت تعریف نشده است. در پنج سال گذشته با انزوای سیاسی بیشتر و کاهش شدید ارزش پول ملی ایران این کشور جولانگاه مهاجرت و زیارت مردم فقیر کشورهای همسایه همچون افغانستان و عراق شده است. در سال جاری میلادی (۲۰۲۳) در اوج رونق پساکرونا در جهان در ایران سفر گردشگران خارجی کمتر از ۵۰ درصد سال ۲۰۱۹ بوده و تقریبا سهم گردشگران آمریکایی و اروپایی در این خصوص نزدیک به صفر است و سهم گردشگری ایران در شاخصهای جهانی بیش از حد تصور تقلیل پیدا کرده است. در گردشگری داخلی نیز با جادههای خطرناک و لجستیک ضعیف و نابسامان، با گسترش فقر و درآمد کم مردم از امکان سفر کاسته شده و پلمب اماکن برای حجاب نیز از سال ۱۴۰۱ مزید بر علت شده است. همانگونه که مایکل هال وجنکینز از صاحبنظران صنعت گردشگری در کتاب «سیاستگذاری جهانگردی» از قول «ریشتر» نقل کردهاند «گردشگری یک صنعت سیاسی» است که میزان ورود و خروج گردشگران و توسعه این امر به تصمیم و سیاست دولتها وابسته است. سیاست همان است که «سایمون ودای» میگوید: آنچه دولتها بخواهند یا نخواهند با اراده آنها برای فعالیت بخش خصوصی بهویژه در گردشگری روی میدهد. گیدنز نیز میگوید: دولت را بیشتر همانجا احساس میکنید که با ارائه پاسپورت و روادید میتوانید یا نمیتوانید از مرزهای جغرافیای سیاسی (کشور) عبور کنید. پرواضح است که با انزوای سیاسی مستمر و طولانی در چند دهه برای یک کشور بزرگ چون ایران امکان تدوین راهبرد کلان و توسعه صنعت گردشگری فعلا میسر نیست و مزید بر علت آنکه شواهد حاکی از آن است که علاوه بر حذف شایستگان از امور مهم کشور در فرایند مهاجرفرستی نخبگان برخی از مردم عادی نیز فرار را بر قرار حضور در کشور ترجیح میدهند، بنابراین مسئله توسعه گردشگری با طرح کلانراهبردها در رقابت با دیگر کشورهای غرب آسیا فعلا در دستور کار دولت ایران نیست.