متروی 19کیلومتری پرند
نیازمند قطار
ضمن تبریک بهرهبرداری از متروی حدفاصل ایستگاه فرودگاه بینالمللی امام خمینی تا شهر جدید پرند به طول 19 کیلومتر، باید اذعان کرد که برای بهرهبرداری مفید از این خط با توجه به فاصله 50 کیلومتری تا ایستگاه شهر آفتاب برای فاصله اعزام مطمئن هر 15 دقیقه یک قطار دستکم هشت قطار معادل 56 واگن نیاز است که با توجه به کمبود جدی واگن در شبکه متروی تهران میتوان گفت این خط به صورت ناقص یعنی بدون تجهیزات متحرک افتتاح شده است و تا رسیدن اولین قطارها در 22 ماه آینده، فشار بر شبکه متروی تهران را افزایش خواهد داد.
ضمن تبریک بهرهبرداری از متروی حدفاصل ایستگاه فرودگاه بینالمللی امام خمینی تا شهر جدید پرند به طول 19 کیلومتر، باید اذعان کرد که برای بهرهبرداری مفید از این خط با توجه به فاصله 50 کیلومتری تا ایستگاه شهر آفتاب برای فاصله اعزام مطمئن هر 15 دقیقه یک قطار دستکم هشت قطار معادل 56 واگن نیاز است که با توجه به کمبود جدی واگن در شبکه متروی تهران میتوان گفت این خط به صورت ناقص یعنی بدون تجهیزات متحرک افتتاح شده است و تا رسیدن اولین قطارها در 22 ماه آینده، فشار بر شبکه متروی تهران را افزایش خواهد داد. براساس قانون برنامه ششم توسعه، دولت دوازدهم در سال 96 مکلف شده بود که دو هزار دستگاه واگن مترو برای تهران و دیگر کلانشهرها تأمین کند. سهم کلانشهرها (شیراز، مشهد، تبریز، اصفهان، اهواز، قم و کرمانشاه) کاملا فراموش شده و بههیچوجه اجرائی نشد و همچنان ناامید از پیگیری برای اجرا هستند؛ اما سهم تهران و حومه هزارو 50 واگن بود که با مناقصه بینالمللی برای 630 واگن (90 قطار) و برندهشدن مشارکت واگنسازی تهران و همکاران خارجی قرارداد در سال 98 به امضا رسید.
قانون بودجه سال 1399 اجازه داد با تأمین فاینانس خارجی، از محل صندوق توسعه ملی، 15 درصد پیشپرداخت تأمین شود؛ ولی به دلیل تحریمها و کمبود سهمیه فاینانس و مشکلات جدی ارزی دولت به دلیل خروج آمریکا از برجام و البته کجفهمی مسئولان مربوطه امکان استفاده از فاینانس با تأخیر مواجه شد. سال 1400 که مشکل سهمیه فاینانس حل شد، متأسفانه پیشپرداخت از طرف دولت تأمین نشد؛ بنابراین زحمات دولت، وزارت کشور، معاونت عمرانی و سازمان شهرداریها و پیگیری شهرداری و شورای شهر دوره پنجم در سال 1400 ابتر ماند. و هماکنون خط متروی قم هم که افتتاح شده، از بیقطاری رنج میبرد و امیدی هم ندارند. در دولت سیزدهم و شورای ششم نیز این مسئله تا سال 1402 جدی گرفته نشد و در نهایت اوایل سال 1402 خبر از تأمین پیشپرداخت قرارداد واگنها به مبلغ حدود 120 میلیون یورو در مطبوعات مطرح و امیدواری جدیدی ایجاد شد. تا این تاریخ که این مطلب را مینویسم، با وجود تبلیغات حجیم شهرداری تهران هنوز کلامی از وزارت کشور، معاونت عمرانی و سازمان شهرداریها که کارفرمای این پروژه است، شنیده نشده و تا به حال گویا با وجود خبرهای مثبت متأسفانه هنوز بانکهای شهر و کشاورزی نتوانستهاند پیشپرداخت را منتقل کنند. البته گفته میشود هنوز ضمانتنامههای مربوط به پیشپرداخت و حسن انجام تعهدات نیز به بانکهای عامل یا کارفرما نرسیده است؛ بنابراین شرکت واگنسازی تهران هنوز نتوانسته پیشپرداخت خود را برای شروع ساخت داخل دریافت کند. امیدوارم با اینهمه سروصدا، مسئولان ارشد کشور، متروی تهران را دریابند تا رؤیای تأمین 630 واگن با توجه به بندهای قرارداد، در طول 60 ماه آینده تحقق یابد. و اما براساس شرایط قرارداد، 630 واگن (90 قطار) با مبلغ حدود 780 میلیون یورو تأمین خواهد شد. قیمت هر واگن با در نظر گرفتن همه هزینهها اعم از طراحی، حمل و بیمه و قطعات یدکی به 000/240/1 دلار رسیده و قرار است 56 واگن (8 قطار) به صورت (Complecte Build Up، (CBU کاملا ساخته شده، 22 ماه بعد از مؤثرشدن اعتبار اسنادی و پیشپرداخت به تهران حمل شود. اگر این مطلب در قرارداد بازبینی نشده و به امضا نرسیده باشد، قول شهردار تهران برای رسیدن واگنها در یک سال آینده (12 ماه) نمیتواند محقق شود. این اولین سؤال از سازمان شهرداریهاست که آیا واقعا در بندهای قرارداد تغییری دیده شده است یا نه؟! در ادامه 70 واگن معادل 10 قطار به صورت CKD) Complete Knocked Down) (با 12 درصد ساخت داخل) و باقیمانده به صورت 84 واگن (14 قطار) با 26 درصد ساخت داخل، 210 واگن (30 قطار) با 35 درصد ساخت داخل و 210 واگن 30 قطار با 52 درصد ساخت داخل و مجموعا 174 میلیون دلار از کل قرارداد به شرکت واگنسازی تهران و دیگر سازندههای ایرانی برای ساخت داخل و مونتاژ نهایی اختصاص داده خواهد شد. این به این معنی است که حدود 25 درصد از کل مبلغ قرارداد به ایران تعلق خواهد گرفت. البته قرار است برای یکسوم واگنها ساخت حداکثری 52 درصد در ایران اتفاق بیفتد که قبلا هم تا 40 درصد عملی شده است و حرکت مهمی دیده نمیشود که احتیاج به تبلیغات اینچنینی داشته باشد. اصولا ابلاغ افزایش 25 درصد حجم هر قرارداد امکانپذیر است که کار آسانی است؛ ولی آنچه مهم و سخت است، افزایش 25 درصد سهمیه فاینانس خواهد بود که متأسفانه با وجود تبلیغات هنوز مصوبهای برای آن در شورای اقتصاد و دولت داده نشده؛ بنابراین فعلا در حد حرف است و تبلیغاتی؛ پس لازم است به صورت جدی دنبال شود که در حد شعار نماند و سهمیه فاینانس در بودجه سال 1403 دیده شود؛ چراکه شورای اقتصاد در جلسه 26/6/1397 درخواست وزارت کشور درباره تأمین 630 دستگاه واگن متروی تهران سهم تسهیلات خارجی مالی را 994 میلیون یورو که 665 میلیون بهعنوان اصل تسهیلات و 329 میلیون یورو بهعنوان هزینههای تبعی مشتمل بر سود، کارمزد بیمه و هزینهها با رعایت قانون حداکثری ساخت و خدمات داخلی مصوب کرده است. درباره پیشپرداخت هنوز مطلبی به صورت شفاف ارائه نشده که بتوان آن را تحلیل کرد، به جز اینکه از ابتدای سال صحبت از تأمین پیشپرداخت شده؛ ولی هنوز نتیجه قطعی برای انتقال آن اعلام نشده است.گفته میشود که از طریق فروش یا تهاتر نفت با بروکرهای بانک شهر دوسوم 15 درصد تأمین شده است که عاقلانه نیست. مگر میشود درآمد نفت را جداگانه به حساب این و آن ریخت. معمولا ابتدا به خزانه وارد و از طریق قوانین و مصوبات بودجه هزینه میشود که در این زمینه سند شفاف قانونی تا به حال ارائه نشده است. شنیده شده باقیمانده باید از طرف بانک شهر به صورت ریالی تأمین و با خرید ارز برای پیشپرداخت از طرف شهرداری انجام شود که باز نمیتواند درست باشد؛ چراکه قرارداد مربوط به دولت است و شهرداری اعتبار اسنادی را مؤثر نمیکند که خود ارز پیشپرداخت را تأمین کند و همه هزینهها با دولت است؛ بنابراین مناسب است که دستاندرکاران دنبال کنند که پیشپرداخت براساس بندهای قانون بودجه و کمک مقامات ارشد تأمین شود و در اولویت به حساب تأمینکننده خارجی واریز میشود. درباره قطار ملی نیز بهتازگی اعلام شد که تمام تایپ تستها با 85 درصد ساخت داخل انجام شده، قرارداد 112 واگن (16 قطار) با شرکت واگنسازی تهران (TWM) امضا شده که براساس آخرین شنیدهها هنوز پیشپرداختی داده نشده است. البته درباره کیفیت تراکشن و ترمز و حتی بوژی مواردی مطرح است که باید برای کارشناسان روشن و حل شود.واگنسازی تهران با حدود هزار پرسنل و امکانات مناسب تولید واگن و تعمیر و نگهداری در صورت تأمین اعتبار ریالی امکان ساخت واگنهای مورد نیاز کشور را دارد؛ ولی متأسفانه معلوم نیست که چرا با وجود تمام محسنات، واگنسازی در کشور مانند خودروسازی و لوازم خانگی و دیگر صنایع مورد حمایت لازم قرار نمیگیرد؟!!! به خودرو ارز نقد داده میشود؛ ولی به حملونقل عمومی سهمیه فاینانس آنهم با اینهمه مشکل و تأخیر؟!. با توجه به هزینههای فاینانس قیمت هر قطار از 2/1 میلیون یورو به 5/1 میلیون یورو اضافه خواهد کرد که واقعا جای سؤال دارد؛ چراکه تأمین آن از توان شهرداریها و شرکت مترو و حتی دولت خارج است. مگر حملونقل عمومی در کلانشهرها و بهویژه تهران مانند کالاهای اساسی اهمیت ندارد؟!!