رأیباطله اصولگرایان
در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی باز هم آرای باطله خبرساز شدند. اهمیت آرای باطله از آن روست که نشاندهنده نوعی اعتراض هستند. اگرچه درصد بالای عدم مشارکت در انتخابات معمولا شاخص روشنی برای بیان اعتراض در جامعه محسوب میشود اما آرای باطله نیز سطحی دیگر از نشاندادن اعتراض سیاسی به شمار میرود.
در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی باز هم آرای باطله خبرساز شدند. اهمیت آرای باطله از آن روست که نشاندهنده نوعی اعتراض هستند. اگرچه درصد بالای عدم مشارکت در انتخابات معمولا شاخص روشنی برای بیان اعتراض در جامعه محسوب میشود اما آرای باطله نیز سطحی دیگر از نشاندادن اعتراض سیاسی به شمار میرود. واقعیت این است که در مناطقی که از لحاظ اجتماعی ساخت ایلی دارند و نیز در حوزههای انتخابیهای که شامل دو یا سه شهر کوچک کنار هم میشوند، طبیعتا بهواسطه بافت سنتی اجتماع، میزان مشارکت بالاست و در واقع، رقابت بر سر پیروزی همشهری یا همایلی شاخص تعینکننده است و نه گرایش و دیدگاه سیاسی.
از این رو، میزان و نحوه مشارکت در شهرهای بزرگ و مراکز استانها برای تحلیل سیاسی قابل اتکاتر و مهمتر هستند. در این انتخابات، در کلانشهرها و مراکز استانها آرای باطله پررنگ بود. آرای باطله را چنین تفسیر کردهاند که فرد نظام را قبول دارد اما کاندیدایی مورد نظرش نیست. اگر این تعبیر را بپذیریم، میتوان گفت که بخش عمده آرای باطله متعلق به آن دسته از اصلاحطلبانی است که قصد مشارکت داشتند اما کاندیداهای مورد نظرشان رد صلاحیت شده بودند. چراکه در این انتخابات اصولگرایان با لیستهای متعدد که نماینده طیفهای مختلف اصولگرایی از میانهرو تا افراطی است، شرکت کردند: «جبهه متحد انقلاب»، «حامیان هنر و رسانه انقلاب اسلامی»، «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب»، «ائتلاف مردمی نیروهای انقلاب»، «شورای وحدت اصولگرایان» و... اما جبهه اصلاحات در قالب جبهه به جز چند حزب در این انتخابات حضور نداشت و لیستی از سوی این جبهه یا احزاب اصلی و شاخص این جبهه ارائه نشد. از این رو به نظر میرسد بخش قابل توجهی از آرای باطله به نوعی گرایش به این جناح را نمایندگی میکند که خواستند با رأی سفید اعتراض خود را به رد صلاحیتها نشان دهند. اما جالب اینکه برخی فعالان اصولگرا در پاسخ به این موضوع، تصاویر برگههای رأیی را در فضای مجازی بازنشر میکنند که نشان میدهد برخی «فقط به عشق رهبری» آمدهاند و با این کار میخواهند نشان دهند بخشی از برگههای سفید رأی، متعلق به جریان اصولگرایی است. غافل از اینکه این تصاویر از آرای باطله، سؤال مهمتری را در ذهن مخاطب ایجاد میکند و آن اینکه اصولگرایان چه عملکرد و کارنامهای داشتهاند که حتی کسی که خود را عاشق رهبری معرفی میکند، حاضر نشده حتی نام یک نفر را از این انواع لیستهای مختلف اصولگراها از پیر و جوان و تندرو و میانهرو در برگه رأی خود بنویسد و ترجیح داده برگه رأی خود را سفید به صندوق بیندازد؟