پاسداری از حرمت شهری و شهروندان با کیست؟
در این روزها گفتهها و نوشتهها درباره بوستان (پارک) قیطریه و ساخت مسجد در آن فراوان بوده است. آنچه در رد و عدم پذیرش جامعه از امکان به انجام رسیدن برنامه ساخت مسجد در یک پارک قدیمی و نمادی از سابقه تاریخی یک شهر، آنهم پایتخت، در رسانهها و گروههای حرفهای و شخصی بیان و مورد گفتوگو قرار گرفته است، بسیار بوده و در مقابل دفاع از آن نیز هرچند اندک، وجود داشته است.
در این روزها گفتهها و نوشتهها درباره بوستان (پارک) قیطریه و ساخت مسجد در آن فراوان بوده است. آنچه در رد و عدم پذیرش جامعه از امکان به انجام رسیدن برنامه ساخت مسجد در یک پارک قدیمی و نمادی از سابقه تاریخی یک شهر، آنهم پایتخت، در رسانهها و گروههای حرفهای و شخصی بیان و مورد گفتوگو قرار گرفته است، بسیار بوده و در مقابل دفاع از آن نیز هرچند اندک، وجود داشته است. دلایل مطرحشده از سوی مخالفان ساخت مسجد در ساحت پارک قیطریه، هم مردمان عادی، هم حرفهمندان و هم حتی پارهای از مذهبیون، کم نیستند؛ قطع درختان کهنسال یک باغ که برای تندرستی جسمانی و روحی مردمان شهر تهران به آنان بس نیاز است، دسترسی به اشیای عتیقه سههزارو 200ساله مدفون در زمین پارک، تصرف دامنه بوستانی همگانی برای ایجاد مسجد اما در حقیقت مِلک و کسبوکار در کنار آن برای کسب درآمد تعدادی از خواص، استفاده از آب و برق رایگان پارک برای آن کسبوکارها، عدم نیاز به نیایشگاه جدید در منطقهای که تعداد مسجد در آن کم نیست، نیاز به حفظ هرچه بیشتر فضای سبز در شهر تهران با هوای بسیار آلودهای که دارد، نبود ساخت مسجد در دستور کاری شهرداری؛ ساخت مسجد عمل مؤمنانه جمعی است، شهرداری باید به وظیفه خود بپردازد و ایجاد مسجد را به مؤمنان بسپارد، استفاده از فضای بوستان برای ساخت مسجد خلاف قانون و مصوبات شورای شهر است، ساختوساز در بوستانها بهجز خدمات ضروری مثل سرویس بهداشتی و نمازخانه ممنوع است و دیگر دلایل. در مقابل، توجیه برای درستی فکر و لزوم ساخت مسجد در بوستان قیطریه هم وجود خود را داشته است؛
هرچند از نظر کمّی بسیار کم و از نظر مفهومی سطحی: مؤمنی درخواست ساخت مسجد در این منطقه کرده است، خیری زمین خود را به ساخت مسجد در پارک اختصاص داده است، مسجد نه با هزینه و بودجه شهرداری بلکه از سوی خود مردم ساخته خواهد شد، قیطریه یکی از محلاتی است که از نظر سرانه اماکن مذهبی ازجمله مسجد با کمبود مواجه بوده، درخواستهای مکتوب متعددی از سوی اهالی متدین این محله برای احداث مسجد دریافت شده است، این زمین محل بسیار مناسبی برای ساخت مسجد است؛ چراکه این مکان با سایر اماکن مذهبی و مساجد حداقل یک کیلومتر فاصله زمینی دارد، هم مردم حاضر در پارک و هم اهالی محله میتوانند از خدمات مذهبی و فرهنگی آن بهرهمند شوند و بنابراین این مسجد کارکردی نه صرفا محلی بلکه منطقهای خواهد داشت، سرانه ساخت مسجد در تهران در مقایسه با دیگر شهرهای ایران و از آن بدتر پایتختهای کشورهای اسلامی بسیار پایینتر است، اینکه برخی از مساجد موجود نمازگزار کمی دارند، دلیل خوبی برای عدم توسعه مساجد نیست و دیگر توجیهاتی از این دست.
در این میان، شهردار تهران هم عَلَم لجاجت و موضعگیری سخت خود را برداشته است و حتی با وجود -یا شاید به خاطر- حجم بسیار مخالفتها از طرف شهروندان در برابر خود، با پافشاری در برابر دوربین یک خبرنگار میایستد و میگوید نهتنها در بوستان قیطریه مسجد میسازیم، در همه پارکها مسجد میسازیم. او گویی گمان میکند در میانه صحنه کارزاری گرانسنگ است که اگر از موضع خود و برنامه ساخت مسجد دست بردارد، قدرت یا مشروعیت مقام خود را از دست میدهد. و سپس جناحبندیها گسترش مییابد: علیرغم مخالفت آشکار دستکم یک نفر از شورای شهر تهران با ساختن مسجد در این مکان خاص و با وجود دلایل قانونیای که او عرضه میکند، دیگر اعضایی از همان شورای شهر در مقابل او و آن نظر صفآرایی و از شهردار حمایت میکنند و آنچه در این میانه از نظر کنار میافتد، نهتنها توجه به خواست بخش عمدهای از ساکنان شهر تهران است، بلکه حساسیت در برابر مشکلات محیطزیستی و کمبودهای فضای سبز در پایتخت بهویژه در مقیاس سرانه برای جمعیت بسیار و تراکم بالای آن است و این بیتوجهی زمانی که در نظر گرفته شود که در این سالها شهرداری تهران نهتنها اقدامی ملموس برای افزایش فضای سبز در شهری که روزهای بسیاری از سال در حال خفگی است، انجام نداده است، بلکه بریدن و ازجاکندن درختان بسیاری در چندین پارک و باغ همگانی را در کارنامه اجرائی خود دارد، بُعد خاصتری مییابد. بوستان زعفرانیه، باغ گیاهشناسی ملی، پارک چیتگر و کاخ سعدآباد تنها نمونههایی از دستیازی به حریم فضای سبز شهری و قطع درختان هستند.
جدا از ریشه اصلی و قصد واقعی از ساخت مسجد در بوستان قیطریه، این واقعیت یک زمینه عرفی، قانونی و انسانی را مطرح میکند؛ حرمت شهر و مردمان شهر را چه کسانی و چه سازمانها و نیروهایی باید پاسداری کنند؟ نگهداری از فضاهای همگانی و حتی ارتقای ضروری کمی و کیفی در یک شهر، وظیفه کیست؟ جلوگیری از تصرف و ویرانی ثروت و مالکیت و تاریخ یک شهر چه؟ آیا اینها همه -و دیگر وجوه ارزشگذاری و حرمت نگهداری از منابع و ویژگیهای یک شهر- از مسئولیتهای شهرداری و در رأس آن در سیستمی که ادعا بر داشتن پایههای مردمی دارد، از اساسیترین وظایف قانونی و انسانی شهردار شهر، شورای شهر و انجمنهای مردمی انتخابی نیستند؟ خوشبختانه در مواجهه با این بیتوجهی آشکار، مردم در کنار نایستاده و آنچه را در حال اتفاقافتادن است نپذیرفتهاند؛ بسیاری اعتراضات خود را به روشهای گوناگون و همگی مسالمتآمیز ابراز کردهاند. کنشگران اجتماعی فعالیتها و حضور خود را پررنگتر کردهاند. گروههای حرفهای، پژوهشی و دانشگاهی با اعلامیهها و فراخوانها حضور و مخالفت خود را با این برنامه آشکارا نشان دادهاند. در یک اقدام چشمگیر، شهروندان تهرانی کارزاری به منظور درخواست از حکومت برای دستور توقف عملیات ساخت مسجد در محوطه بوستان قیطریه راه انداختهاند که تا تاریخ این نوشته بالغ بر صد هزار امضا داشته است. این اتفاق نشانه آن است که اگر زمانی حجم درخور توجهی از مردم و گروههای مدنی در مبانی شکلگیری اتفاقات شهر و خواست بهبود شرایط زندگی خود شرکت کنند -یا دستکم برای جلوگیری از تخریب بیشتر آن قدم بردارند- با توجه به وجود و اهمیتداشتن صدای بلند و بهرهبریهای رسانهای، میتوانند مردمان دیگر را با خود همراه کنند. اگر در گروههای گوناگون نوشتهها ردوبدل شوند و نظرات راهحلجویانه ارائه و نشستهای آنلاین و مجازی تشکیل شوند، میتوان حرکتهای دامنهداری شکل داد و خواستهای مدنی و انسانی را مطرح کرد.
فکر در اختیار گرفتن بخشی از یک باغ همگانی تاریخی برای ساخت یک مسجد -که با وجود حرمت نفس یک عبادتگاه دینی میتواند در نقطه و مکانی دیگر احداث شود- و مخالفتهای آشکار مردم با آن، واقعیتی را نشان داده است؛ بسیاری از شهروندان، مردمان عادی در سنین و از لایههای مختلف اجتماعی -نهتنها جوانترها و فعالان اجتماعی- درک درستی از نیاز به کنش و واکنش در برابر آسیبهای اجتماعی پیدا کردهاند. و اگر تعداد امضاکنندگان «کارزار درخواست جلوگیری از تخریب پارک قیطریه» به 500 هزار و یک میلیون برسد؟