انتخابات و میراث
میراث فرهنگی و میراث طبیعی؛ زیربنای توسعه
کمتر در صحبتهای کاندیداهای ریاستجمهوری به موضوع میراث فرهنگی و طبیعی (محیط زیست) برخورد میکنیم؛ دو موضوعی که بیش از هر چیزی نگاه دولتمردان را درباره فردای ایران شکل میدهد.
کمتر در صحبتهای کاندیداهای ریاستجمهوری به موضوع میراث فرهنگی و طبیعی (محیط زیست) برخورد میکنیم؛ دو موضوعی که بیش از هر چیزی نگاه دولتمردان را درباره فردای ایران شکل میدهد. حفاظت از سرمایههای طبیعی و فرهنگی کشور مبتنی بر نگاهی است که فردا را به امروز ترجیح داده و به درازمدت میاندیشد؛ آنهایی که برایشان کودکان اهمیت دارند و فردای ایران مهمترین مسئله ایشان را شکل میدهد. بر اساس تعریف توسعه پایدار، زمانی پروژهای را میتوان در جهت توسعه پایدار دانست که مبتنی بر میراث فرهنگی و حفاظت از میراث طبیعی باشد و موضوع زنان و کودکان نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.وقتی طرحی به این نکات توجهی ندارد، این پروژه را میتوان ضد توسعه دانست. فراموش نکنیم که توسعه امری کیفی و نه مادی است و تنها نباید به نیازهای امروز جامعه ایران فارغ از آینده آن توجه کند. فقط احترامگذاشتن و دیدهشدن میراث فرهنگی برای آینده کشور کافی نیست، بلکه باید از کل تجربیات زیست چندهزارساله در ایران برای هر برنامهریزی و طرحی استفاده کرد. مهمترین مسئلهای که جهان با آن روبهرو است، تغییرات اقلیمی و گرمشدن زمین است. بیتوجهی به این امور باعث خشکشدن تالابها، رودخانهها و فرونشست زمین در ایران شده است. بسیاری از مشکلاتی که امروز گریبان ایران را گرفته، ناشی از توجهنداشتن به میراث فرهنگی و طبیعی است. میراث فرهنگی تنها به خاطر اقتصاد گردشگری نباید مورد توجه قرار گیرد. طی دفاع هشتساله در جنگ، تمام بخشهای گردشگری به حالت تعطیل درآمد، ولی حفاظت از میراث فرهنگی با جدیت در جریان بود. باید حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی اولویت دولتمردان باشد؛ زیرا هیچ فردی سرمایه خود را از دست نمیدهد و سعی میکند با سود سرمایه زندگی کند.
بسیاری از فعالیتهای جامع در حوزه آموزشی، هنر و... باید توسط بخش خصوصی صورت گیرد، اما حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی امری است که باید توسط دولت هدایت و انجام شود؛ زیرا دولت به نمایندگی از جامعه ایران، وظیفه حفظ و اتصال این میراث را به نسلهای بعد بر عهده دارد.
میراث فرهنگی امری فرابخشی است که با توجه به این موضوع باید از گردشگری (میانبخشی) و صنایع دستی (بخشی) جدا شود و به صورت سازمان مستقل پژوهشی و اجرائی درآید.
چنین سازمانی نیازمند کارشناسان و اعضای هیئت علمی در رشتههای ذیربط است که متأسفانه سالهاست در پژوهشگاه میراث فرهنگی کارشناسی به استخدام درنیامده است. به هر حال، سازمان میراث فرهنگی باید به شکل یک پژوهشگاه و سازمان مستقل در قالب یک معاونت در وزارت متبوع درآید.
به امید آنکه شاهد توجه به موضوع میراث فرهنگی و طبیعی و اجرای طرحها و پروژههایی باشیم که پایداری را در سرزمینمان شکل دهد.