|

تأثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران از دریچه سیاست‌هاى نفتى

ایران با وجود حضور در اقلیمی بیابانی، همواره سرزمینی آباد و ثروتمند بوده است. ما در تمامی سلسله‌های پادشاهی ایران، خلق آثار هنری داشته‌ایم. مدنیت و آثار تمدنی باقی‌مانده از ادوار تاریخ، گواه ایرانی ثروتمند بوده است.

ایران با وجود حضور در اقلیمی بیابانی، همواره سرزمینی آباد و ثروتمند بوده است. ما در تمامی سلسله‌های پادشاهی ایران، خلق آثار هنری داشته‌ایم. مدنیت و آثار تمدنی باقی‌مانده از ادوار تاریخ، گواه ایرانی ثروتمند بوده است. ایرانی که در ‌ادوار گذشته و با اقوام و ملیت‌های گوناگون تا ۴۰۰ سال گذشته کشوری متنعم و برخوردار بوده است. مسیر تماشایی ثروت و اقتدار ما چگونه تغییر کرد؛ آن‌هم برای کشوری همچون ایران که بر اریکه چهارراه جهانی نشسته بود و راه‌های مبادلاتی هند و اروپا از این سرزمین رد می‌شد؟ بندرعباس یکی از مهم‌ترین بنادر تجاری دنیا بود تا جایی که مسیر مواصلاتی محصولات صادراتی هند از‌جمله ادویه از این بندر به اروپا شده بود. برای اروپای آن‌ روزها، در جایگاه یکی از بزرگ‌ترین تولیدکننده‌های مواد پروتئینی، فلفل نقشی حیاتی داشت. جهان در نبود برق از این اکسیر حیاتی برای نگهداری مواد غذایی بهره می‌برد. قرارگرفتن در مسیر تجارت ادویه که تجارتی بزرگ بود، نقشی کارکردی و روزافزون به ایران داده بود تا جایی که در اروپا اجاره‌خانه با فلفل قابل تسویه بود. اصلا یکی از مرافعه‌های بزرگ ما با ترک‌ها، از همین‌جا نشئت گرفت؛ ترک‌ها در آرزوی تصاحب این تجارت بودند. نمونه دیگر آن، رقابت همیشگی بین هلند و انگلیس بود؛ آنها بر سر اینکه کدام‌یک تجارت ادویه را از طریق ایران به دست بگیرند، چالشی مستمر داشتند. از طرفی چینی‌ها باور داشتند که خراسان آخر دنیاست و این‌گونه بود که همه مبادلات چین از طریق ایران و جاده ابریشم انجام می‌شد. ما این‌گونه در مسیر اقتصادی گام برمی‌داشتیم‌ تا اینکه شاه‌عباس متوجه افول درآمد و سیر نزولی تجارت شد. دیگر از هند خبری نبود، سایه حضور بازرگانی چینی‌ها کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شد. شاه صفوی ایران به ساخت کاروانسرا روی آورد. ۹۹۹ کاروانسرا، ملقب به کاروانسراهای شاه‌عباسی راهکار او و یادگار آن روزگاران است.

اما در نهایت ساخت کاروانسراها هم کارگر نیفتاد؛ چرا‌که پادشاه صفوی از تحولات جهانی بی‌خبر بود. یک دریانورد پرتغالی‌ (واسکا دوگاما) راه‌ دریایی اروپا به هند را‌ پیدا کرد و این شد که دیگر هندی‌ها برای تجارت با اروپا، به عبور از مسیر ایران نیازی نداشتند. از آن طرف عثمانی، فاتح قسطنطنیه (استانبول) شد و به تبع آن راه ارتباط با اروپا و مجوز معاملات قطع شد. وضعیت اقتصادی ایران در آن مقطع اسفبار بود و این‌گونه شد که نقش ما در پایان این قصه در تجارت جهانی از دست رفت تا فصلی دیگر و در این صد سال اخیر که با تجارت نفت دوباره احیا شدیم و به روزهای اقتدار بازگشتیم؛ آن‌گونه که در سال‌های ۸۶ و ۸۷ ایران به درآمد ۱۲۵ تا ۱۳۰ میلیاردی دست یافت و اگر قصه پر‌غصه تحریم‌های خارجی نبود، روزگار بهتری می‌داشتیم. چیزی شبیه معجزه پوتین که توانسته بود تولید سه‌و‌نیم میلیون بشکه نفت را به 11 میلیون افزایش دهد‌ یا شبیه عربستان در روزگار ملک عبدالله که از تولید دو‌و‌نیم میلیون بشکه نفت به تولید 10 میلیون بشکه ارتقا پیدا کرد. آمریکایی‌ها چهار میلیون بشکه تولید نفت را به هشت میلیون شل و پنج میلیون نفت طبیعی افزایش دادند و به تولید 13 میلیون بشکه ارتقا پیدا کردند. آمریکا تأمین‌کننده بخش زیادی از انرژی مورد نیاز خویش شد و خاورمیانه نقطه ثقل خود را در تأمین انرژی تا حدودی از دست داد و آنچه این قصه را برای ما تلخ‌تر کرد، دست‌انداز تحریم و رویکرد ناکارآمد روابط خارجی ما با دنیا بود؛ به‌طوری که در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، فرصت‌ها به کلی از دست رفت و از رقابت در بازارهای جهانی جا ماندیم. ما آن روزهای طلایی را از دست دادیم؛ روزهایی که هنوز نفت موقعیت استراتژیک خودش را از دست نداده بود.

به عقیده من، مهم‌ترین تأثیر انتخابات آمریکا بر آینده اقتصاد ما، تفاوت در سیاست‌های نفتی این احزاب خواهد بود. البته دموکرات‌ها در این چهار سال بازار نفت را مدیریت کردند و ما از این فرصت استفاده کردیم، ولی در جنگ غزه عملکردشان فاجعه‌بار بود. بایدن از هیچ رذالتی در همراهی با نتانیاهو علیه ایران کوتاهی نکرد. چه کسی باور خواهد کرد که ترورهای اخیر‌ بدون هماهنگی با آمریکا بوده باشد و اصلا قابل قبول نیست که اسرائیل بدون مجوز آمریکا از هواپیمای اف-۳۵ در نبردی جنون‌آمیز و نابرابر با غزه‌ بهره برده باشد.

من همچنان معتقدم که آینده اقتصادی ما بیش از آنکه به انتخابات ریاست‌جمهورى آمریکا گره خورده باشد، در گرو سرنوشت جنگ غزه است.