ماجراجوییهای ارضی اردوغان
تحولات اخیر در خاورمیانه بهویژه در سوریه، در هر ریختی که باشد و سوا از هر نتیجهای که برای ایران در امروز و ادامه روابطش با این کشور داشته باشد، ایران را به لحاظ ژئوپلیتیکی در منطقه -و مهمتر از آن در منطقه قفقاز جنوبی- وارد فاز جدیدی از مناقشات خواهد کرد.
تحولات اخیر در خاورمیانه بهویژه در سوریه، در هر ریختی که باشد و سوا از هر نتیجهای که برای ایران در امروز و ادامه روابطش با این کشور داشته باشد، ایران را به لحاظ ژئوپلیتیکی در منطقه -و مهمتر از آن در منطقه قفقاز جنوبی- وارد فاز جدیدی از مناقشات خواهد کرد. تأثیر بسزای ترکیه -چه بهعنوان بازیگر مستقل، چه بهعنوان بازوی عملیاتی معماران فرامنطقهای- در این تحولات، دارای یک پیام بسیار حیاتی برای ایران است. واقعیت این است که ایران باید امروز در قفقاز جنوبی تمرکز امنیتی بیشتری بر خاورمیانه داشته باشد. با توجه به موقعیت کنونی ترکیه و نفوذش در منطقه یادشده، بیشک رئیسجمهوری آن کشور، رجب طیب اردوغان در مالیخولیای خود در حال چیدن تکههای پازل نقشه جغرافیایی مورد ادعای خود موسوم به «جهان ترک» است.
جهان ترک یک فتنه قومی، تاریخی، ژئوپلیتیکی و امنیتی برای ایران است. ترکیه دستکم از سال ۲۰۱۶ عملیات پرشماری را در شمال سوریه انجام داده است؛ و سوا از اینکه تحقق رؤیای جهان ترک تا چه اندازه واقعی یا غیرواقعی، کوتاهمدت یا بلندمدت است، باید به نکتهای مهمتر و واقعیتی تهدیدکننده که نقداً همین امروز از درون آن برای ایران بیرون آمده است، توجه کنیم، زیرا که در سال ۲۰۲۱ نقشهای متجاوزانه از سوی حزب حرکت ملی ترکیه طراحی شده است که نمایانگر محدوده گسترده جغرافیای مدنظر اردوغان در تشکیل جهان ترک به رهبری ترکیه است.
در این نقشه موهوم قسمتهایی از شمال شرق، شمال غرب، غرب و مرکز ایران، و همچنین شرق و شمال سوریه به جهان ترک مدنظر اردوغان و همدستانش ضمیمه شده است. اردوغان اثبات کرده که رؤیای احیای امپراتوری عثمانی را در ریخت نوعثمانی آن در سر میپروراند؛ و با توجه به نفوذ ترکیه در سوریه، طمع اردوغان برای تسریع در پیشبرد پروژه جهان ترک بیشتر شده است. اردوغان شریک راهبردی و کارگردان رئیسجمهوری باکو، الهام علیاف، در پیشبرد سیاستهای ضد ایرانی او با هدف اشغال استان سیونیک ارمنستان (ایجاد دالان زنگهزور جعلی) است. استان سیونیک به مرکزیت شهر کاپان هممرز با ایران است. نکته تأملبرانگیز و حساس برای ایران و منافع ملی تمامیت ارضی ایران، اینجاست که به واسطه این مرز مشترک (ایران و ارمنستان) پیوند جغرافیایی مناطق جهان ترک دچار اختلال است. به عبارت دیگر، استان سیونیک بهاصطلاح «هاب» یا «نقطه کانونی» پیوند و اتصال مناطق مدنظر در پروژه جهان ترک است که ترکیه و جمهوری باکو برای این منطقه حساس و استراتژیک، توطئههای متجاوزانه و پلیدی را در نظر گرفتهاند.
در صورت اشغالشدن استان سیونیک (ایجاد دالان زنگهزور جعلی) هم پلی مهم در پیشرفت تشکیل جهان ترک در منطقه قفقاز جنوبی و در امتداد همان خاورمیانه عربی زده شده است، هم الهام علیاف نخجوان و جمهوری باکو را بدون واسطه به هم وصل خواهد کرد؛ در نتیجه، ایران دچار خفگی ژئوپلیتیکی خواهد شد و به لحاظ ژئواکونومیکی با یک بنبست و چالش بزرگ روبهرو خواهد شد؛ بنابراین کمتوجهی و دستکم گرفتن اردوغان، این بازیگر پراگماتیست و پاگرفته در منطقه، یعنی سادهلوحی! نکته بسیار کلیدیِ دیگر در معادلات بین ایران و ترکیه و درهمتنیدگی و پیوستگی آن در خاورمیانه عربی و قفقاز جنوبی، مسئله «کریدور توسعه» است که ترکیه طراح آن است.
این کریدور نیز براساس نقشه راه خود، در ایستگاهی به مرز ایران و ارمنستان (دالان زنگهزور جعلی) میرسد. کریدور توسعه قرار است از کشورهای عربی خلیج فارس و «فاو» عراق به ترکیه برسد و در آنجا به دو شعبه تقسیم خواهد شد؛ شعبهای به سمت دریای مدیترانه خواهد رفت تا با کشورهای اروپایی ارتباط داشته باشد و شعبه دیگرش به سمت ایران خواهد آمد. همه این دادهها و گزارهها بهروشنی بیانگر این مطلب است که ترکیه در ادامه مطامع و زیادهخواهیهای خود از هیچ رفتار متجاوزانه و ایرانستیزانهای دریغ نخواهد کرد. اردوغان رؤیای امپراتوری نوعثمانی در جهان ترک را در سر دارد؛ و در گام یا گامهای بعدی، بار دیگر به کمک جمهوری باکو خواهد رفت. ترکیه از هر تلاشی در مسیر دستدرازی و تجاوز، ازجمله تعرض به سیونیک (ایجاد دالان زنگهزور جعلی) و بستن مرز مشترک ایران و ارمنستان کوتاه نخواهد آمد.
باید با بازیخوانی درست در معادلات قفقاز جنوبی و خاورمیانه، در برابر اردوغان و زیادهخواهیهایش ایستادگی کرد تا راه تنفس ایران در اروپا و قفقاز به شماره نیفتد. با تأکید بر این واقعیت که «ایران باید امروز در قفقاز جنوبی تمرکز امنیتی بیشتری بر خاورمیانه داشته باشد»، باید سیاستی اتخاذ کرد تا از ایجاد کریدور زنگهزور جعلی پیشگیری کند. اگر با نگاه مبتنی بر منافع ملی به تحولات خاورمیانه بنگریم، میتوان در سوریه با برقراری توازن در سیاست خارجه و دیپلماسی نافذ، اوضاع را مدیریت کرد؛ اما در قفقاز جنوبی اگر دچار خفگی ژئوپلیتیکی شویم، ممکن است یک پشیمانی تاریخی برای ایران به بار آید که جبرانش اگر غیرممکن نباشد، هرگز ساده نخواهد بود!