به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیتالله حاج سیدفتاح هاشمیتبریزی
مجتهدی آزادمنش و مردمی
یکی از بزرگترین، زیباترین و مدرنترین مساجد پایتخت در شمال غرب تهران و در حوالی میدان صنعت قرار گرفته است. این مسجد پرشکوه به نام مسجد جامع شهرک غرب با مدیریت و همت یک سید عالیقدر تبریزی به نام آیتالله سیدفتاح هاشمیتبریزی به مدت 10 سال با همکاری جمعی از معماران و مهندسان فرهیخته و با ذوق ساخته شده است.
یکی از بزرگترین، زیباترین و مدرنترین مساجد پایتخت در شمال غرب تهران و در حوالی میدان صنعت قرار گرفته است. این مسجد پرشکوه به نام مسجد جامع شهرک غرب با مدیریت و همت یک سید عالیقدر تبریزی به نام آیتالله سیدفتاح هاشمیتبریزی به مدت 10 سال با همکاری جمعی از معماران و مهندسان فرهیخته و با ذوق ساخته شده است. تأسیسات خدماتی باارزش و سودمندی که این مسجد را در بر گرفته و آن را به صورت یک مجموعه فرهنگی باشکوه درآوردهاند، در سطح تهران کمنظیر و شاید بینظیر باشد. این تأسیسات باارزش شامل درمانگاه فراگیر تخصصی، کتابخانه سنتی و دیجیتال، حوزه علمیه امام علی (ع) و صندوق قرضالحسنه و تعدادی سالن کوچک و بزرگ برای برپایی مراسم گوناگون هست.
آیتالله هاشمی حکمآبادی تبریزی، 40 روز قبل، پس از 30 سال امامت این مسجد شاخص که برای دیگر مساجد شهرک غرب و سعادتآباد یک مرکزیت به حساب میآید، دار فانی را واگذاشت و به دیار باقی شتافت. دفتر مرحوم هاشمیتبریزی در این مسجد که به دفاتر مقامات عالیرتبه کشور پهلو میزد، پیوسته محل مراجعه مردم و حلوفصل مشکلات آنان بود. ایشان یک ساعت یا بیشتر پیش از اذان ظهر یا مغرب در دفتر شیک و تمیز مسجد حاضر میشد و به رتقوفتق مسائل مراجعان میپرداخت. اخلاق حسنه او، شیوه پسندیده برخورد با ارباب رجوع و همه نمازگزاران و شنیدن حرفهای آنان با روی گشاده و بشاش، تصویر خوبی در ذهن مردم منطقه از او به یادگار گذاشته است. افزون بر آن روحیه آزاداندیشی و همراهی با صدای مردم در مقابله با گرفتاریها و ناملایماتی که در جامعه وجود دارد، مقام و منزلت مردمی این آیتالله دردآشنا را نزد مسجدیان، متدینان شهرک غرب و دیگر افرادی که او را میشناختند، ارتقا میداد.
آزاداندیشی و ابهت ناشی از آن، مسجد جامع و متعلقات آن را از دخالت افراد یا نهادهای خارج از مسجد، مصون داشته بود. این مقام و منزلت مردمی و اجتماعی مرحوم آیتالله سیدفتاح هاشمی به پیشینه زندگی و فعالیتهای گذشته او برمیگردد. این پیشینه را گزیدهوار مرور میکنیم: سیدفتاح راثیهاشمی، مشهور به هاشمیتبریزی فرزند سیدیوسف به سال 1323 خورشیدی در محله حکمآباد تبریز دیده بر جهان گشود. پدرش از علمای سرشناس آذربایجان و از روحانیون پرنفوذ تبریز بود که در سیاست هم دستی داشت. سالهایی چند نیز نماینده آیتالله سیدکاظم شریعتمداری در آذربایجان بود. بعد از فروکشکردن فعالیت حزب خلق مسلمان، آیتالله سیدیوسف حکمآبادی به تهران مهاجرت کرد تا در معرض تلاطمهای سیاسی آذربایجان نباشد. سیدفتاح دوره دبستان را در مدرسهای که پدرش بنیاد نهاده بود گذراند، آنگاه پای درس پدر نشست و مقدمات دروس حوزوی و اسلامی را از او فراگرفت. سیدفتاح 13ساله بود که عزم ادامه تحصیل در حوزه قم کرد. ورود او همراه برادر بزرگش به شهر قم مصادف با سالهای پایانی زعامت آیتاللهالعظمی سیدحسین طباطباییبروجردی بود. او از همان آغاز در جستوجوی استادان مناسب خود برآمد.
در مدت بیستوچند سالی که در حوزه بود، نزد استادانی مانند: شیخ کاظم تبریزی، احمد پایانی اردبیلی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، عبدالله جوادیآملی، سیدمحمدباقر سلطانی، مرتضی مطهری، میرزا هاشم آملی، حسینعلی منتظری، سیدمحمد محققداماد، شیخ مرتضی حائرییزدی، سیدکاظم شریعتمداری، سیدروحالله موسویخمینی و... تحصیل کرد و به درجه اجتهاد رسید. او در خاطراتش اوصاف برخی از استادان خود را بیان کرده که در این مختصر جای نقل آن نیست. آیتالله هاشمیتبریزی پس از سه سال آموختن، تدریس را شروع کرد و آموختههای خویش را به طلاب جوانتر آموزش میداد. جلسات درس او در حوزه قم یکی از کلاسهای پر شاگرد حوزه قم به شمار میرفت. منش و سواد او باعث پررونقی جلسات درسش بود که سالهای سال ادامه داشت و شاگردان خوبی هم تربیت کرد. سیدفتاح هاشمی در جریان نهضت روحانیت به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت و در قم و تبریز با ایراد سخنرانیهای انقلابی، مردم را به آنچه در رأس کشور میگذشت، آگاه میکرد. این فعالیتها مأموران ساواک را واداشت که او را دستگیر و زندانی کنند. در سال 1356 مدتی را در کمیته مشترک ضد خرابکاری و زیر شکنجه گذراند. پس از رهایی از دست مأموران ساواک به تبریز رفت و همچنان در منطقه آذربایجان به مبارزه ادامه داد تا انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. در همین دوره بود که او تهران را محل اقامت خود تعیین کرد و ساکن پایتخت شد. در تهران با جلب توجه مردم و همکاری آنان، مسجد کوچکی به نام چهارده معصوم(ع) در منطقه یوسفآباد بنا کرد و امام جماعت آن شد. درعینحال تدریس سطح خارج را هم ادامه داد.
محل تدریس او در مدرسه مروی در مرکز تهران و نیز حوزه علمیه چیذر در شمال تهران بود. آیتالله هاشمی به سال 1368 محل سکونت خود را به شهرک غرب منتقل کرد و در سوله سادهای به نام مسجد بلال که پیش از آن بنایش نهاده شده بود، به اقامه جماعت پرداخت. رفتار مردمی و اخلاق پسندیده او، مردم محل را به دورش گرد آورد و به همت این مردم، آن سوله ساده را به مسجدی آبرومند با امکانات درخور توجه تبدیل کرد. او در همین مسجد علاوهبر اقامه جماعت، به موعظه هم میپرداخت. در همه سالهایی که این مسجد آماده بهرهبرداری بود، شبهای ماه مبارک رمضان قرائت و تفسیر قرآن برقرار بود. مرحوم هاشمی در این شبهای بهیادماندنی قرآن را تفسیر میکرد. علاوهبر اینها، کلاسهای تدریس دروس خارج فقه و اصول خود را در حوزه علمیه متعلق به همین مسجد دایر کرد و به تربیت شاگردان ممتاز پرداخت. اضافه بر این فعالیتها حضور مستمر به میزان هفتهای دو روز در مرکز رسیدگی به امور مساجد برای امتحانگرفتن و سنجش قابلیتهای علمی داوطلبان امامت جماعت در مساجد بود. جز این در دهه 70 دروسی را در دانشگاه امام صادق(ع) به دانشجویان این دانشگاه میآموخت. خدایش رحمت کند.