|

آیا رفع فقر با کمک‌های ثروتمندان ممکن است؟

حجت‌الاسلام مصباحی‌مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دهمین همایش مالی اسلامی گفت: «فقر وجود دارد، اما با کمک اغنیا برطرف می‌شود. طبیعت جامعه بشری این است که عده‌ای خلاقیت دارند، تولید می‌کنند و عده‌ای چنین ظرفیتی ندارند، به کار گرفته می‌شوند» (‌فرارو، 21 بهمن 1403). این سخنان در حالی گفته شده که ایشان تجربه چند دهه حضور در مصادر حساس را داشته‌اند و اکنون نیز بیش از یک دهه در مجمع تشخیص مصلحت نظام به اتخاذ مهم‌ترین تصمیات کشوری می‌پردازند.

حجت‌الاسلام مصباحی‌مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دهمین همایش مالی اسلامی گفت: «فقر وجود دارد، اما با کمک اغنیا برطرف می‌شود. طبیعت جامعه بشری این است که عده‌ای خلاقیت دارند، تولید می‌کنند و عده‌ای چنین ظرفیتی ندارند، به کار گرفته می‌شوند» (‌فرارو، 21 بهمن 1403). این سخنان در حالی گفته شده که ایشان تجربه چند دهه حضور در مصادر حساس را داشته‌اند و اکنون نیز بیش از یک دهه در مجمع تشخیص مصلحت نظام به اتخاذ مهم‌ترین تصمیات کشوری می‌پردازند.

هر‌چند فقر یک پدیده چندوجهی است و تنها نمی‌توان به شاخص درآمدی اکتفا کرد و محرومیت از آموزش، بهداشت و تغذیه نیز باید مورد توجه قرار گیرد، با وجود این، فقر درآمدی یکی از معیارهای لازم و شایع برای بررسی فقر است. روند فقر تحت تأثیر رشد اقتصادی و توزیع درآمد قرار دارد و در میان سیاست‌های تأثیرگذار کلان اقتصادی بر فقر، کاهش نرخ تورم و افزایش اشتغال مؤثر، تأثیرگذارترین هستند. فقر مطلق در همه کشورها وجود دارد. دولت‌ها به دلیل تبعات اجتماعی، سیاسی و جنبه‌های اخلاقی نسبت به این موضوع حساسیت دارند؛ از این‌رو سیاست‌هایی برای فقرزدایی اتخاذ می‌کنند. خوشبختانه بر اساس آمارهای جهانی، فقر بر حسب شاخص‌های سازمان ملل، روندی کاهشی داشته است.

با وجود این، روند فقر مطلق در کشور ما نگران‌کننده است؛ زیرا درصد جمعیت فقیران در کشور در دهه گذشته روندی افزایشی داشته است. افزایش سرمایه‌گذاری مولد، افزایش بهره‌وری نیروی کار، رفع تبعیض‌ها و خلق فرصت‌های اشتغال، ثبات اقتصادی و پیش‌بینی‌پذیری آن موجب بهبود رشد اقتصادی و کاهش فقر خواهد شد. از سوی دیگر، فقر در ایران پایدار بوده است. پایداری فقر به این معناست که فقیران جامعه در یک دوره زمانی نتوانند از فقر خارج شوند و در تله آن باقی بمانند. طولانی‌بودن فقر موجب پایداری آن شده و تبعات اجتماعی گزیرناپذیری خواهد داشت. این امر نگران‌کننده است. لازم به ذکر است که وضعیت کلی اقتصاد کلان کشور در دهه 1390‌ تحت تأثیر عامل تحریم قرار داشته است. بر حسب گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، فقر در ایران بر حسب روند و پایداری نگران‌کننده‌تر از گذشته است. احتمال اینکه خانواری که در دهک‌های پایینی و به‌ویژه در دهک اول و دوم قرار دارد، بتواند وضعیت خود را بهبود بخشد، بسیار اندک است. بر اساس گزارش این مرکز، نرخ فقر جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور در سال1400 برابر 30/4 درصد یعنی معادل حدود 26 میلیون نفر از جمعیت کشور بوده است. این نرخ در سال 1390، 4/19 درصد بوده است.

جمعیت زیر خط فقر از سال 1397 با بازگشت تحریم‌ها با شیب تندتری افزایش یافت. متغیر دیگری که نگرانی را می‌افزاید، شکاف فقر است. شکاف فقر، فاصله فقرا تا خط فقر را اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص در سال 1400 به بالاترین مقدار خود یعنی حدود 27 درصد رسیده است. این افزایش نشان می‌دهد که فقرا، فقیرتر از اوایل دهه 90 شده‌اند. نگاهی به مصرف خوراک خانوار نیز شدت و گستره فقر را به نمایش گذاشته و پرده‌ای دیگر از این روند را نشان می‌دهد. اول اینکه به دلیل کاهش توان اقتصادی، ســهم خوراک از کل هزینه خانوارها افزایش یافته است. این امر به این مفهوم است که خانوارها‌ از دیگر نیازهای خود به‌ اجبار چشم‌پوشی کرده‌اند. دوم اینکه میزان کالری دریافتی نیز کاهش یافته و سوم اینکه کیفیت کالری دریافتی خانوارها نیز کاهش یافته است. این امر به معنای افزایش سوء‌تغذیه، کاهش سلامتی و در نهایت کاهش بهره‌وری نیروی کار در آینده است. مردم در این دهه سهم بیشتری از درآمد خود را به خوراک اختصاص داده و از سایر هزینه‌های خود کاسته‌اند، با وجود این، میزان خوراک مصرفی آنان کمتر از گذشته شده است. به گزارش مرکز پژوهش‌ها، مصرف گوشت قرمز در سال 1400 نسبت به سال 90، 41 درصد، مصرف شیر 47 درصد و برنج 28 درصد کاهش یافته است.

 با وجود این روند کاهشی، سهم خوراک از هزینه خانوارها افزایش یافته است. نکته مهم دیگر این است که فاصله دهک‌های میانی نیز از خط فقر کاهش یافته‌ و این به معنای کاهش سطح رفاه آنان است. هر‌چند این دهک‌ها در زیر خط فقر قرار ندارند، اما به لحاظ احساسی در فقر ذهنی قرار گرفته و این امر موجب نارضایتی بیشتر آنان شده است. بنابراین بر حسب دانش اقتصاد، فقر معلول سیاست‌ها و رویکردهای دولتمردان بوده و برای فقرزدایی نیز مهم‌ترین عامل سیاست‌های حکومتی است. کمک ثروتمندان در سطحی محدود می‌تواند اثرگذار باشد که آن هم به دلیل رکود بیش از یک دهه، توانش نسبت به دوره رونق کاهش یافته است. ضرورت دارد در روش‌ها و دیدگاه‌های مرتبط با فقر بازنگری شود.