|

ناتو و آموزه‌های آینده‌پژوهی

ناتو و دگرگونی و چرخش در روابط فراآتلانتیکی آشکارترین تفاوت کنفرانس امنیتی مونیخ با گردهمایی گذشته بود. پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به ناتو مهم‌ترین پیمان دفاع جمعی و اساس برآیند موازنه‌ ژئواستراتژیک جهانی به شمار می‌رود.

ناتو و دگرگونی و چرخش در روابط فراآتلانتیکی آشکارترین تفاوت کنفرانس امنیتی مونیخ با گردهمایی گذشته بود. پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به ناتو مهم‌ترین پیمان دفاع جمعی و اساس برآیند موازنه‌ ژئواستراتژیک جهانی به شمار می‌رود. اما گویا در نتیجه برخی چرخش‌های سیاسی به‌ویژه در آمریکا نقش این پیمان در تحولات جهانی کم‌رنگ و تا حدی بی‌اثر پیش می‌رود.

من پیشگو نیستم اما فرجام ناتو را حدود یک دهه پیش براساس مدل‌های آینده‌پژوهی پیش‌بینی کردم و در اسفند سال 1395 در میان ناباوری‌ها در روزنامه شهروند نوشتم:

«فرجام استراتژیک پیمان ناتو کم‌رنگ‌شدن نقش و محو تدریجی این سازمان است. زمینه شکل‌گیری و علت وجودی این سازمان دیگر وجود خارجی ندارد. پایداری جهان غرب در برابر تهدیدات بلوک شرق و پیمان ورشو اصلی‌ترین علت شکل‌گیری پیمان ناتو بود. دوران جنگ سرد هنگامه رویارویی اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمارش با کشور‌های بلوک غرب بود. آنچه بلوک شرق را درهم تنید، ملات سوسیالیسم بود، بنابراین بلوک‌‌بندی دوران جنگ سرد بنیانی ایدئولوژیک داشت. 

با فروپاشی شوروی در نیمه نخست دهه ٩٠ قرن بیستم، اساس ایدئولوژیک بلوک شرق و پیمان ورشو فروریخت و مأموریت اصلی ناتو و هویت و بنیان آن بر هم خورد. فرجام استراتژیک ناتو بی‌هدفی و محو آرام‌آرام است، اما آیا نبود ناتو به ایجاد یک خلأ ژئوپلیتیک در جهان منجر خواهد شد».  هرچند روابط اروپا و آمریکا تحت تأثیر سخنان زلنسکی در کنفرانس امنیتی مونیخ یکباره فرونخواهد ریخت، اما در آینده ناتو دیگر اقتدار خود را نداشته و نماد درهم‌تنیدگی قدرت و اتحاد اروپا با آمریکا نخواهد بود. عدم اجماع و هم‌داستانی در یک پیمان دفاع جمعی نشانگر ناتوانی و بی‌اثری و به‌نوعی فروپاشی آن است. در کنار آن پیش‌بینی، امروز بر این باورم که با تضعیف روسیه دیگر این کشور تهدیدی جدی برای اروپا نخواهد بود و این از اتکای اروپا به ناتو خواهد کاست؛ یک دگرگونی ژرف درباره ناتو و روابط فراآتلانتیکی.