|

قطر، همسایه نجیب با توسعه عجیب

قطر از معدود کشورهایی است که ره صدساله را طی کمتر از 30 سال پیموده و امروز در اکثر شاخص‌های توسعه، به نسبت وسعت و جمعیت خویش، سرآمد شده است. شاید هنوز گمان می‌برید که توسعه شتابان این کشور کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس، تنها از پول نفت‌ و‌ گاز ناشی شده است اما باید اذعان کنیم که این کشور مدت‌هاست خود را از دام «نفرین منابع» و وابستگی تام و تمام به درآمد منابع هیدروکربنی رهانیده و امروز نه‌تنها از منظر اقتصادی بلکه از منظر فرهنگی، اجتماعی و زیست‌محیطی نیز در مسیر توسعه متوازن قرار گرفته است.

قطر از معدود کشورهایی است که ره صدساله را طی کمتر از 30 سال پیموده و امروز در اکثر شاخص‌های توسعه، به نسبت وسعت و جمعیت خویش، سرآمد شده است. شاید هنوز گمان می‌برید که توسعه شتابان این کشور کوچک در حاشیه جنوبی خلیج فارس، تنها از پول نفت‌ و‌ گاز ناشی شده است اما باید اذعان کنیم که این کشور مدت‌هاست خود را از دام «نفرین منابع» و وابستگی تام و تمام به درآمد منابع هیدروکربنی رهانیده و امروز نه‌تنها از منظر اقتصادی بلکه از منظر فرهنگی، اجتماعی و زیست‌محیطی نیز در مسیر توسعه متوازن قرار گرفته است. نخستین نقطه عطف تاریخی در این کشور، اتحاد قبایل قطری به اهتمام «شیخ جاسم بن‌محمد آل‌ثانی» در ۱۸۷۸ است؛ کسی که از او به عنوان بنیان‌گذار قطر نام برده می‌شود و به همین دلیل ۱۸ دسامبر هر سال سالروز اتحاد قبایل قطری را روز ملی قطر می‌نامند.

دومین نقطه عطف تاریخی این کشور بازمی‌گردد به سوم سپتامبر ۱۹۷۱ (۱۲ شهریور ۱۳۵۰) زمانی که این کشور حدود 11 هزار کیلومترمربعی به استقلال رسید و ایران نخستین کشوری بود که این استقلال را تبریک گفت. از آن زمان به تدریج مؤلفه‌های سیاست و قدرت در این منطقه شکل تازه‌ای به خود گرفت و هر روز بر نقش این کشور قبیله‌نشین در منطقه افزوده شد؛ جایی که شهروندان کم‌تعدادش حاصل پیوند میان حدود 40 قبیله و تیره و طایفه‌ای هستند که هر کدام با پیشینه و داستان خویش جزئی از یک کل به نام قطر شده‌ و مورد پذیرش جامعه جهانی قرار گرفته‌اند. با این همه، توسعه شتابان قطر و تحول اساسی در ساختارهای قدرت زمانی آغاز شد که در ۱۹۹۵ «شیخ حمد بن‌خلیفه آل‌ثانی» در آرامش جانشین پدرش «خلیفه بن‌حمد» شد. شیخ حمد که تحصیلات نظامی خود را در مدارس مشهور اروپایی گذرانده بود تا قبل از آنکه به مقام امیری نائل شود نایب امیر و وزیر دفاع بود و به عنوان یک نظامی ارشد شناخته می‌شد. با این حال او بیش از آنکه به «قدرت سخت نظامی» اعتقاد داشته باشد، به مظاهر «قدرت نرم» اعتقاد داشت و چنین قدرتی را عامل توسعه می‌دانست.

حمد بن‌خلیفه بیش از آنکه یک امیر باشد، یک تکنوکرات با افکار توسعه‌ای بود و همین طرز تفکر، مسیر توسعه قطر را هموار کرد. او از همان ابتدای نشستن بر کرسی امیری، حرکت قطر به سوی دموکراسی را آغاز کرد، نخست اجازه داد رسانه‌ها آزادتر باشند و شبکه تلویزیونی الجزیره در سایه همین آزادی بالید و مشهور شد. در این دوره نقش زنان در فعالیت‌های اجتماعی پررنگ شد و در ۲۰۰۳ نخستین زن به عنوان وزیر آموزش و پرورش به کابینه راه یافت. بنیاد قطر و سپس شهر آموزش با هدف ارتقای آموزش‌های رسمی و غیررسمی تأسیس و میزبان هفت دانشگاه بین‌المللی شد و مدیریت این مجموعه بزرگ و تأثیرگذار بر عهده «شیخه موزه بنت ناصر المسند» همسر امیر و مادر تمیم بن‌حمد (امیر فعلی) قرار گرفت؛ کسی که امروز به عنوان یکی از زنان قدرتمند و تحول‌گرا در جامعه بین‌المللی شناخته می‌شود.

در همین دوره انتخابات شورای مرکزی شهرداری‌ها به عنوان مقدمه انتخابات پارلمانی برگزار شد و قانون اساسی جدید قطر به همه‌پرسی گذاشته و از ۲۰۰۵ لازم‌الاجرا شد. در این قانون به انتخابات آزاد، آزادی بیان، حقوق شهروندی و رعایت حقوق زنان اشاره شده بود. همین قانون اساسی یکی از بسترهای توسعه قطر در سال‌های بعد بود. اصلاحات پی‌درپی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز در سال‌های بعد اتفاق افتاد. هواپیمایی قطر به تدریج خود را در رده بهترین خطوط هوایی جهان مطرح و فرودگاه بین‌المللی حمد بن‌خلیفه به عنوان هاب هواپیمایی منطقه خاورمیانه نقش‌آفرینی کرد. برای مدیریت درآمد حاصل از فروش گاز مایع طبیعی، سازمان سرمایه‌گذاری قطر در ۲۰۰۵ تأسیس شد. این سازمان وظیفه مدیریت درآمد کلان حاصل از فروش منابع هیدروکربنی، به ویژه گاز مایع طبیعی را بر عهده گرفت و علاوه بر سرمایه‌گذاری زیربنایی در قطر، زمینه سرمایه‌گذاری در کلان‌پروژه‌های بین‌المللی، از حوزه املاک، ترابری و ارتباطات گرفته تا مشارکت در احداث پالایشگاه، پتروشیمی، ورزشگاه، فرودگاه و بسیاری از صنایع و خدمات دیگر در پنج قاره جهان را فراهم کرد. به این‌ ترتیب قطر وارد بازارهای جهانی شد و از بند وابستگی تام و تمام به درآمد منابع هیدروکربنی رهایی یافت. در ۲۰۰۸ چشم‌انداز ملی ۲۰۳۰ قطر تحت مدیریت تمیم بن‌حمد (نایب امیر قبلی و امیر فعلی) تدوین و تصویب و اجرای آن آغاز شد. این چشم‌انداز چارچوب اساسی و چراغ فراروی مسیر توسعه بلندمدت قطر بود و هست. از اهداف اصلی این چشم‌انداز، بازنگری و نوسازی اقتصاد، توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی، کاهش اتکای دولت به درآمدهای نفتی، پایداری در برابر تغییرات آب‌وهوایی و گرمایش جهانی تا سال۲۰۳۰ بود. این اهداف قرار بود از طریق سرمایه‌گذاری‌های کلان در زیرساخت‌ها، انرژی سبز و فناوری‌های سطح بالا محقق شوند.

به منظور تحقق این اهداف سه برنامه راهبردی تدوین و در دولت قطر  تصویب شد.

ه این‌ ترتیب قطر با چشم‌انداز، راهبردها و برنامه‌های مشخص در مسیر توسعه قرار گرفت و اهدافش را یکی پس از دیگری محقق کرد. مسیری که شیخ حمد در آن گام نهاد، مسیری است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه در آرزوی آن هستند.

بررسی روند توسعه دولت قطر در یک دوره 30ساله بیانگر آن است که قطر در دایره جمعیت و وسعت خویش، با تقویت تمامی عوامل و اهرم‌های قدرت نرم در حال تجربه توسعه متوازن است. در این کشور به یمن حکمرانی مبتنی بر خرد و مصلحت همه بخش‌های واجد شرایط برای حضور در دایره قدرت نرم، توسعه جهشی را تجربه کرده‌اند. قدرت نرمی که قطر از آنها برای رسیدن به توسعه متوازن و مصون‌ماندن از بحران‌ها و خطرات بالقوه بهره برده است. اگر بخواهیم به ابزارهای قدرت نرم قطر در این سال‌ها اشاره کنیم، عبارت‌اند از: تقویت فرهنگ و هویت ملی با توسعه، احیا و معرفی اماکن باستانی و رویدادهای تاریخی، میانجیگری در مناقشات منطقه‌ای و بین‌المللی بین دولت‌ها، و بین دولت‌ها و گروهای مخالف (اصلی که در قانون اساسی قطر نیز بدان تأکید شده و قطر طی سه دهه گذشته از این ابزار برای افزایش هویت و اعتبار بین‌المللی خویش بهره برده است)، توسعه میادین گازی و ثروت‌سازی از تولید و صادرات گاز مایع طبیعی، سرمایه‌گذاری مازاد درآمد حاصل از فروش نفت و گاز در پروژه‌های ملی و بین‌المللی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و زیست‌محیطی، توسعه ورزش‌های قهرمانی و میزبانی رویدادهای بین‌المللی ورزشی، مشارکت فعال در طرح‌های بین‌المللی حفاظت از محیط زیست، توسعه رسانه‌های آزاد و در رأس آن شبکه مستقل الجزیره.

هیئت‌ حاکمه قطر در تمام این سه دهه به چشم‌انداز ۲۰۳۰ و برنامه‌های راهبردی پایبند بوده‌اند و همه چیز با نظم پیش رفته و قطر در حدود سه دهه خود را با نظام بین‌المللی وفق داده و در کوران این تلاش همه‌جانبه برای ساختن کشورش، موفق شده است. در این مسیر صنعت هیدروکربنی و صنایع پایین‌دستی وابسته به آن توسعه یافت، دوحه در عین حفظ هویت تاریخی بازآرایی شد و موزه‌های بزرگ ساخته و راه‌اندازی شده است. معماران و هنرمندان بزرگ در این کشور اجازه فعالیت یافته‌اند و دوحه حال و هوای یک شهرموزه به خود گرفته و برای گردشگران از سراسر جهان جذاب شده است. مناطق «مشیرب»، «لوسیل» و «مروارید» به عنوان مناطق مدرن شهری در کنار بافت‌های سنتی بنا شده‌اند، صدها هتل مدرن برای میزبانی از گردشگران احداث شده است. ورزشگاه‌های بزرگ میزبان رویدادهای ورزشی شده‌اند و در طول سال صدها رویداد ورزشی، فرهنگی، هنری و گردشگری برنامه‌ریزی و اجرا می‌شود. هواپیمایی قطر 10 سال متوالی بهترین ناوگان هواپیمایی جهان شده و در حال حاضر سالانه بیش از پنج میلیون گردشگر خارجی از این کشور سه میلیون نفری دیدن می‌کنند و مهم‌تر از همه حالا قطر با شعار «منّا و فینا» به معنای «از ما و برای ما» از تولیدات داخلی حمایت می‌کند و خود را برای روزهای مبادا، مثل آنچه در ۲۰۱۷ با تحریم همه‌جانبه عربستان، بحرین و امارات متحده عربی رخ داد، آماده کرده است.

به این‌ ترتیب اعتقاد سرسختانه شیخ حمد به نقش قدرت نرم در توسعه درست از آب درآمده و بعد از سه دهه، قطر از نظر تمام آمارهای اقتصادی ازجمله تولید ناخالص داخلی حدود ۲۷۰ میلیارد دلار، درآمد سرانه حدود 90 هزار دلار، نرخ تورم حدود 7/1 درصد و نرخ بی‌کاری حدود 1/0 درصد در صدر کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است.

حالا قطر نه‌تنها برای قطری‌ها بلکه برای همسایگان خویش نیز ظرفیت کم‌نظیری است که می‌تواند در توسعه منطقه‌ای مورد توجه قرار گیرد. با توجه به منافع مشترک و پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی میان ایران و قطر این ظرفیت برای ایران بیش از پیش مشهود است به شرط آنکه از آن بهره ببرد. در بحران ۲۰۱۷ و در بحبوحه تحریم قطر، این ایران بود که با توجه به دوستی دیرینه و پیوندهای عمیق تاریخی در کنار قطر قرار گرفت و مسیرهای دریایی و هوایی را بر این کشور گشود. این همراهی و همدلی در کنار پیوندهای تاریخی و دوستی دیرینه همواره در ذهن و زبان مردم قطر جاری است و در برخورد رودررو بدان اذعان می‌کنند. با این همه، هنوز بسیاری از ظرفیت‌های مشترک دو کشور در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی پنهان و مغفول مانده است؛ ظرفیت‌هایی که دست‌کم در شرایط فعلی می‌تواند گره‌گشای برخی مشکلات اقتصادی و فرهنگی در داخل ایران باشد و به امنیت اقتصادی و فرهنگی قطر نیز کمک کند.