دیپلماسی توییتری و کنش سیاست خارجی ایران
دیپلماسی توییتری که به عنوان «Twiplomacy» نیز شناخته میشود، به استفاده از توییتر برای ارتباطات دیپلماتیک و سیاستگذاری در فضای دیجیتال اشاره دارد. این مفهوم از سال ۲۰۱۱ مطرح شده و به مقامات دولتی این امکان را میدهد تا پیامهای خود را سریعتر و بهطور مستقیم با مخاطبان جهانی به اشتراک بگذارند.
محمد محمودیکیا*
دیپلماسی توییتری که به عنوان «Twiplomacy» نیز شناخته میشود، به استفاده از توییتر برای ارتباطات دیپلماتیک و سیاستگذاری در فضای دیجیتال اشاره دارد. این مفهوم از سال ۲۰۱۱ مطرح شده و به مقامات دولتی این امکان را میدهد تا پیامهای خود را سریعتر و بهطور مستقیم با مخاطبان جهانی به اشتراک بگذارند. با شتاب روزافزون در روند دموکراتیزاسیون فناوری و شکلگیری جامعه شبکهایشده، توییتر علاوه بر جوانب بیناانسانی، به ابزاری کلیدی در روابط بینالملل تبدیل شده چنانچه میتواند هم به تقویت روابط دیپلماتیک کمک کند و هم موجب سوءتفاهمات شود. دیپلماسی توییتری، به عنوان ساختی فناورانه از کنش روابط خارجی، تأثیرات قابل توجه ایجابی و سلبی بر حوزه روابط بینالمللی داشته که اهم این تأثیرات عبارتاند از:
1. افزایش شفافیت و دسترسی: توییتر به مقامات دولتی این امکان را میدهد تا پیامهای خود را بهطور مستقیم و سریع به مخاطبان جهانی منتقل کنند که میتواند به تقویت ارتباطات دیپلماتیک کمک کند.
2. تشدید تنشها: استفاده از توییتر برای بیان مواضع و انتقادات میتواند به افزایش تنشها و سوءتفاهمات بین کشورها منجر شود، مانند بحران کریمه و تنشهای هند و پاکستان.
3. قدرت نرم: کشورها از توییتر به عنوان ابزاری برای اعمال قدرت نرم و تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده میکنند که میتواند به تغییر در سیاستهای خارجی منجر شود.
بنابراین در کنار مزیتهای بسیار، چنانچه اشاره شد، دیپلماسی توییتری میتواند به دلایل ذیل به تنش بین کشورها منجر شود:
1. پیامهای مبهم و ناقص: محدودیت کاراکتر در توییتر میتواند منجر به بیان ناقص یا مبهم مواضع سیاسی شود که تفاسیر مختلفی را به همراه دارد.
2. واکنشهای فوری و غیررسمی: دیپلماتها ممکن است بدون مشورتهای لازم، به سرعت واکنش نشان دهند و این امر میتواند تنشها را تشدید کند.
3. نظرات عمومی و واکنشهای غیررسمی: نظرات کاربران غیرسیاسی میتواند بر حساسیت موضوعات سیاسی تأثیر بگذارد و موجب افزایش تنشها شود.
جمهوری اسلامی ایران نیز مانند دیگر دولتها و بازیگران بینالمللی از دیپلماسی توییتری به عنوان ابزاری مؤثر برای تعاملات بینالمللی و بیان مواضع سیاسی بهره برده است. این دیپلماسی به ویژه در زمان خروج آمریکا از برجام اهمیت پیدا کرد، جایی که ایران تلاش کرد تا روایت خود را در برابر روایتهای تحریفشده آمریکایی ارائه دهد. دیپلماسی توییتری ایران در آن مقطع به عنوان ابزاری کلیدی برای مقابله با روایتهای منفی و تحریفشدهای که از سوی دولت ترامپ منتشر میشد، عمل کرد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت، توییتر را برای ارائه روایت ایران و جلوگیری از غلبه روایت آمریکایی به کار میگرفت. این دیپلماسی به ایران این امکان را داد که در فضای رسانهای جهانی، تصویر مثبتتری از خود ارائه دهد و به افکار عمومی جهانی پاسخ دهد. همچنین این دیپلماسی به ایران این امکان را داد که در برابر روایتهای منفی آمریکا، اعتمادسازی کند. همچنین توییتر به عنوان یک پلتفرم عمومی، فضایی برای بیان دیدگاهها و تعامل مستقیم با جامعه جهانی فراهم کرد که میتوانست به ترمیم نگرشهای منفی کمک کند. این رویکرد به تقویت قدرت نرم ایران و ایجاد بستری برای دیپلماسی فعال منجر شد. در حال حاضر دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی توییتری از روشهای مختلفی برای روایتسازی استفاده میکند که متداولترین آنها عبارتاند از:
- تأکید بر تعهدات بینالمللی: ایران بر پایبندی خود به توافقات بینالمللی مانند برجام تأکید میکند و بدعهدیهای آمریکا را برجسته میکند.
- استفاده از هشتگها: با بهرهگیری از هشتگها، ایران پیامهای خود را به مخاطبان خاص منتقل میکند و توجه بیشتری جلب میکند.
- مقابله با روایتهای منفی: ایران سعی دارد تا روایتهای تحریفشده آمریکا را به چالش بکشد و تصویر مثبتی از خود ارائه دهد.
این روشها به تقویت قدرت نرم و تغییر نگرشها کمک میکند. با عنایت به اهمیت فزاینده اشکال نوین ارتباطات بینالمللی و به طور خاص دیپلماسی توییتری در تنظیم روابط بین دولتها و نیز شکلبخشیدن به منافع و هویت ایشان، بدیهی است باید نسبت به پیامدها و آسیبهای احتمالی این شیوه نیز هوشیاری و دقت لازم به عمل آید؛ بنابراین چنانچه اشاره شد، به واسطه ماهیت اجتماعیشده ابزارهای فناوری، این فرصت برابر برای تمام افراد فراهم شده تا در حوزه سیاست خارجی به میزانی کنشگری داشته باشند که درجه آن بسته به عوامل مختلف از جمله میزان قرابت با نظام سیاسی یا اتصال باواسطه یا بیواسطه به منابع قدرت است چراکه نوعا این افراد از ضریب نفوذ بالاتری در ساختار شبکههای اجتماعی برخوردار هستند. همین امر بر پیچیدگی این حوزه به طور تصاعدی میافزاید و نیاز به دقت، مراقبت، رصد و کنش بهموقع را برجسته میکند. اظهارنظرهای نادقیق، شتابزده یا عاطفیشده افرادی که در پارهای از اوقات در حوزه اجرا واجد مسئولیت بوده یا به نوعی با ساختار قدرت در اتصال هستند، میتواند به خلق سوءتفاهمها در عرصه بینالمللی دامن زده و به نوعی وجهی از آنارشیسم در عرصه سیاست خارجی کشور را به نمایش بگذارد که ترمیم آثار مخرب این دست اقدامات میتواند گاه بسیار هزینهزا باشد. در پایان با توجه به نکاتی که در باب اهمیت و جایگاه دیپلماسی توییتری مورد اشاره قرار گرفت، برای بهرهبرداری هر چه مؤثرتر از ظرفیت دیپلماسی توییتری، نکات ذیل به دستگاه سیاست خارجی پیشنهاد میشود:
- آموزش دیپلماتها: تقویت مهارتهای ارتباطی و آشنایی با فضای مجازی برای دیپلماتها ضروری است.
- استفاده از روایتسازی: ایجاد روایتهای مثبت و جذاب درباره ایران برای مقابله با تصورات منفی در فضای بینالمللی.
- تعامل با افکار عمومی جهانی: برقراری ارتباط مستمر و پاسخگو با کاربران شبکههای اجتماعی برای افزایش اعتماد و فهم متقابل.
- توسعه تیمهای تخصصی: تشکیل گروههای کارشناسی برای شناسایی اولویتها و استراتژیهای دیپلماتیک در هر منطقه به منظور کنش دیپلماسی توییتری هر چه مطلوبتر.
امید است دستگاه سیاست خارجی کشور بیش از پیش در بهرهمندی از فرصتها و امکانات در دسترس برای دفاع از منافع ملی ایرانیان کنشی فعالانه داشته باشد و مانع از هر گونه فضاسازی و خلق روایتهای وارونه از منویات نظام سیاسی و مطلوبات آن شود.
* استادیار گروه اندیشه سیاسی در اسلام، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی