بحران آب تبعات نگرانکنندهای برای زیست اصفهانیها داشته است
زمزمه کوچ
اولینبار که مردم خطر فرونشست را با پوست، گوشت و استخوان حس کردند، زمانی بود که ویدئوی فرورفتن یک خودرو در ماشین دستبهدست چرخید و همه از یک چیز صحبت میکردند؛ فرونشست زمین. بحران کمبود آب در ایران هر روز خود را به شکل جدیدی نشان میدهد. یک روز مردم را تشنه میگذارد و فردا با بحرانهای محیط زیستی بازمیگردد. سازمان ملل از فرسایش خاک با عنوان جذام زمین یاد میکند و ایران در این شاخص رتبه اول در منطقه و سوم در دنیا را دارد. بنا بر آخرین آمار از مجموع ۶۰۵ دشت کشور بیش از ۳۰۰ دشت دچار بحران فرونشست شدهاند، اما ماجرای فرونشست در اصفهان سر دراز دارد و بیش از هر استان دیگری مدام با آثار آن دستوپنجه نرم میکند.
مریم رحیمی-خبرنگار: اولینبار که مردم خطر فرونشست را با پوست، گوشت و استخوان حس کردند، زمانی بود که ویدئوی فرورفتن یک خودرو در ماشین دستبهدست چرخید و همه از یک چیز صحبت میکردند؛ فرونشست زمین. بحران کمبود آب در ایران هر روز خود را به شکل جدیدی نشان میدهد. یک روز مردم را تشنه میگذارد و فردا با بحرانهای محیط زیستی بازمیگردد. سازمان ملل از فرسایش خاک با عنوان جذام زمین یاد میکند و ایران در این شاخص رتبه اول در منطقه و سوم در دنیا را دارد. بنا بر آخرین آمار از مجموع ۶۰۵ دشت کشور بیش از ۳۰۰ دشت دچار بحران فرونشست شدهاند، اما ماجرای فرونشست در اصفهان سر دراز دارد و بیش از هر استان دیگری مدام با آثار آن دستوپنجه نرم میکند.
مطالعات زمینشناسی حاکی از آن است که اگرچه استان خراسانرضوی بیشترین پهنه درگیر فرونشست را دارد، اما بیشترین شهرهای در معرض فرونشست در استان اصفهان قرار دارند. در این بین باتوجه به تراکم جمعیت در شهرهای اصفهان نیز زنگ خطر فرونشست در این استان بیش از هر استان دیگری به گوش میرسد. البته موضوع فرونشست در اصفهان، چالشی مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه موضوع خطر تخلیه آب و قرارگرفتن در معرض فرونشست در سال 1346 نیز از سوی وزارتخانه وقت هشدار داده شده بود، اما با وجود محتملبودن فرونشست، صنایع آببر نهتنها ایجاد شدند بلکه به شکل فزایندهای توسعه یافتند و در نهایت نیز 50 شهرک اقماری ایجاد شد. در کنار آن، برداشتهای بیرویه برای آبیاری زمینهای کشاورزی و درپیشگرفتن سیاستهای غیراصولی در این بخش، اصفهان را وارد بحرانی کرد که اکنون از آن رهایی ندارد.
فرونشست زمین در اصفهان حتی میراث تاریخی را هم درگیر کرده است. این مسئله فقط یک واژه دور و نشسته بر انتهای صفحه محیط زیست نیست، بلکه میتواند آسیبهای جبرانناپذیری بر سازهها، تأسیسات شهری، ساختمانها، آثار و بناهای تاریخی و فرهنگی وارد کند و درنتیجه بحرانی جدی اصفهان را تهدید میکند. از سوی دیگر زندگی بیش از 2.8 میلیون نفر اکنون با تأثیر از فرونشست در معرض خطر قرار گرفته است.
براساس ارزیابی مطالعه حاضر در مقیاس کشوری، وسعت و گستردگی پهنههای فرونشستی در ایران حدود 185 هزار کیلومترمربع (18 میلیون و 500 هزار هکتار) و معادل تقریبی 11 درصد از وسعت سرزمینی ایران است، اما در همین بخش از محدودههای در معرض خطر فرونشست زمین در ایران، بخشهای وسیعی از کلانشهرها، شهرهای بزرگ و آبادیهای متعدد واقع شده که جمعیت ساکن در آنها حدود 49 درصد جمعیت کل کشور را دربر میگیرد که معرف میزان بهمراتب بالای ریسک فرونشست زمین در کل کشور است. استانهای خراسانرضوی، تهران، اصفهان، کرمان و فارس از جمله استانهای با وسعت بالای پهنههای فرونشستی زمین هستند و کلانشهر اصفهان بهعنوان شهری با وسعت بالای زون فرونشست زمین در محدوده شهری است. بهعنوان راهکار اساسی کاهش خطرات فرونشست زمین، براساس تجربیات گرانبهای کار در مناطق مختلف فرونشستی ایران، تدوین و تصویب «مقررات ملی فرونشست زمین» در مباحث مختلفی چون مستحدثات و زیرساختها و شریانهای حیاتی، آثار تاریخی و بناهای میراث فرهنگی، آب و کشاورزی یک اولویت ضروری برای کشور در این مطالعه قلمداد شده است.
دلایل بروز فرونشست در اصفهان
عامل اصلی فرونشست در دشت اصفهان-برخوار وجود ۴۸۵۴ چاه مجاز با برداشت سالانه ۲۸۶ میلیون مترمکعب، ۱۴۹۰چاه غیرمجاز با برداشت سالانه ۲۹ میلیون مترمکعب، با مجموع ۳۱۵ میلیون مترمکعب در سال و عدم تغذیه آبخوان به دلیل جریاننداشتن آب سطحی در زایندهرود است.
در این شرایط حتی در صورت حذف یارانه آب و قیمتگذاری جهانی با میانگین هر مترمکعب آب معادل ۲.۲ دلار، اقتصاد آبمحور به مفهوم نابودشدن شهر، مدارس، کشاورزی، تهدید امنیت غذایی و برهمزدن آرامش روحی و روانی جامعه به ازای ۷۰۰ میلیون دلار درآمد در سال است.
کوچ اصفهانیها
اصفهانیها طی سالهای اخیر مهاجرت گستردهای به شهرهای شمالی داشته و این امر هر سال بیش از پیش تشدید میشود. آنها نمیدانند در آینده وضعیت آب و تبعات فرونشست زمین چه خواهد بود. اما مهاجرت به استانهای مازندران و گیلان، این استانها را نیز در شرایط پیچیدهتری قرار میدهد؛ زیرا هم منجر به افزایش ویلاسازی میشود و هم تخریب جنگلها و اکوسیستم مناطق شمالی را تحت تأثیر قرار میدهد. البته شهر اصفهان و شهرها و شهرکهای اطراف آن مانند فولادشهر و بهارستان از مناطق مهاجرپذیر محسوب میشوند و بارگذاری جمعیتی دارند. این بارگذاری مهاجرتی نیز فشار بر منابع آب و خاک را بیشتر کرده و به فرونشست زمین سرعت میدهد.
فرونشست و تعطیلی مدارس اصفهان
ابراهیمی، مدیرکل آموزشوپرورش استان اصفهان سال گذشته درباره تأثیر فرونشست بر مدارس این استان گفته بود: متأسفانه مسئله فرونشست کل استان اصفهان را تحت تأثیر قرار داده و شهرستانهای بورخوار، شاهینشهر و نواحی ۴ و ۵ کلانشهر اصفهان بیشترین تأثیر را دارند و بر همین اساس ۴۰ مدرسه از مدار خارج شدهاند که باید جایگزین شوند.
بر این اساس نهتنها بناهای تاریخی، بلکه مراکز آموزشی نیز در اصفهان از بلای فرونشست در امان نماندهاند. اولینبار اواسط سال 1401 بود که خبرهای نگرانکنندهای از وضعیت مدارس شهر اصفهان به دلیل اثرات فرونشست منتشر شد.
سال 1402 خبر دیگری منتشر شد مبنی بر اینکه 40 مدرسه به خاطر فرونشست تعطیل شدهاند. معاون سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور گفته است: هماکنون در شش استان کشور مدارس ما بیشترین آسیبپذیری را به دلیل فرونشست زمین دارند که شامل استانهای تهران، اصفهان، خراسانرضوی، یزد، فارس و قزوین میشود. بیشترین مدارس ما از منظر آسیبپذیری در اثر فرونشست زمین در همین استانها قرار دارند، ضمن اینکه حدود ۲۴ استان در کشور به صورت جدی با پدیده فرونشست مواجهند. از این تعداد نیز حدود ۱۴ استان موضوع فرونشست زمین، در کاربریهای مسکونی و فضاهای آموزشی نیازمند توجه بیشتری است.
رتبه دوم فرونشست جهان
فرونشست در ایران ۴۰ برابر میانگین جهانی است و ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور نیز تحت تأثیر این پدیده قرار گرفتهاند. نرخهای فرونشست در ایران سرسامآور است و همراه با هند و برخی از ایالات آمریکا و چین بالاترین نرخ را دارد.
مطالعات جهانی درباره نرخ فرونشست زمین در کشورهای مختلف انجام شده است. بر اساس این گزارش حدود سه تا پنج درصد پهنههای فرونشستی زمین در کل دنیا، نرخ فرونشست بین ١٠ تا ١۵ سانتیمتر دارد. این میزان فرونشست و پهنه فرونشستی در دنیا بهندرت دیده میشود و نرخ فرونشست عمده پهنهها زیر ١٠ سانتیمتر است. این در حالی است که در ایران نرخ فرونشست در این پهنهها به بالای ١۵ سانتیمتر میرسد.
فرونشست چه زمانی بحران میشود؟
طبق استاندارد جهانی، چهار میلیمتر فرونشست در یک سال، به معنای بحران است. آمارها میگویند اصفهان در سال ۹۸، ۱۸۴ میلیمتر فرونشست را تجربه کرده است. ما ۴۵ برابر نرخ جهانی در اصفهان فرونشست داریم. خرداد ۱۴۰۰ تا خرداد ۱۴۰۱ بهوسیله جیپیاسهای دو فرکانس ۲۴ ایستگاه در اصفهان نشان داد نرخ فرونشست در شمالغرب تا شمالشرق اصفهان سرعت بیشتری پیدا کرده و ۱۵۸ میلیمتر را نشان داد، اما این کاهش به معنای بهبود وضعیت نیست. ما وقتی بخواهیم سرعت را کنترل کنیم، باید برداشت را از آبخوان کم کنیم. شما یک اسفنج را درنظر بگیرید، با چند سرنگ از آن آب بکشید، وقتی آب تمام شد، آن اسفنج مچاله میشود. برای بازگشت به شرایط عادی یا باید آب تزریق کنید یا آب برداشت نکنید. آبخوان اصفهان هم توسط چاههای کشاورزی و صنعتی و شهری درگیر مشکل است. زایندهرود هم که تغذیهکننده اصلی آبخوان اصفهان بوده، سالانه ۲۰ روز باز است.
واقعیت این است که مسئله فرونشست اکنون در استانهای مرکزی و کویریمان مسئلهای جدی است و بسیاری از تاریخشناسان و فعالان حوزه میراث فرهنگی، نگران بناهای تاریخی استان اصفهان هستند. اما وقتی شما یک صفحه را در نظر بگیرید، روی این صفحه بناهای مختلفی وجود دارد؛ وقتی این صفحه بشکند، دیگر فرقی نمیکند چه چیزی روی آن باشد؛ بنای تاریخی، کلیسا، مسجد، فرودگاه یا هر چیز دیگر. یعنی واقعیت ماجرا این است که فرونشست اصفهان هم برای بناهای تاریخی خطرناک است و هم بناهای امروزی.
فرونشست زمین و ابنیه تاریخی
میدان نقشجهان اصفهان، طبق محاسبات انجامشده نهایت نشستی که خواهد کرد حدود ۴۵ تا ۵۴ سانتیمتر بهطور کامل است. حبیبآباد حدود ۱۸۰ سانتیمتر فرونشست تجمعی خواهد داشت، سیوسه پل ۳۰ سانتیمتر فرونشست خواهد کرد. اگر میخواهید آثار فرونشست را ببینید به مسجد سید بروید؛ دیواره غربی و گنبد ترک خورده است. این سازه متعلق به ۲۰۰ سال قبل است؛ یک طرف ساختمان سه و یک طرف ۲.۵ سانتیمتر نشست میکند و این اختلاف نشست باعث شکست ساختمان میشود. همچنین در مسجد امام اصفهان تا ۱۱ سانتیمتر کجی ستون داریم. بهعلت تدریجی رخدادن فرونشست، این پدیده را درک نمیکنیم، اما فرونشست تنها بحران زمینشناسی است که قابل برگشت نیست.
*فرونشست چگونه رخ میدهد؟
بهطور کلی فرونشست زمین در کشور ما با افت سطح آب زیرزمینی ارتباط دارد؛ یعنی وقتی آبهای زیرزمینی مقدارشان کم میشود یا اصطلاحا بیلان منفی در آبهای زیرزمینی بهوجود میآید، باید انتظار فرونشست زمین را هم داشته باشیم. این تعریف کلی از فرونشست زمین است که البته در کشورهای دیگر دلایل دیگری هم برای آن وجود دارد، اما عمدهترین دلیل در کشور ما پایینرفتن سطح آبهای زیرزمینی است. در مناطقی مثل دشت ورامین و دشت همدان بیش از ۸۰ متر و در دشت مهیار بیش از ۴۰ الی ۱۲۰ متر سطح آب پایین رفته است. وقتی این مقدار سطح آب در زیر لایههای زمین پایین میرود، این لایهها خودشان را جمع میکنند و در سطح زمین فرونشست قابل اندازهگیری و آثار آن قابل مشاهده است. با این تعریف، بیلان منفی آبهای زیرزمینی در کشور ما از اواسط دهه ۵۰ شروع میشود.
همراه با افزایش سطح زیرکشت و افزایش میزان استحصال آبهای زیرزمینی، سطح آبهای زیرزمینی بهطور کلی در کشور ما پایین میرود و فرونشست به وجود میآید. به عبارت دیگر میتوان نتیجه گرفت فرونشست از همان اواسط دهه ۵۰ در کشور ما آغاز میشود، اما روند افت سطح آبهای زیرزمینی در کشور روند ملایمی داشته یعنی شیب افت آبهای زیرزمینی شیب کمی بوده و آنچنان بحرانزا نبود. تا اینکه میرسیم به اوایل دهه ۷۰ یعنی بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۷۵ که در این بازه زمانی، روند خط افت سطح آبهای زیرزمینی در کشور ما شیب بسیار تندی پیدا میکند و درواقع فرونشست زمین در اقصینقاط کشور در دشتهای مختلف از اوایل دهه ۷۰ آهنگ شدیدتری به خود میگیرد که تاکنون هم ادامه داشته است. از میزان آبهای زیرزمینی کشور در بازه مذکور، حدود ۱۴۰ میلیارد مترمکعب یا ۱۴۰ کیلومترمکعب کم شده است، آنهم آب زیرزمینی. این مقدار عظیم از آبهای زیرزمینی کم شده و متأسفانه فرونشست زمین در اغلب یا بهتر است بگوییم در تمامی استانهای کشور شناسایی و ثبت شده است.
سیاستگذار چه کند؟
پدیده فرونشست بهویژه در ایران، ماهیتا یک پدیده انسانساخت است؛ یعنی با دخالت انسان، حفر چاه، پمپاژ آب، استخراج بیرویه و بدون محاسبه آبهای زیرزمینی، بشر به محیط زیست خودش به میزان ذخایر سفرههای آب زیرزمینی لطمه وارد کرده است. تجربیات جهانی در این مورد میگوید که در دشت توکیوی ژاپن در سال ۱۹۶۵ فرونشست زمین ۱۲ سانتیمتر بر سال بوده است. البته با اقدامات سختگیرانه و مستمر و بدون توقف الان نرخ فرونشست زمین در این دشت که در خودش شهر بزرگ توکیو را دارد به صفر تبدیل شده است.
در تیانتین چین، شانگهای، تگزاس آمریکا، تایوان، اندونزی و چندین نقطه دیگر جهان، برنامهها بهصورت گزارشهای فنی منتشر شده است. آنها با اقدامات مهمی توانستهاند فرونشست را کنترل کنند، بنابراین این امید وجود دارد که اگر ما و مسئولان مربوطه آن استمرار در کار و جدیت و لمس اهمیت موضوع را داشته باشیم، میشود این پدیده را کنترل و حتی متوقف کرد. اگر سیاستهایمان طوری باشد که مصرف آب و پمپاژ آب زیرزمینی را کم کنیم، بهتبع آن فرونشست را کنترل و کاهش دادهایم. چیزی حدود 75 تا ۹۰ درصد مصرف آب در حوزه کشاورزی است. روشهای آبیاری غرقابی، کشت محصولاتی با نیاز آبی بالا و مواردی از این قبیل، فشار را بر آبخوان بیشتر میکند. در آبیاری با این روش ۷۰ درصد آب تبخیر شده و هدر میرود و برای اینکه شما محصولات را از نظر اقتصادی به یک سطح قابل قبول برسانید، لازم است آب بیشتری از زیر زمین بکشید، حتی محصولاتی که واقعا نیاز استراتژیک ما نیستند، اما به دلایل اقتصادی، مدیریت نادرست و شلبودن و کاستیهای عجیب مدیریتی در مدیریت کشت و آبیاری این پدیده اتفاق میافتد و آب بسیار زیادی را در حوزه کشاورزی از دست میدهیم.
بنابراین یکی از منابع مهم در مصرف آب، هدررفت ۳۰ درصدی محصولات کشاورزی است. برای مثال یک محصول و مزرعه هندوانه که بهطور متوسط بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ لیتر به ازای هر کیلوگرم آب مصرف میکند، اگر ۳۰ درصد کل محصول هدر برود، ببینید چه حجم آبی هدر رفته است؟ این باعث شد برخی از کشورهایی که برنامه جدی برای مدیریت منابع آب دارند، کشت محصولات آببر را ممنوع کنند. بنابراین یکی از راهکارهایی که در دنیا هم استفاده شده همین است. یک راه مهم دیگر که تجربیات جهانی به ما میدهد، تغذیه مصنوعی آبخوان است؛ بعضی مواقع، مثلا همین چندماه پیش در کشور خودمان شاهدش بودیم، سیلابهای زیاد با دبی بالای آب روی داد.
در کشورهای مختلف برای مقابله با فرونشست، بخشی از روانآبها را به گودالهای بزرگی هدایت کردند و از طریق این گودالها آب جمعشده سطحی بهتدریج به لایههای زیرین نفوذ و بیلان منفی را جبران میکند. بنابراین در اولویت بعدی، تغذیه مصنوعی آبخوانها که با روشهای کاملا مهندسی در کشور ما قابل اجراست و توان فنی آن را هم داریم، اقدام مهمی برای کاهش آب زیرزمینی و بهتبع آن کاهش نرخ فرونشست است. موضوع بعدی آبدزدیها و چاههای غیرمجاز، چاههای خانگی و مواردی مثل این است که در ویلاسازیها، استخرسازی، مزارع و باغات بهصورت چاههای غیرمجاز تعریف میشود. اینها هیچگونه مجوزی برای استفاده از آب زیرزمینی ندارند، ولی متأسفانه تعدادشان هم کم نیست.
برخی برآوردها نشان میدهد که تعداد این چاههای غیرمجاز از یک میلیون حلقه در کل کشور، حدود ۳۰۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز است. پلمب این چاهها بسیار مهم است. از طرف دیگر هیچ کنترلی بر مصرف آب چاههای مجاز هم وجود ندارد. مصرف بیش از حد است و درنتیجه کل آب دشت پایین میرود. بنابراین نصب کنتورهای هوشمند با هدف کنترل دبی چاههای مجاز و پلمب چاههای غیرمجاز یا مطلوبالمنفعه کردن چاههای غیرمجاز اولویت سوم ما در روند مبارزه با فرونشست زمین است. این موارد به حوزه منابع آب و کشاورزی مربوط است، اما مکانیابی صنایع آببر در ایران مرکزیِ خشک، بسیار مهم است. مثلا تأسیس کارخانههای فلزی و پتروشیمی که نیاز آبی بالایی دارند، موجب میشود چاههای زیادی حفر بشود و دوباره آبخوان تحت فشار قرار بگیرد. بنابراین مکانیابی صنایع آببر و استقرار آنها در مناطق ساحلی یک بخش دیگر از کاهش مصرف آب و کمک به کنترل فرونشست است. درنهایت هم فرهنگسازی صرفهجویی در مصرف آب توسط تمامی شهروندان بسیار مهم است.