تحلیلی بر بیمها و امیدهای انتقال آب دریا
مسئولیتپذیری کلید موفقیت پروژه انتقال آب دریا
حوضه آبریز زایندهرود در دو دهه اخیر با چالشهای جدی ناشی از افزایش مصرف آب مواجه بوده است. توسعه بیرویه کشاورزی در بالادست حوضه در هر دو استان اصفهان و چهارمحالوبختیاری، رشد جمعیت، انتقال آب به حوضههای مجاور و گسترش صنایع، فشار زیادی بر منابع آبی این حوضه وارد کرده است. پروژههای انتقال آب از حوضههای دیگر به زایندهرود نیز به دلایل مختلف با تأخیر مواجه شده و نتوانستهاند پاسخگوی نیاز آبی منطقه باشند. در این میان، انتقال آب از دریا به عنوان یک گزینه مطرح شده است که با وجود هزینههای بالای شیرینسازی، میتواند در کوتاهمدت به منابع آبی زایندهرود بیفزاید.
عارف امیدوار- پژوهشگر حوزه آب: حوضه آبریز زایندهرود در دو دهه اخیر با چالشهای جدی ناشی از افزایش مصرف آب مواجه بوده است. توسعه بیرویه کشاورزی در بالادست حوضه در هر دو استان اصفهان و چهارمحالوبختیاری، رشد جمعیت، انتقال آب به حوضههای مجاور و گسترش صنایع، فشار زیادی بر منابع آبی این حوضه وارد کرده است. پروژههای انتقال آب از حوضههای دیگر به زایندهرود نیز به دلایل مختلف با تأخیر مواجه شده و نتوانستهاند پاسخگوی نیاز آبی منطقه باشند. در این میان، انتقال آب از دریا به عنوان یک گزینه مطرح شده است که با وجود هزینههای بالای شیرینسازی، میتواند در کوتاهمدت به منابع آبی زایندهرود بیفزاید.
هزینه بالای شیرینسازی آب دریا و محدودیت استفاده از آن
هزینههای بالای شیرینسازی آب دریا و احداث خطوط لوله انتقال، استفاده از این آب را به صنایع محدود کرده است. به دلیل قیمت بالای آب شیرینشده، بهرهگیری از آن برای مصارف کشاورزی سنتی و محیط زیستی مقرونبهصرفه نیست. با این حال، انتقال این آب به صنایع بزرگ و کوچک استان اصفهان میتواند گام اول در جهت کاهش برداشت از زایندهرود و احیای این رودخانه باشد.
در فاز نخست این پروژه، صنایع بزرگ استان موظف خواهند شد تا آب مورد نیاز خود را از طریق آب شیرینشده دریا تأمین کنند. این اقدام به طور مستقیم به کاهش فشار بر منابع آبی زایندهرود کمک خواهد کرد.
در فاز بعدی، صنایع کوچک و متوسط نیز بهتدریج به این شبکه متصل شده و از آب زیرزمینی قطع خواهند شد. این امر به احیای سفرههای آب زیرزمینی و کاهش پدیده فرونشست کمک شایانی خواهد کرد.
آیا صنایع اصفهان واقعا از زایندهرود دست میکشند؟
یکی از دغدغههای اصلی مردم این است که با اجرای پروژه انتقال آب دریا، آیا صنایع اصفهان همچنان به برداشت از زایندهرود ادامه خواهند داد یا خیر؟ همچنین، نگرانیهایی در مورد تشدید رشد صنایع و افزایش تقاضا برای آب وجود دارد. در پاسخ به این نگرانیها، وزارت نیرو در سال 1402 اقدام به باطلکردن پروانههای بهرهبرداری صنایع از منابع آب سطحی و زیرزمینی کرد و صنایع را مکلف نمود تا آب مورد نیاز خود را از منابع نامتعارف مانند دریا و پساب تأمین کنند. این تصمیم نشاندهنده عزم جدی دولت برای قطع وابستگی صنایع به زایندهرود است.
با این حال، برای اطمینان از اجرای کامل این تصمیم در آینده و جلوگیری از رشد صنایع، ضروری است نظارت دقیق بر صنایع صورت گیرد تا به تعهداتشان عمل کنند؛ از صنایع کوچک و متوسط برای جایگزینکردن منبع آبی پشتیبانی به عمل آید؛ از رشد صنایع جدید جلوگیری شود و با شفافیت و اطلاعرسانی دقیق در این موارد، مردم در تصمیمگیریها مشارکت داده شوند.
بهرهبرداری از آب دریا؛ نیازمند مراقبت و مسئولیتپذیری
با وجود امیدهایی که آب دریا برای زایندهرود و اصفهان با خود به همراه دارد، نگرانیهایی نیز در مورد انتقال آب دریا وجود دارد. البته بیان این نگرانیها به معنی مخالفت با انتقال آب دریا نیست، بلکه ابراز این نگرانیها به معنی توجه بیشتر مسئولین در بهرهبرداری از آب دریا و مراقبت از آن است.
ممنوعیت رشد صنایع در محدوده مرکزی اصفهان: سند آمایش سرزمین اصفهان، رشد صنایع و افزایش جمعیت را در محدوده 50 کیلومتری شهر اصفهان ممنوع اعلام کرده است که اگر طبق قانون به آن عمل شود جلوی افزایش بخشی از مشکلات اصفهان در آینده گرفته میشود. استفاده از آب دریا برای صنایع اصفهان در محدوده مرکزی استان اصفهان باید صرفا برای جایگزینی صنایع موجود صورت گیرد و به هیچ عنوان نباید موجب توسعه صنایع جدید شود. مسئولین استانی نیز اظهار کردهاند که به هیچ عنوان مجوز جدید برای توسعه صنعت در این محدوده داده نشده است.
البته در سال 1402 تصاویری از افتتاح «تصفیه گازوئیل پالایشگاه اصفهان» و «فاز اول نیروگاه فولاد مبارکه» مجددا این نگرانی را برای فعالان زیستمحیطی استان اصفهان ایجاد کرد که توسعه همچنان ادامه دارد. در پاسخ به این نگرانی مسئولین استانی اظهار کردند که مجوزهای این دو طرح حدود یک دهه پیش داده شده و اطمینان دادند که بعد از سال 1400 هیچ مجوز جدیدی برای رشد صنایع در این محدوده داده نشده است. برای اطمینان از اینکه مجددا تجربههای گذشته تکرار نشود، ضروری است سازوکار نظارت مردمی بر مجوزها فراهم آید.
آب دریا؛ فرصتی برای توسعه متوازن در اصفهان
در خارج از محدوده مرکزی استان اصفهان (خارج از 50 کیلومتری شهر اصفهان)، آب دریا میتواند برای رشد و توسعه صنایع جدید مورد استفاده قرار گیرد و حتی این موضوع به توسعه متوازن کمک کند و بخشی از جمعیت شهر اصفهان را به مناطق دیگر سوق دهد و از تمرکز جمعیت در محدوده مرکزی استان اصفهان بکاهد. البته در این زمینه نیز ضروری است درصدی از آب دریا برای تأمین آب شرب همان منطقه اختصاص یابد و دولت مجبور نباشد برای تأمین نیاز شرب جمعیت جذبشده (به واسطه توسعه صنعت و حواشی آن)، به منابع آب محلی فشار بیشتری وارد کند. خوشبختانه این موضوع نیز در طرح انتقال آب دریا مورد توجه قرار گرفته و طبق مصوبات ملی و اظهار نظر مسئولین، درصدی از انتقال آب دریا برای رفع نیاز شرب در نظر گرفته شده است که باید اجرای آن توسط مردم خواسته شود.
تصمیمی هوشمندانه: تبدیل تهدید به فرصت در شیرینسازی آب دریا: یکی از دغدغههای جدی درمورد نمکزدایی (شیرینسازی) آب دریا، برگشت آب شور به دریا و آلودهکردن مناطق ساحلی است. برای حل این موضوع راهکارهای علمی متعددی داده شده از جمله اینکه شورابه بهدستآمده از سیستمهای شیرینسازی، با فاصله از ساحل و به صورت پراکنده اسپری شود که موجب تجمع نمک نشود.
یکی دیگر از راهکارهای جلوگیری از تجمع نمک در ساحل دریا، تخلیه شورابه در جریانهای آزاد است تا بهسرعت در سطح دریا و اقیانوس حل شود. بر اساس اطلاعات بهدستآمده از آبگیر پروژه انتقال آب دریا به اصفهان، خوشبختانه در یک تصمیم هوشمندانه، محل مبدأ انتقال آب دریا، از خلیج فارس به دریای عمان جابهجا شده است. این اقدام یک دستاورد محیط زیستی ارزنده محسوب میشود. به دلیل اینکه خلیج فارس یک منطقه نسبتا بسته است و بازگشت شورابه میتوانست یک تهدید محیط زیستی محسوب شود، ولی در دریای عمان جریانهای آزادی وجود دارد که در صورت طراحی دقیق تخلیهکنندهها، این جریان آزاد میتواند شورابهها را بهسرعت پراکنده و این نگرانی را به کلی برطرف کند.
راهکار سوم برای حذف صددرصد اثرات زیستمحیطی شیرینسازی آب دریا، عدم بازگشت شورابهها به دریا و استفاده در ساحل برای کشاورزی (کشت محصولات شوریپسند) یا استخراج عناصر ارزشمند آن است. در این راستا، شواهد نشان میدهد شرکتهای متعدد دانشبنیان در حال مطالعه شورابه انتقال آب دریا به اصفهان هستند تا با استخراج منیزیم از شورابه آب دریا، به طور کلی بازگشت این شورابهها به دریا را منتفی کنند.
در صورت مراقبت مسئولین مربوطه و انجام همه این اقدامات، انتظار میرود نهتنها انتقال آب دریا برای مناطق ساحلی آسیب زیستمحیطی نداشته باشد، بلکه به واسطه افزایش تردد در این مناطق و ایجاد نیروگاه و مشاغل حاشیهای ناشی از استخراج عناصر ارزشمند، موجب رشد و توسعه مناطق ساحلی شود.
احیای زایندهرود؛ فراتر از انتقال آب دریا: نباید در ارائه دستاوردهای پروژه انتقال آب دریا اغراق کرد. پروژه انتقال آب دریا به اصفهان فقط میتواند بخش اندکی از ناترازی آب در اصفهان را جبران کند و یک گام از مسیر احیای زایندهرود محسوب میشود و به هیچ عنوان با تکمیل این پروژه، رودخانه زایندهرود احیا نخواهد شد. این پروژه (در صورت مراقبت از بهرهبرداری آن) میتواند به احیای زایندهرود کمک کند، ولی قرار نیست منجی احیای زایندهرود باشد. بایستی در کنار اجرای پروژه انتقال آب دریا، دیگر پروژههای احیای زایندهرود (به خصوص راهکارهای مدیریت تقاضا) اجرا شود تا جمع این پروژهها منجر به احیای زاینده رود شود. پروژه انتقال آب دریا به اصفهان، در راستای مقابله با بحران کمآبی در حوضه زایندهرود، مطرح شده است. این پروژه با وجود مزایایی همچون تأمین آب پایدار برای صنایع و کاهش فشار بر منابع آب زایندهرود، با چالشهای جدی از جمله هزینههای بالای شیرینسازی و نگرانیها در مورد رشد صنایع و اثرات زیستمحیطی همراه است.
برای موفقیت این پروژه، ضروری است نظارت دقیق بر بهرهبرداری از آن صورت گیرد؛ اقدامات لازم برای جلوگیری از آسیب به محیط زیست در ساحل دریا صورت گیرد؛ در بیان دستاوردهای پروژه اغراق نشود و لازم است که این پروژه در کنار سایر راهکارهای مدیریت منابع آب حوضه زایندهرود اجرا شود.