|

محمدحسین عمادی، نماینده سابق ایران در فائو و کارشناس منابع آب مسائل چالش آب در اصفهان را بررسی می‌کند؛

ورشکستگی زاینده‌رود

«ایران به ورشکستگی آبی رسیده است و در شرایط اورژانسی قرار دارد». این چکیده جملاتی است که محمدحسین عمادی، کارشناس منابع آب و نماینده سابق ایران در سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی (فائو) به زبان می‌آورد و می‌گوید بزرگ‌ترین گرفتاری استان اصفهان برای حل بحران آب این است که آب در این استان به مسئله امنیتی تبدیل شده و همین موضوع درهای گفت‌وگو و یافتن راه‌های کارشناسی را می‌بندد.

ورشکستگی زاینده‌رود

«ایران به ورشکستگی آبی رسیده است و در شرایط اورژانسی قرار دارد». این چکیده جملاتی است که محمدحسین عمادی، کارشناس منابع آب و نماینده سابق ایران در سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی (فائو) به زبان می‌آورد و می‌گوید بزرگ‌ترین گرفتاری استان اصفهان برای حل بحران آب این است که آب در این استان به مسئله امنیتی تبدیل شده و همین موضوع درهای گفت‌وگو و یافتن راه‌های کارشناسی را می‌بندد.

 

ورشکستگی آبی

 

محمدحسین عمادی، کارشناس منابع آب درباره وضعیت منابع آب در کشور می‌گوید: «چیزی که مسلم است اینکه کلیت ایران به جز حاشیه دریای مازندران با ورشکستگی آبی مواجه شده است. ورشکستگی آبی یعنی اینکه در معامله داده‌ستانده‌ای، بدهکار شده‌ و از حساب جاری خود برداشت کرده‌اید، پس‌انداز هم ندارید و کسب‌وکار شما باید اعلام ورشکستگی کند. در حوزه آب وضعیت کشور، ورشکستگی آبی است و این وضعیت اورژانسی بوده و نیاز به احیا دارد».

 

او ادامه می‌دهد: «در این گستره جغرافیایی ماهیت ورشکستگی آبی در برخی حوضه‌های آبریز با هم متفاوت است؛ برای مثال در برخی حوضه‌های آبریز با خشکیدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها مواجه شده‌ایم و به دنبال آن کانون‌های ریزگرد ایجاد شده است؛ مانند دریاچه ارومیه. در بخش‌هایی از کشور با پدیده پایین‌رفتن سطح آب‌های زیرزمینی در دشت‌های خراسان، فارس، زنجان و همدان و... مواجهیم و در بخش‌هایی با پدیده خشکیدن روان‌آب‌ها مانند زاینده‌رود در اصفهان؛ اما در مجموع باید گفت که مشکلات آبی کشور یا در زمینه آب‌های زیرزمینی است یا در بخش روان‌آب‌هاست یا مدیریت رودخانه و دریاچه».

 

این کارشناس تأکید می‌کند که برای بررسی بحران آب در ایران باید به سه مسئله توجه کرد؛ بحث زمامداری و حکمرانی، بحث مدیریت و بحث فناوری.

 

این کارشناس معتقد است: «ایرانیان یک تصور تاریخی و اشتباه در زمینه آب داشته‌اند و آن اینکه منابع آب را لایتناهی و لایزال می‌دیدند و بنابراین در سطوح مدیریتی و حکمرانی تصور بر این بوده است که محدودیت منابع آب نداریم. به همین دلیل است که موضوع خودکفایی در محصولات کشاورزی مطرح می‌شود و به‌خصوص بعد از جنگ با عراق و بعد از تحریم‌ها، روی آن به شکل ارزشی و اعتقادی کار شد و درواقع تولید برای مصرف و تولید برای خودکفایی و تولید برای دهن‌کجی به استعمارگر، تبدیل به یک خواسته جمعی شد؛ آن‌قدر که به عنوان یک ارزش و تابو مطرح شده و کارشناسان نمی‌توانستند درباره آن اظهارنظر کنند. بنابراین یک ریشه ورشکستگی آبی را باید در بحث حکمرانی و زمامداری دید».

 

عمادی ادامه می‌دهد: «تغییرات اقلیمی سبب شده که در 10 تا 15 سال گذشته میزان بارش‌ها بنا به روایتی بین 13 تا 30 درصد افت کند و درواقع ورودی آب کم شده است، اما تقاضا برای آب نه‌تنها کاهش نیافته که افزایشی شده است. بنابراین در زمینه مدیریت منابع آب هم مشکلات اساسی داشته‌ایم و نکته دیگر اینکه ما در زمینه مصرف آب اعتقادی به استفاده از علم و فناوری روز نداشته‌ایم».

 

این کارشناس درباره مشکلات حوضه آبی زاینده‌رود هم توضیح می‌دهد: «زاینده‌رود و معضل آب استان اصفهان آیینه تمام‌نمایی از کل مشکلات آبی کشور است. با این حال یکی از ابعاد مهم مشکلات آبی اصفهان مسئله حقوقی است. یکی از بحث‌های حقوقی هم حقوق اساسی است؛ تابه‌حال زاینده‌رود با اسم استان اصفهان سنجاق شده بود، ولی چیزی که مسلم است اینکه استان‌های دیگر هم در حوضه زاینده‌رود گرفتار چالش‌های آبی این منطقه هستند. خب! این باعث شده که ما چون یک نظام حقوق اساسی تعریف‌شده‌ای نداشتیم که حق و ذی‌حق را تعریف کنیم، تنازعات بین اصفهان، یزد، کرمان، به‌خصوص چهارمحال‌وبختیاری و خوزستان بالا بگیرد».

 

عمادی ادامه می‌دهد: «یک بحث هم این است که تغییرات اقلیمی مسلما میزان ورودی آب سد را کم کرده است؛ بنابراین هم ورودی با مشکل روبه‌رو شده و هم میزان بهره‌برداری از آب زاینده‌رود به‌شدت افزایش پیدا کرده است، ازاین‌رو آب شرب هم با مشکل مواجه شده و می‌شود. ضمن اینکه مسئله آب برای کشاورزی که اعتراض کشاورزان را هم به دنبال داشته، یک چالش بزرگ پیش‌روی اصفهان است».

 

او در ادامه می‌گوید: «حال این سه یعنی آب محیط زیست، آب برای شرب و آب برای تولید و کشاورزی درواقع معضلی ایجاد کرده که عمق پیچیدگی مسئله آب زاینده‌رود و مدیریت آن را به یک سیاهچاله تبدیل کرده است که به نظر من به این راحتی‌ها قابل ‌حل نیست مگر اینکه ما الگوی مصرف و درواقع تقاضا و راندمان تولیدمان از این آب را، هم در حوزه شهری و هم حوزه تولید و صنعت و کشاورزی و محیط زیست، بتوانیم به نفع محیط زیست تغییر دهیم. اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم، مشکل پیچیده‌تر شده و به یک مسئله لاینحل و بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل خواهد شد. منازعات محلی و بین‌استانی را دامن می‌زند و هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که آینده‌ا‌ش چیست، زیرا مشکل دارد به سمت سیاهچالگی پیش می‌رود».

 

جانمایی فولاد در اصفهان درست بود؟

 

این نماینده سابق ایران در فائو، درباره جانمایی صنایع آب‌بر در نقاط گرفتار تنش آبی می‌گوید: «باید بگویم که این مسئله منحصر به صنایع نیست و در حوزه کشاورزی و حتی شکل‌گیری شهرهای جدید یک پارادایم فکری وجود داشته که تصور می‌کردند آب لایزال و لایتناهی وجود دارد و هیچ محدودیتی ندارد، در این زمینه اشتباه شده است. ولی خب واقعیت این است که جابه‌جایی یک واحد صنعتی بزرگ در شرایط فعلی غیرممکن می‌باشد. راه‌حلی که دنیا در این زمینه پیش گرفته، این است که باید راندمان آب در این مراکز بالا برود و به دنبال گزینه‌های آلترناتیو بروند. همه جای دنیا و در هندوستان هم که یک فولادساز بزرگ است، چنین بحث‌هایی مطرح می‌شود».

 

عمادی ادامه می‌دهد: «انتظار اینکه کشاورزان سنتی و فقیر روش کار خود را بدون کار فرهنگی و حمایت دولت تغییر دهند و به راندمان بالایی در زمینه مصرف آب برسند، کمی دور از ذهن است، ولی صنعتی که ۳۰_۲۰ سال است به کشور آمده و در سطح جهانی هم رقبایی دارد، به نظر من با مدیریت و نیروی کار و تکنولوژی و سرمایه‌ای که دارد، می‌تواند به‌راحتی راندمان مصرف آب را بهبود دهد».

 

او تأکید می‌کند: «کشورهای توسعه‌یافته در زمینه بهبود راندمان مصرف آب یا سایر شاخص‌های محیط زیستی بسیار سختگیرند و خود من شاهد بودم که در چین اگر کارخانه‌ای به آن شاخص‌ها دست پیدا نمی‌کرد کارخانه را قفل و زنجیر می‌زدند. هیچ تعارفی هم ندارند».

 

این کارشناس ادامه می‌دهد: «ما راهی جز بازچرخانی آب و تصفیه فاضلاب نداریم و باید میزان تبخیر آب در کشور را کنترل کنیم‌. در ایران هنوز کسی ارزش فاضلاب را نمی‌داند. یک دلیل آن می‌تواند فقر سرمایه‌گذاری در این زمینه باشد که آن هم به دلیل قیمت نازل آب در ایران است که سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در این زمینه صرفه اقتصادی ندارد».

 

مسئله مغفول قیمت آب

 

عمادی تأکید می‌کند: «با این حال بحث انتقال آب از دریای عمان که فولاد مبارکه آن را دنبال می‌کند، از نظر من یک حسن بزرگ دارد و آن اینکه یک قیمت می‌گذارد برای آب؛ چیزی که ما در ایران اصلا نداشتیم. سال‌هاست بحث بانک آب و بورس آب را مطرح می‌کنم، ولی به هیچ جا نرسیده است. بزرگ‌ترین حُسن انتقال آب و شیرین‌کردن آن این است که برای آب قیمت می‌گذارد».

 

او در ادامه می‌گوید: «من یقین دارم قیمت این آب زیر ۲۰۰ هزار تومان به ازای هر مترمکعب آب نیست. وقتی فولاد مبارکه ۲۰۰ هزار تومان پول می‌دهد تا آب به آنجا برسد، حاضر است همین آب را صدهزار تومان از کشاورز بخرد و کشاورزی که الان هلو تولید می‌کند، برایش فروش آب نسبت به کشاورزی صرف دارد و خودبه‌خود کشاورزی در مناطق کم‌آب و بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی، خارج از صرفه می‌شود».

 

این کارشناس منابع آب با اشاره به اسناد تاریخی درباره خشکسالی‌های دوره‌ای در ایران توضیح می‌دهد: «یکی از دعاهای داریوش کبیر برای ایران این بوده که خداوند کشور را از خشکسالی محافظت کند. ما باید بپذیریم که در یک کشور خشک به دنیا آمده‌ایم و هیچ راهی جز مدیریت منابع آبی نداریم که متأسفانه در این زمینه هم کار جدی نکرده‌ایم؛ نه الگوی مصرف را عوض کردیم، نه تقاضا را کنترل، نه فناوری را به کار گرفتیم و نه در این زمینه سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. فقط به دنبال روش‌های عجیب و غریب و بعضا مضر دیگر مانند استخراج آب از ژرفا رفته‌ایم».

 

رؤیافروشی

 

این کارشناس تأکید می‌کند: «عمده سرمایه‌گذاری‌هایی که در زمینه آب در کشور شده است، مربوط به سازه‌های گران‌قیمت مانند سدها و پروژه‌های پرهزینه بوده وگرنه پروژه‌های زیادی بوده‌اند که حتی نگاه کارشناسی به آن وجود نداشته و باعث آسیب به محیط زیست شده است».

 

این در حالی است که حل مشکلات آبی کشور نیاز به مدیریت قوی دارد. در قطر یک سازمان مستقل و قوی برای نظارت بر مسائل آب وجود دارد؛ در بحرین هم همین‌طور و قطر و بحرین در این زمینه کنسرسیومی ایجاد کرده‌اند تا آلودگی‌های زیست‌محیطی خلیج فارس را رصد کنند و برای آن راهکار بدهند، اما در ایران وقتی مسئله توسعه مطرح می‌شود، محیط زیست به چشم زنگوله پای تابوت دیده می‌شود. اندک‌صدایی دارد و هیچ هم گوش نمی‌دهند. افق این چشم‌انداز برای ایران خیلی خطرناک است».

 

او با اشاره به اینکه بحث تولید غذا و کشاورزی هم برای کشور و اصفهان مهم است، می‌گوید: «باید کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی علمی پیشروی کند و برای کشت در هر منطقه الگو و مزیت تعریف شود و به‌روزترین فناوری و دانش مورد استفاده قرار بگیرد. برای مثال در حال حاضر در کشاورزی جهان بحث این است که ما بتوانیم مصرف آب را برسانیم به نیاز بیولوژیک گیاه نه اینکه پای گیاه آب رها کنیم و به سمت توسعه گلخانه‌ها برویم».

 

این نماینده سابق ایران در فائو تأکید می‌کند: «در حال حاضر بزرگ‌ترین گرفتاری و مانع حل بحران آب در اصفهان این است که متولیان، مسئله آب در اصفهان را امنیتی کرده‌اند و حتی برای حرف‌زدن از آن در جلسات باید مجوز گرفت. به نظر من که این بحث لاپوشانی است؛ لاپوشانی هم یعنی اینکه فقط یک عده حق دارند نظر بدهند که مسئله امنیتی ایجاد نکند. این در شرایطی است که باید درباره مسئله آب همه ذی‌نفعان و اصطلاحا صاحبان عزا بتوانند بیایند و حرف بزنند».

 

عمادیان ادامه می‌دهد: «پس از آن نیاز به تسهیل‌گری است که بی‌طرف باشد و نکته مهم دیگر اینکه مسئله آب در حوضه زاینده‌رود فقط مسئله استان اصفهان نیست. اصفهانی‌ها باید بدانند که دیگر مسئله زاینده‌رود، مسئله استان اصفهان نیست که با سند شیخ بهایی به استان اصفهان سنجاق شده باشد. چهارمحال در آن هست، خوزستان هست، یزد هست و باید با برداشت جامع‌نگرانه‌ با این مسئله مواجه شد. حقوق اساسی در چارچوب state nation در آن دیده بشود و بعد بحث‌های مدیریتی حکمرانی در آن حل شود و بنشینند با هم صحبت کنند که در این معادله و گفت‌وگو حتی شروع بشود».

 

او تأکید می‌کند: «من بحثم این است که این بحث از چتر امنیتی خارج بشود. باید همه ذی‌نفعان بیایند بنشینند و مسائلشان را مطرح کنند و با واقعیت‌ها روبه‌رو شوند و روی این قضیه باید یک تفاهم عمومی صورت بگیرد. بعد با مدیریت و تکنولوژی جدید به دنبال راه‌حل‌هایی باشیم که هر کسی هم باید سهم خودش را در این قضیه بازی کند».