برخی استانهای خشک و کمآب رکورددار کشت آبی هستند
زایندهرود زیر بار سوء مدیریت آبی
گزارش مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت کشاورزی نشان میدهد از کل زمینهای زیر کشت کشور، بیش از ۹۲درصد مربوط به کشت آبی و مابقی کشت دیمی است. نکته قابل توجه آنکه وزن کشت آبی در استانهایی سنگینتر است که اقلیم گرم و خشک دارند؛ همچنین محصولات آببر در زمینهای این استانها بیش از سایر اقلیمهای کشور کشت میشود. این در حالی است که کارشناسان عنوان میکنند کشت محصولات آببر در استانهای گرم و خشک توجیه منطقی ندارد.
مریم رحیمی-خبرنگار: گزارش مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت کشاورزی نشان میدهد از کل زمینهای زیر کشت کشور، بیش از ۹۲درصد مربوط به کشت آبی و مابقی کشت دیمی است. نکته قابل توجه آنکه وزن کشت آبی در استانهایی سنگینتر است که اقلیم گرم و خشک دارند؛ همچنین محصولات آببر در زمینهای این استانها بیش از سایر اقلیمهای کشور کشت میشود. این در حالی است که کارشناسان عنوان میکنند کشت محصولات آببر در استانهای گرم و خشک توجیه منطقی ندارد.
طبق اعداد و آماری که سازمان مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت کشاورزی در بازه زمانی سال 1399-1400 منتشر کرد، استانهای اصفهان، خوزستان، فارس، خراسانرضوی، آذربایجانغربی و تهران، بیشترین سهم را در وزن محصولات نهایی کشاورزی به خود اختصاص دادهاند. جالب توجه است که این اعداد پس از گذشت سه تا چهار سال تغییر چشمگیری نکرده و همچنان وزنه تولید محصولات کشاورزی در استانهایی سنگین است که اقلیم گرم و خشک دارند و کشت خود را در زمینهای آبی انجام میدهند.
سوءمدیریت در مصرف آب به همینجا ختم نمیشود؛ تنها دلیل آمار قابل توجه تولیدات کشاورزی در این استانها، وجود زمینهای زراعی آبی است و این استانها حتی سطح کشت کمتری را هم به خود اختصاص دادهاند. سه محصول زراعی آبی که بیشترین میزان تولید بین محصولات دیگر در کشت آبی را در بازه زمانی مذکور داشتهاند، ذرت علوفهای، گندم آبی و چغندر بودهاند.
آمار و ارقام چه میگویند؟
بنا بر آمار منتشره جدید در سال ذرت علوفهای، گندم، چغندرقند، نیشکر و یونجه پنج محصول با بیشترین میزان تولید آبی کشور در سال زراعی 1402-1401 هستند. در این بین، ذرت علوفه ای با تولید ۱۰.۸ میلیون تن و سهم ۱۸.۵۱ درصد از کل میزان تولید آبی، بیشترین تولید این دست از محصولات را به خود اختصاص داده است. این محصول در استان فارس با سهم ۲۲.۲۷ درصدی، در تهران با سهم ۱۴.۰۵ درصدی، در خوزستان با سهم ۱۲.۱ درصدی، در اصفهان با سهم ۱۰.۱۵ درصدی و در خراسانرضوی با سهم ۷.۱۲ درصدی در رتبههای اول تا پنجم تولید شده است. این پنج استان حدود ۶۵.۶۹ درصد از کل تولید علوفهای کشور را به خود اختصاص دادهاند. البته نمیتوان گزاره «استانهای گرم و خشک نباید کشت آبی داشته باشند» را با اطمینان خاطر کامل بیان کرد؛ آنگونه که کارشناسان معتقدند، کشاورزی و کشت آبی در این استانها، سالهای زیادی و بنا بر عرف انجام میشد، اما حالا با تغییر شرایط زیستمحیطی منطقه و کشور، کشت برخی محصولات در استانهای گرم و خشک توجیه منطقی ندارد.
در اقلیم گرم و خشک، حدود ۸۶.۵ درصد از زمینهای استان اصفهان، زمینهای آبی و ۱۳.۵ درصد زمینها، دیم هستند. زمینهای دیم، زمینهایی هستند که میتوانند با بهرهگیری از کود، دانه، اصلاح و برداشت و همچنین بارانهای موسمی حاصلخیز شوند و کشاورزان در آن کشت کنند. زمینهای آبی هم آن دسته از زمینهایی هستند که اگر به میزان کافی آب به آنها برسد، میتوان در آنها به فعالیت کشاورزی پرداخت.
با وجود اینکه ایران چند سال است با مشکل آب، دستوپنجه نرم میکند و در کمربند گرم و خشک واقع شده است اما کشت آبی به صورت سنتی و با راندمان پایین در حدود نیمی از مزارع ایران رایج است. بنا به اعلام معاونت زراعت وزارت جهاد کشاورزی از 17میلیون اراضی قابل کشت دیم، فقط 10میلیون هکتار مساعد کشت است که تاکنون شش میلیون هکتار آن زیر کشت رفته و چهار میلیون هکتار رها شده است. سطح زیر کشت محصولات زراعی در کشور حدود 11میلیون هکتار بوده و از این مقدار ۵۰.۴۵ درصد متعلق به زمینهای دیم و ۴۹.۵۵ درصد متعلق به زمین آبی است.
بارگذاری آبی در استانهایی با اقلیم گرم و خشک، توجیهپذیر است؟
میانگین بارش در ایران یکسوم میانگین جهانی است؛ اما چالش فقط به اینجا محدود نمیشود؛ زیرا همان گزارشها نشان میدهند که تبخیر آب در ایران سهبرابر میانگین جهانی است و این زنگ خطر است. آب تجدیدشونده در هر حوضه، چقدر میتوانیم استفاده کنیم. این موضوع شبیه مسئله میزان درآمد و خرج است؛ یعنی نمیتوانیم بیش از درآمدهای آبی خود که همان آب تجدیدشونده است، مصرف کنیم. در هر اقلیم هم به همین شکل است و باید میزان مصرف آب از میزان آب تجدیدشونده همان اقلیم کمتر باشد و حاشیه اطمینان را رعایت کنیم؛ زیرا همانگونه که در این سالها دیدیم، ممکن است آب تجدیدپذیر کاهش یابد. بنابراین لازم است مصرف خود را کنترل کنیم.همچنین باید توجه کنیم که منظور از مصرف، میزان آبی است که با تبخیر و تعرق از دسترس خارج میشود؛ زیرا بخشی از آب به حوضه بازمیگردد. لازم است اولویتهای خود را مشخص کنیم؛ زیرا در مصرف آب محدودیت داریم و نمیتوانیم آن را سخاوتمندانه به هر محصولی که میخواهیم برسانیم اما در استانهای مرکزی همین مشکل پیش آمده و میزان بارگذاریهای آبی در این مناطق بیش از ظرفیت آبی است.
فرونشست زمینهای کشاورزی
فرونشست زمین در حال حاضر مشکلی بسیار جدی شده و اثرات آن به صورت حاد در بعضی مناطق قابل مشاهده است. تمامی این موارد بر اساس سیاستهای اتخاذشده و احداث صنایع آببر مثل فولاد، کاشی و... در اصفهان است که جزو مناطق خشک و کمآب محسوب میشود و مشکلاتی از آنها منتج شده است. این موضوع در زمانی که این صنایع ایجاد شده و سود اقتصادی از این فعالیتها و صنایع کسب میشده و همچنین سطح زیر کشت و محصولاتی که کاشت میشده، رفاه اقتصادی در آن مقطع به همراه داشته است. اکنون دستکشیدن از این رفاه و اولویتدادن به وضعیت محیط زیست و منابع آب کار بسیار مشکلی است. درواقع مردم در معدود مواردی حاضرند از رفاه و سود برای نجات محیطزیست و منابع آب بگذرند تا وضعیت وخیمتر نشود.
بنابراین نوعی ایثار و فداکاری و ریاضت آبی لازم است تا از یک سطح از راحتی در زندگی عموم جامعه کاسته شود و شرایط بحرانی آب و محیط زیست کشور نجات یابد. یعنی باید بپذیریم که اگر میخواهیم وضعیت منابع آب کشور از شرایط فعلی بدتر نشود و تبعات اجتماعی رخ ندهد. باید از بخشی از رفاه و سهلانگاری در مصرف بیرویه آب در تمام بخشهای جامعه کاسته شود و مصرف آب در تمامی بخشها کاهش یابد. باید گفت که طرحهای انتقال آب، استفاده از آبهای ژرف و سایر طرحها که برای سیاستمداران، دولتها، شرکتهای عمرانی و سایر ذینفعان جذاب است، همه یک مُسکن موقتاند.
راهحل اساسی درمان این مشکل که در برنامه سازگاری با کمآبی نیز بهخوبی به آن پرداخته شده، کاهش مصارف آبی در تمامی استانهای کشور است. سطوح زیر کشت کشاورزی باید به محدوده 20 تا 30 سال قبل بازگردد و در کنار اصلاح الگوی کشت از راهکارهای تجارت آب مجازی و کشت فراسرزمینی برای تأمین امنیت غذایی کشور استفاده شود. مردم و کشاورزان باید از مصرف بیرویه آب بکاهند. این تصمیمات تبعاتی دارد و ممکن است بخشی از سطح رفاه زندگی کاهش یابد. اما اگر این موارد اتفاق نیفتد وضعیت آب و محیطزیست بحرانیتر میشود و ممکن است به نقطهای برسد که منابع آب و محیط زیست کشور به عارضههای جدیدتری مبتلا شود.
در کنار این اقدامات از سایر راهکارها مانند اصلاح قیمت آب که در ایران به بهای بسیار ناچیزی در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد و کشاورزان هیچ دغدغهای از بابت قیمت آب ندارند نیز باید استفاده کرد. بهطور جدی باید با مصرف غیرقانونی و احداث چاههای غیرمجاز برخورد کرد. البته باید گفت که وضعیت منابع آب کشور به این زودی به شرایط ایدهآل نخواهد رسید که بگوییم جریان دائمی در زایندهرود برقرار خواهد شد؛ و این موضوع به سالها ممارست و پیادهسازی برنامههای کاهش مصرف آب نیاز دارد.