«شرق» در گفتوگو با جمالینوبندگانی، دور جدید تحریمها و به موازات آن ادعای حمله اسرائیل به ایران را بررسی میکند
همه چیز تمام شد؟
نتانیاهو برای خروج از بحران کنونی به تصاعد تنش با ایران نیاز دارد
صبح دیروز جمعه اخباری دال بر فعالشدن سامانههای پدافندی در اصفهان و تبریز منتشر شد که گمانه حمله اسرائیل را تقویت کرد. البته تلآویو رسما مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته است. در این بین غربیها اگرچه با تأکید بر بزرگنمایی این حادثه به دنبال عدم تصاعد تنش در منطقه هستند، اما در سوی دیگر موضوع به شکل دیگری در حال پیگیری است؛ چراکه با توجه به روندهای سیاسی و دیپلماتیک به نظر میرسد اکنون غربیها به شکل هدفمند و منظمی به دنبال محدودیت و تحریم جدی ایران هستند؛ اقدامی که به باور طیفی از کارشناسان و ناظران پیش از حوادث صبح جمعه با این هدف در دستور کار قرار گرفته که اسرائیل را از حمله متقابل جدی و شدید به ایران و نهایتا وقوع جنگ منطقهای در خاورمیانه منصرف کند. دراینباره بیانیه وزیران گروه 7 بر «تعهد آنها برای تضعیف توانایی ایران برای دستیابی، تولید یا انتقال تسلیحات» تصریح دارد.
عبدالرحمن فتحالهی: صبح دیروز جمعه اخباری دال بر فعالشدن سامانههای پدافندی در اصفهان و تبریز منتشر شد که گمانه حمله اسرائیل را تقویت کرد. البته تلآویو رسما مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته است. در این بین غربیها اگرچه با تأکید بر بزرگنمایی این حادثه به دنبال عدم تصاعد تنش در منطقه هستند، اما در سوی دیگر موضوع به شکل دیگری در حال پیگیری است؛ چراکه با توجه به روندهای سیاسی و دیپلماتیک به نظر میرسد اکنون غربیها به شکل هدفمند و منظمی به دنبال محدودیت و تحریم جدی ایران هستند؛ اقدامی که به باور طیفی از کارشناسان و ناظران پیش از حوادث صبح جمعه با این هدف در دستور کار قرار گرفته که اسرائیل را از حمله متقابل جدی و شدید به ایران و نهایتا وقوع جنگ منطقهای در خاورمیانه منصرف کند. دراینباره بیانیه وزیران گروه 7 بر «تعهد آنها برای تضعیف توانایی ایران برای دستیابی، تولید یا انتقال تسلیحات» تصریح دارد. ایتالیا نیز قبل از مذاکرات گروه ۷ به طور جداگانه به نفع تحریمها صحبت کرد. همزمان شارل میشل، رئیس اتحادیه اروپا هم در اجلاس سران این اتحادیه طی اظهاراتی تقابلی و ضدایرانی، «انجام هر کاری برای منزویکردن ایران را بسیار مهم دانست و از تحریمهای جدید علیه ایران، شرکتهای فعال در تولید پهپاد و موشک خبر داد». از سوی دیگر آلمان، فرانسه و چندین کشور اتحادیه اروپا در پی توسعه طرحی هستند که به دنبال محدودکردن عرضه پهپادها به روسیه و همچنین محدودکردن رسیدن موشک و سایز تجهیزات به دست گروههای مقاومت در منطقه غرب آسیا شود. بلژیک از اعمال تحریمها علیه سپاه پاسداران ایران حمایت کرد، اما اولاف شولتس، صدراعظم آلمان این امر را مستلزم بررسیهای قانونی بیشتر میداند. دیپلماتهای ارشد اتحادیه هم گفتهاند این کار تنها در صورتی ممکن است که یک نهاد ملی در اتحادیه اروپا به این نتیجه برسد. اینها علاوه بر آن است که ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و انگلیس روز پنجشنبه، (۳۰ فروردین ۱۴۰۳) در اقدامی تقابلی دور جدیدی از تحریمها را علیه ایران اعمال کردند. یسرائیل کاتس، وزیر امور خارجه اسرائیل نیز در پیامی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس از نامه به ۳۲ کشور جهان و درخواست از آنها برای اعمال تحریم علیه برنامه موشکی ایران و تروریستی اعلامکردن سپاه پاسداران ایران خبر داد. با توجه به آنچه گفته شد، «شرق» در گفتوگویی با محمدجواد جمالینوبندگانی به بررسی اهداف این تحریمها و میزان تأثیر آن برای خودداری اسرائیل از آتشافروزی و حمله به ایران پرداخته است. این نماینده ادوار و نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در ادامه به موضوع مهمتر، یعنی به تحلیل احتمال تغییر دکترین هستهای پس از حمله ادعایی اسرائیل به ایران میپردازد که در ادامه از نظر میگذرانید.
صبح دیروز جمعه با فعالشدن سامانههای پدافندی در اصفهان و تبریز، یک جریانسازی رسانهای در غرب با محوریت بزرگنمایی حمله ادعایی اسرائیل در دستور کار قرار گرفت. جالب اینجاست که رسانههای عبری و مقامات تلآویو در این زمینه سکوت معناداری در پیش گرفتهاند. در این بین ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و انگلیس روز پنجشنبه (۳۰ فروردین ۱۴۰۳) دور جدیدی از تحریمها را علیه ایران اعمال کردند. قبل از آن هم رهبران اتحادیه اروپا چهارشنبه تصمیم گرفتند که تحریمها علیه ایران را تشدید کرده و برای «تضعیف» توانایی ایران برای دستیابی، تولید یا انتقال تسلیحات، هماهنگی نزدیک داشته باشند. سهشنبه گذشته نیز یسرائیل کاتس، وزیر امور خارجه اسرائیل از درخواست برای اعمال تحریم علیه برنامه موشکی ایران و تروریستی اعلامکردن یک نیروی نظامی و رسمی ایران خبر داد. این در حالی است که پس از پاسخ ایران به اسرائیل، اکنون موضوع واکنش متقابل تلآویو در میان است. اساسا هدف این رفتار تقابلی و تحریمها علیه تهران چیست؟ آیا اروپا و آمریکا سعی داشتند با این تحریمها اسرائیل را از پاسخ ادعایی خود منصرف کنند؟ اگر اتفاق صبح جمعه را همان حمله ادعایی در نظر بگیریم، آیا مؤیدی بر آن است که تحریمهای غرب مانع از واکنش اسرائیل نشد؟ با این اتفاقات در اصفهان و تبریز آیا غرب هم ماجرا را فیصلهیافته میبیند و پیچ تحریم تهران را سفتتر نمیکند؟
از ابتدا هم پیشبینی میشد که تحریمهای غرب اگرچه با هدف منصرفکردن اسرائیل از واکنش متقابل به ایران مطرح شده است، اما نمیتوانست مانع از اقدامات نتانیاهو شود. حوادث صبح دیروز جمعه در اصفهان و تبریز میتواند از دو بُعد مورد تحلیل قرار گیرد؛ اول اینکه این حوادث در اصفهان و تبریز آیا واقعا حمله اسرائیل بوده است که اگر چنین باشد به نظر من مانند حمله بامداد یکشنبه گذشته ایران یک ضربه کنترلشده بود که از یک سو پاسخ متقابل داده شود و از طرف دیگر حساسیت و تحریکی برای ادامه واکنشها را به دنبال نداشته باشد. از منظر دوم هم میتوان گفت که این حوادث نمیتواند به مثابه حمله اسرائیل در نظر گرفته شود؛ چون تا به اکنون تلآویو از پذیرش مسئولیت آن خودداری کرده است.
اتفاقا نکته اینجاست که چرا واقعا تاکنون تلآویو مسئولیت آن را قبول نکرده است؟
عدم پذیرش مسئولیت آن، شاید به دلیل تبعات بعدی باشد. این را هم در نظر بگیریم که این حوادث در اصفهان و تبریز آنقدر ضعیف و ناچیز بوده است که واقعا اگر اسرائیل رسما مسئولیت آن را بپذیرد و عنوان کند که این حمله واکنشی به حمله ایران بوده است، اتفاقا بیش از گذشته توان بازدارندگیاش زیر سؤال میرود. لذا این امکان وجود دارد که تلآویو حتی عنوان کند که هنوز حمله ادعایی اسرائیل صورت نگرفته است تا مشروعیت خود را حفظ کند. اگر به سؤال اول شما برگردم، من قدری بدبین هستم و بعید میدانم که حتی با حوادث اصفهان و تبریز، تحریمهای غرب علیه تهران متوقف شود.
چرا قابل پیشبینی بود که تحریمهای بیشتر غرب علیه ایران، اسرائیل را از حمله متقابل منصرف نخواهد کرد؟
چون موضوع به ماهیت حمله ایران بازمیگردد که عملا معادلات را در خاورمیانه عوض کرد. ببینید بعد از پاسخ بامداد یکشنبه هفته گذشته، تحلیلهای متفاوتی در مورد آن صورت گرفت. مقامات اسرائیلی و آمریکایی و کشورهای اروپایی طی یک هفته گذشته سعی کردند که این حمله ایران را محدود و ناموفق نشان دهند، اما اگر واقعیت را در نظر بگیریم، این حمله به شکل دقیقی صورت گرفت و توانست به هدف ترسیمشده خود دست یابد. چون حمله مستقیم ایران از خاک خودش به اسرائیل، در عین حال که توانست پاسخ متقابل تهران در برابر حمله به سفارتمان در دمشق را به دنبال داشته باشد، به شکلی انجام شد که کنترلشده باشد. یعنی اولا مقام معظم رهبری در سخنرانی عید فطر وعده تنبیه اسرائیل را داده بود و به همین دلیل این رژیم از قبل آمادگی داشت. از طرف دیگر ما چند روز قبل از حمله به کشورهایی مانند ترکیه و عراق برای انجام این حمله خبر داده بودیم. مضافا از طریق سفارت سوئیس به آمریکا هم خبر داده شده بود و از همه مهمتر ما چند ساعت قبل از آنکه حمله را عملیاتی کنیم، رسما اعلام کردیم. به همین دلیل نهایت آمادگی برای پاسخ به این حمله وجود داشت و از طرف دیگر جمهوری اسلامی ایران طوری این حملات را انجام داد که به مناطق مسکونی و غیرنظامیان آسیبی وارد نشود یا خسارتهای شدیدی به بار نیاورد که تحریک جدی طرف مقابل را به دنبال داشته باشد. با این وجود، نکته اینجاست که وقتی ایران از چند روز قبل خبر داده است، کشورهای منطقه آگاه هستند و چند ساعت قبل از عملیاتیشدن اسرائیل هم اطلاع یافت که حمله انجام شده است، تمام لایههای پدافندی نتوانست حمله ایران را مهار کند و نهایتا تعدادی از موشکها و پهپادهای ما به اراضی اشغالی رسید، آنهم در شرایطی که جیپیاس هم برای گمراهکردن پرتابههای ایران مختل شده بود. ولی اولین حمله مستقیم ایران از خاک خودش به اراضی اشغالی، نشان داد که ایران میتواند حملهای به مراتب شدیدتر و مرگبارتر را با وجود تمام لایههای دفاعی و پدافندی از خاک خود مستقیما به اراضی اشغالی انجام دهد. به همین دلیل اینجا بازدارندگی به شکل راهبردی به سمت ایران عوض شده است. در نتیجه اسرائیل اکنون خود را بازنده این معادلات میداند و برای اینکه مجددا روند بازدارندگی به یک توازن برسد، حمله متقابل و مستقیم را ناگزیر میدید که حوادث صبح جمعه روی داد.
با حوادث اصفهان و تبریز، آنگونه که اروپا و آمریکا تلاش دارند میتوان گفته که موضوع خاتمه پیدا کرده است؟
امیدوارم. اما باید گفت که شخص نتانیاهو در مجموعهای از بحرانها غوطهور است و هیچ راهی ندارد جز اینکه تنش با ایران را ادامه دهد تا از فشارها، انتقادها، اعتراضها و بحرانهای کنونی رهایی پیدا کند. به همین دلیل معتقدم که حتی پس از اتفاقات صبح دیروز (جمعه)، بستر بالقوه برای تداوم جنایتهای اسرائیل وجود دارد. امکان ترور مجدد چهرههای نظامی و حملاتی مشابه با حمله به سفارت ما در دمشق هست. پس حتی اگر مقامات اروپایی و آمریکایی، چه پس از نشست وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا و چه پس از نشست گروه ۷، بخواهند تحریمهای شدیدتری علیه ایران اعمال کنند، باز نتانیاهو به فکر تشدید تنش با ایران خواهد بود. یعنی این بستر بالقوه وجود دارد که نخستوزیر اسرائیل هر طور که شده مناقشه با ایران را به نقطهای بکشاند که طرف غربی خود را مجبور به جانبداری و حمایت از اسرائیل در برابر ایران کند تا جایی که پای اروپا و مشخصا ایالات متحده آمریکا و حتی ناتو به جنگ با ایران باز شود و اتفاقا به همین دلیل است که اکنون هم دولت بایدن و هم کشورهای اروپایی که حمایت جدی از اسرائیل دارند، در یک هفته اخیر پس از حمله ایران واقعا در تکاپو بودند که هر طور شده از حمله متقابل و مستقیم اسرائیل جلوگیری کنند تا منطقه خاورمیانه وارد جنگ نشود. چون این جنگ به موازات جنگ اوکراین میتواند تبعات مخربی را برای کل منطقه و جهان داشته باشد. در نتیجه اروپاییها و آمریکا تا جایی که توان سیاسی و دیپلماتیکشان اجازه دهد، به فکر منصرفکردن اسرائیل و نتانیاهو هستند و تلاش دارند با ایندست تحریمها علیه وزارت دفاع، صنعت پهپادی و موشکی و... یا از حمله متقابل اسرائیل جلوگیری کنند یا شدت آن را به شکل چشمگیری کاهش دهند تا در ادامه، ایران خود را مجبور به پاسخ محکمتر نبیند و نهایتا جنگی روی ندهد. اینجا میتوان به این نکته اشاره کرد که اگر حوادث اصفهان و تبریز را منتسب به حمله ادعایی اسرائیل کنیم، شاید واقعا همین تحریمهای غرب موجب شده است که نتانیاهو از حمله شدیدتر صرفنظر کند. پس تا حدی هم تکاپوهای غرب توانسته نتیجهبخش باشد، اما در عین حال مانع از انجام اصل حمله نشد.
دراینبین احمد حقطلب، فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای کشور، در گفتوگویی با تأکید بر امنیت کامل مراکز هستهای کشور در واکنش به تهدید اسرائیل هشدار داد که تجدیدنظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات گذشته محتمل است. آیا واقعا این موضعگیری نزدیک به واقعیت است و ایران در شرایط کنونی پتانسیل تغییر راهبرد هستهای خود را دارد و گفتههای فوق نوعی هشدار برای بازدارندگی محسوب میشود؟ حوادث صبح جمعه میتواند آغازی بر تغییر دکترین هستهای باشد؟
خیر؛ چون آنچه دیروز اتفاق افتاد، حمله جدی نبود و به مراکز هستهای ما هم تعرضی نشد. اما این را هم در نظر بگیریم که با توجه به آنچه در پاسخ به سؤال قبلی شما گفتم، واقعا باید محتاطانه تحلیل کرد؛ چون این احتمال وجود دارد که با حوادث صبح دیروز در اصفهان و تبریز، تجاوزات و شرارتهای اسرائیل درباره ایران پایان پیدا نکند. تکرار میکنم، نتانیاهو برای خروج از بحران کنونی نیاز به تصاعد تنش با ایران دارد. یادمان باشد مقامات اسرائیلی طی یک هفته گذشته یکی از سناریوهای محتمل برای واکنش متقابل را حمله به مراکز هستهای ایران اعلام کرده بودند؛ درحالیکه طبق قوانین بینالمللی، حمله به مراکز هستهای دیگر کشورها در هر شرایطی ممنوع است. البته اسرائیل ید طولایی در قانونشکنی و نادیدهگرفتن اصول و قواعد و حقوق بینالمللی دارد. در نتیجه این احتمال بالقوه هست که حتی با وجود حوادث صبح جمعه، اسرائیل طبق تهدیدش، حمله به مراکز هستهای ایران را پی بگیرد؛ کمااینکه اسرائیل سالها قبل به مراکز هستهای عراق حمله کرد و همچنین این رژیم در سالهای اخیر هم علاوه بر ترور دانشمندان هستهای و سرقت اسناد هستهای کشورمان، چندین و چند مرتبه دست به خرابکاری هستهای در ایران زده است. حالا باید دید که پس از حوادث صبح جمعه موضوع خاتمه پیدا کرده است یا خیر؟ من در این زمینه به اسرائیل اطمینانی ندارم که بخواهد تنش را در این نقطه متوقف کند. در نتیجه آنچه سردار حقطلب گفته، حتی اگر جنبه عملیاتی به خود نگیرد و ایران به دنبال تغییر دکترین هستهای نباشد، در شرایط کنونی باید این دست موضعگیریها و هشدارها به اسرائیل داده شود. مضافا من واقعا این گفتهها را فقط موضعگیریهایی از بازدارندگی یا تلاش برای منصرفکردن اسرائیل از حمله به مراکز هستهای ایران نمیدانم؛ واقعا اگر اسرائیل چنین اشتباه فاحشی را انجام دهد و حمله به مراکز هستهای ایران را در دستور کار خود قرار بدهد، جا دارد جمهوری اسلامی ایران هم تغییر دکترین هستهای را پیش ببرد.
و این توان وجود دارد؟
بله، این توان وجود دارد.
حتی در شرایط کنونی؟
حتی در شرایط کنونی.
جناب نوبندگانی، آنچه درباره تغییر دکترین هستهای در صورت حمله اسرائیل به مراکز هستهای ایران مطرح شده است، میتواند مبنا قرار بگیرد؟ در نظر داشته باشیم که نه محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران و نه حتی بهروز کمالوندی، سخنگوی این سازمان، چنین موضعگیری نداشتهاند.
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. اتفاقا چون این مواضع از زبان یک شخص مهم در حوزه نظامی، اطلاعاتی و امنیتی بیرون آمده است، بیشتر میتواند مستند باشد و ملاک تحلیل قرار بگیرد؛ یعنی به نظر من حتی اگر محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی و بهروز کمالوندی، سخنگوی این سازمان، چنین ادعایی را مطرح میکردند، به اندازه گفتههای سردار احمد حقطلب نمیتوانست جدی باشد.
این جمله پایانی شما برای من بسیار جالب بود. به چه دلیل یا دلایلی تصور میکنید گفتههای سردار حقطلب مهمتر از محمد اسلامی و بهروز کمالوندی باشد؟
چون اگر اسرائیل طبق برخی احتمالات، ادعای خود دال بر حمله به مراکز هستهای ایران را کلید بزند و عملیاتی کند، واقعا شرایط به سمتی پیش خواهد رفت که به نظرم، نه چهرههای سیاسی مانند رئیس سازمان انرژی اتمی بلکه چهرههای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی روند پیشرو را تعریف، تبیین و عملیاتی میکنند.
پس احتمال میدهید کار از دست سیاسیون خارج شود؟
بله، البته این مشروط بر آن است که آیا با حوادث صبح جمعه، موضوع خاتمه پیدا کرده یا نه؟ آیا در ادامه کار، نتانیاهو و اسرائیل چنین اشتباه بزرگی را در حمله به تأسیسات هستهای ایران انجام خواهند داد؟ و اگر این حمله انجام شود، با چه شدتی و با چه اندازه گستردگی خواهد بود؟ البته موضوع تنها حمله مستقیم نظامی نیست؛ در سایه هرگونه تلاش اسرائیل برای ترور دانشمندان، خرابکاری هستهای و نظایر آن واقعا جا دارد ایران بازدارندگی خود را داشته باشد.
در حالی موضوع احتمال تغییر دکترین هستهای ایران مطرح شده است که محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی هم از سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به ایران خبر داده است. این سخنان ممکن است در وضعیت پرونده هستهای تأثیر داشته باشد؟
اولا همانطور که گفتم، تغییر دکترین هستهای صورت نگرفته و بعید است که با حوادث کماهمیت صبح جمعه نیز چنین تغییری صورت گیرد. میگویم اگر رژیم اسرائیل دست به چنین اشتباه بزرگی بزند و حمله به مراکز هستهای ایران را کلید بزند، آن زمان تهران میتواند به فکر تغییر دکترین هستهای باشد. از طرف دیگر شما به سفر رافائل گروسی به ایران اشاره کردید که اتفاقا به نظر من در این برهه حساس میتواند مثمرثمر باشد.
چطور؟
مسئولان کشور و بهویژه مقامات وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی باید مذاکراتی بیپرده، صریح و قاطع با مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته باشند تا گروسی در مقام مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی فشار لازم را برای ممانعت اسرائیل از حمله احتمالی به مراکز هستهای ایران داشته باشد.
من واقعا معتقدم این سفر یک فرصت است و باید بهعنوان یک برگ برنده و شانس به آن نگاه کنیم و از تریبون روزنامه «شرق»، خطاب به مقامات وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی میگویم در شرایطی که اکنون اسرائیلیها مدام حمله به مراکز هستهای ایران را در گزارشهای رسانهای یا موضعگیریهای سیاسی و دیپلماتیک خود مطرح میکنند، باید به شکل جدیتری از ظرفیت مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی استفاده کرد که مانع از اشتباه محاسباتی مرگبار رژیم اسرائیل شود؛ باید به گروسی تفهیم شود که اکنون رژیم اسرائیل است که برخلاف تمام قوانین و قواعد حقوق بینالملل صراحتا از زبان مقاماتش به دنبال حمله به مراکز و تأسیسات هستهای ایران است. این رژیم اسرائیل است که به دنبال جنگافروزی و جنگطلبی است، نه تهران. اگر ایران یکشنبه هفته گذشته واکنشی را در دستور کار خود قرار داد و برای اولین بار از خاک خودش به اسرائیل و اراضی اشغالی حمله کرد، نتیجه عملکرد این رژیم در حمله به سفارت ما و شهادت مستشاران نظامی ما بوده است. حالا باید ببینیم که با حوادث صبح دیروز روند به کدام سمت میرود! اما اینجا موضوع چیز دیگری است. اسرائیل گویا واقعا به دنبال بالابردن سطح تنش و تصاعد بحران است. حمله به مراکز هستهای دیگر یک امر عادی نیست؛ چون علاوه بر آنکه خلاف تمام قوانین و مقرراتی است که جامعه جهانی آن را پذیرفته، آثار خود را هم به دنبال دارد. ما نباید در این زمینه کوتاه بیاییم.
با توجه به آنچه گفتید، تغییر دکترین هستهای ایران پس از حمله احتمالی اسرائیل به مراکز هستهای کشورمان به معنای ورود تنش تهران- تلآویو به سطح بازدارندگی هستهای است؟
اشتباه نکنید. به نظر من موضوع تغییر دکترین هستهای ایران صرفا به رژیم اسرائیل محدود نمیشود. موضوع فراتر از این است. ما باید به یک نقطه بازدارندگی برسیم که نه اسرائیل؛ بلکه هیچ بازیگر منطقهای و فرامنطقه جرئت و جسارت تجاوز به کشور ما را نداشته باشد. ضمنا فراموش نکنیم که حتی در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی ایران بهدنبال تغییر دکترین هستهای و ساخت سلاح هستهای نیست، ثابت کرده که توان و پتانسیل موازنه قدرت با اسرائیل را دارد که تنها بازیگر دارای توان هستهای نظامی در منطقه خاورمیانه است.