استقرارگاه ساسانی تا سکونتگاه اشکانی در محوطه تاریخی ویرانشهر فاروج
محوطه تاریخی ویرانشهر واقع در ۱۰کیلومتری شمال شهر فاروج یکی از مهمترین محوطههای مربوط به دوران اشکانی و ساسانی است که نخستینبار توسط هیئت باستانشناسی اعزامی از دانشگاه تورین ایتالیا در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی شناسایی شد.
![استقرارگاه ساسانی تا سکونتگاه اشکانی در محوطه تاریخی ویرانشهر فاروج](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/KLAGWsfPMFYH/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKVS3gTVLqRpf9w-aaaXLATA,,/170454791.jpg)
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
میثم لبافخانیکی-باستانشناس: محوطه تاریخی ویرانشهر واقع در ۱۰کیلومتری شمال شهر فاروج یکی از مهمترین محوطههای مربوط به دوران اشکانی و ساسانی است که نخستینبار توسط هیئت باستانشناسی اعزامی از دانشگاه تورین ایتالیا در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی شناسایی شد.
گرچه این محوطه تاریخی بهعنوان سکونتگاهی از دوره ساسانی معرفی شده بود، ولی شواهد امر شامل موقعیت خاص جغرافیایی، بافت مشهود معماری و سفالهای سطحی حکایت از قدمت دیرینهتر این محوطه داشت. از طرف دیگر قرارداشتن این محوطه در ناحیهای که از دیرباز بهعنوان خاستگاه اولیه اشکانیان شناخته میشد و نیز ارتباط مکانی آن با شهر نسا در جنوب ترکمنستان و نیز با مهمترین معبر مواصلاتی شمال فلات ایران که بخشهای مرکزی آسیا را به دشت گرگان مرتبط میساخت، سبب شد که از سال ۱۳۹۸ مورد توجه باستانشناسان قرار گیرد.
به دنبال انعقاد تفاهمنامه همکاری پنجساله بین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کشور و موزه لوور فرانسه، هیئتی متشکل از باستانشناسان و متخصصان ایرانی و فرانسوی به سرپرستی دکتر میثم لبافخانیکی (عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران) و دکتر روکو رانته (بخش هنر اسلامی موزه لوور) شکل گرفت و اولین فصل مطالعات باستانشناسی در آبانماه ۱۳۹۸ در محوطه ویرانشهر انجام شد. این مطالعات طی پنج فصل به طور متمادی در سالهای ۱۳۹۹، ۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ ادامه یافت و منجر به ارائه نتایج درخشانی در ارتباط با باستانشناسی دوران تاریخی دره اترک شد.
در فصل نخست در سال ۱۳۹۸ به بررسی سطحی محوطه و ثبت و مستندنگاری آثار مشهود معماری در این محوطه تاریخی اختصاص یافت. ازجمله اقدامات صورتگرفته طی این فصل از مطالعات باستانشناسی، تهیه نقشه منحنی میزان و مدل رقومی ارتفاعات، عکسبرداری هوایی و زمینی از عرصه محوطه، مطالعه سفالهای سطحی و تعیین سیاست کاوش برای فصلهای آتی بود. مطالعه عوارض بقایای معماری آشکار ساخت که محوطه ویرانشهر شامل سکونتگاهی به پهنه ۱۴ هکتار بوده که حصاری مربعشکل به طول و عرض ۳۵ متر آن را در بر میگرفته است.
بر اساس مستندنگاری عرصه محوطه ویرانشهر در فصل اول، معلوم شد که در سطح محوطه تپههای خرد و کلانی وجود دارد که هر کدام ویرانههایی از ساختمانهای تاریخی را در خود جای داده است. یکی از مهمترین این اتصلال، تپه نسبتا مرتفعی به ارتفاع شش تا هفت متر بود که در میانه جنوبی محوطه قرار دارد. شناسایی بقایای معماری نهفته در این تپه نیز یکی از اهداف کاوش فصلهای آتی را رقم زد.
از مهمترین یافتههای فصل اول در نتیجه مطالعه روشمند سفالهای سطحی حاصل شد. مطالعه مشخصات فنی و گاهنگاری نسبی سفالهای سطحی محوطه ویرانشهر این فرضیه را به وجود آورد که سکونت در این محوطه برخلاف آنچه هیئت ایتالیایی مطرح کرده بود، نه از دوره ساسانی بلکه از دوره اشکانی آغاز شده است. این فرضیه لزوم تمرکز بر گاهنگاری دقیق محوطه را در فصول بعد موجب شد و بخشی از اهداف سالهای آتی بر گاهنگاری محوطه تعریف شد.
طی فصل دوم در سال ۱۳۹۹ دو برنامه مطالعاتی شامل تعیین دقیق عرصه و حریم محوطه ویرانشهر و کاوش باستانشناسی در ناحیه دروازه مفروض ویرانشهر و تپه جنوبی داخل محوطه. یافتههای باستانشناسی که در این فصل از کاوش یافت شد و عمدتا شامل بقایای معماری بودند، نشان دادند که آنچه بهعنوان دروازه فرض شده بود، بهواقع ورودی اصلی محوطه را تشکیل میداده که از دو طرف توسط دو برج احاطه میشد. کاوش در فضای داخلی و بخشی از نمای بیرونی برج شمالی، سازهای مستطیلشکل را آشکار کرد که شامل بقایایی از دیوارهای متقاطع بود که با خشتهای بزرگ ۴۰*۴۰ سانتیمتر ساخته شده و فضاهای متعدد تودرتویی را که کاربری نامعلومی داشتند، پدید آورده بودند. این فضاها در دورههای بعد دستخوش مداخلات و تغییرات فراوان شده بود.
در فصل سوم در سال ۱۴۰۰ کارگاههایی در امتداد و در ارتباط با کارگاههای فصل قبل در همان دو ناحیه (دروازه و تپه جنوبی) ایجاد شد و پلان بهدستآمده در فصول قبل را تکمیل کرد.
فعالیتهای فصل پنجم (۱۴۰۲) طی دو برنامه دنبال شد؛ کاوش در تپه جنوبی و عملیات خواناسازی دروازه. کاوش در تپه جنوبی فرم، پلان و ماهیت بنای مدفون در تپه جنوبی را تقریبا آشکار کرد. بر اساس یافتههای این فصل، هماکنون میدانیم بنایی که در این محل برپا بوده از یک ایوان به پهنای دهانه ۱۲ متر تشکیل میشده است. این ایوان به سوی شرق گشوده میشد و در انتهای آن درگاهی وجود داشت که ابتدا به یک راهرو و سپس به تالاری مربعشکل راه مییافت. این تالار نیز ۱۲*۱۲ متر وسعت داشت و راهروی نسبتا باریکی آن را احاطه میکرد. این پلان معمولا در بناهای نیایشگاهی آسیای مرکزی طی دوره سلوکی و اشکانی اجرا میشد.
مجموعه معماری مذکور را گروهی از فضاهای جانبی از دو سوی شمال و جنوب در بر میگرفتند. این مجموعه با بقایای معماری که گاه ارتفاع آنها به چهار متر میرسد، سالمترین مجموعه معماری دوره اشکانی است که تاکنون در ایران شناسایی شده است و نسبت به انواع مشابه که پیشتر توسط باستانشناسان خارجی در افغانستان و ترکمنستان کاوش شدهاند، سالمتر و وسیعتر است؛ لذا شناخت جزئیات بیشتر از این بنا میتواند نقطه عطفی در شناخت تاریخ معماری ایران باشد. هنوز مواردی همچون نحوه پوشش سقف ایوان و تالار نامعلوم است. هنوز نمیدانیم دقیقا کاربری این بنا چه بوده و از فضاهای مختلف آن چه استفادهای میشده است. این سؤالات در کنار ابهامات دیگر در ارتباط با مسائل سازهای و دلایل ترک بنا و نیز آخرین ادوار بهرهوری از این مجموعه، روند کاوش فصلهای آتی را تعیین خواهد کرد.
طی عملیات خواناسازی دروازه، بخشی از برج شمالی پس از پاکسازی مورد خواناسازی قرار گرفت. عملیات خواناسازی با استفاده از خشتهای ۲۵*۲۵ که در یکی از کارگاههای همین منطقه با اصول خشتزنی سنتی تهیه شده بود، صورت گرفت. در نتیجه، قسمتی از دروازه تا ارتفاع متوسط 1.5 متر خواناسازی شد و هماکنون بخشی از یک دروازه اشکانی در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. امید است با ادامه کاوشهای باستانشناسی و انجام همزمان عملیات مرمت و خواناسازی محوطه، ویرانشهر به یکی از جاذبههای گردشگری منطقه تبدیل شده و تبعات سودمندی در راستای توسعه پایدار استان خراسان شمالی داشته باشد.