|

گاوخونی را از یاد نبریم

سیزدهم بهمن‌ماه، روز جهانی تالاب‌ها فرصتی برای بازنگری در وضعیت اکوسیستم‌های آبی است که نقشی حیاتی در حفظ تعادل محیط‌ زیست دارند. اما در ایران، یکی از مهم‌ترین این اکوسیستم‌ها، تالاب گاوخونی که روزگاری به «عروس تالاب‌های ایران» شهرت داشت، اکنون تنها نامی بر نقشه‌های قدیمی است. زاینده‌رود که روزگاری این تالاب را تغذیه می‌کرد، سال‌هاست به بستری خشک و ترک‌خورده تبدیل شده و تالاب نیز از نفس افتاده است.

گاوخونی را از یاد نبریم

عاطفه علیان: سیزدهم بهمن‌ماه، روز جهانی تالاب‌ها فرصتی برای بازنگری در وضعیت اکوسیستم‌های آبی است که نقشی حیاتی در حفظ تعادل محیط‌ زیست دارند. اما در ایران، یکی از مهم‌ترین این اکوسیستم‌ها، تالاب گاوخونی که روزگاری به «عروس تالاب‌های ایران» شهرت داشت، اکنون تنها نامی بر نقشه‌های قدیمی است. زاینده‌رود که روزگاری این تالاب را تغذیه می‌کرد، سال‌هاست به بستری خشک و ترک‌خورده تبدیل شده و تالاب نیز از نفس افتاده است.

 

تالاب گاوخونی که در ۱۴۰ کیلومتری جنوب شرقی اصفهان واقع شده، مساحتی حدود ۴۷۶ کیلومترمربع را دربر می‌گیرد. این تالاب زمانی یکی از مهم‌ترین ذخایر آبی ایران بود و در تنظیم اقلیم منطقه، حفظ تنوع زیستی، کنترل گردوغبار و جذب و ذخیره آب نقشی کلیدی ایفا می‌کرد. علاوه بر این، گاوخونی زیستگاه پرندگان مهاجر و گونه‌های بومی بسیاری بود که برای تغذیه، استراحت و تخم‌گذاری به این تالاب وابسته بودند. اما در سال‌های اخیر، با خشک‌شدن زاینده‌رود، گاوخونی نیز از آب تهی شده و به بزرگ‌ترین کانون گردوغبار سمی در مرکز ایران تبدیل شده است. بادهای شدید که ذرات ریز نمک و فلزات سنگین موجود در خاک بستر تالاب را بلند کرده و به مناطق مسکونی اطراف می‌رسانند، تهدیدی جدی برای سلامت مردم منطقه محسوب می‌شود.

 

روز جمعه، جمعی از فعالان محیط‌ زیست اصفهان به همراه حشمت‌الله انتخابی، پژوهشگر محیط‌ زیست، راهی گاوخونی شدند تا در کنار بستر خشک تالاب، با شعار «ارزش بگذاریم، حفاظت کنیم، الهام بگیریم» اهمیت نجات این تالاب را گوشزد کنند. حاج رضا قاسمی، کشاورز کهنسالی از روستای قورتان، یکی از کسانی است که از نزدیک شاهد مرگ تدریجی گاوخونی بوده است. او با حسرت به زمین ترک‌خورده اشاره می‌کند و می‌گوید: «پدرم همیشه می‌گفت زاینده‌رود مثل شاهرگ این زمین‌هاست. اما حالا ببین! هیچ چیز نمانده. تالاب گاوخونی که دیگر نفس نمی‌کشد، ما هم نفس‌مان به شماره افتاده است».

 

او توضیح می‌دهد که در گذشته، گاوخونی میزبان هزاران پرنده مهاجر بود و برخی گونه‌ها حتی در منطقه تخم‌گذاری می‌کردند. اما حالا، نه‌تنها دیگر پرنده‌ای باقی نمانده، بلکه گردوغبار سمی زندگی مردم را مختل کرده است. «وقتی باد می‌آید، خاک تالاب مثل دود همه جا را می‌پوشاند. نفس‌کشیدن سخت می‌شود، خانه‌ها پر از گردوغبار می‌شوند. بعضی از خانواده‌ها کوچ کرده‌اند. ما که عمری اینجا بوده‌ایم، کجا برویم؟».

 

چرا گاوخونی خشک شد؟ در بالادست زاینده‌رود، به‌ویژه در استان چهارمحال‌وبختیاری و سرشاخه‌های پلاسجان، توسعه بی‌رویه کشاورزی و باغات باعث برداشت گسترده از منابع آب شده است. مطابق آمار، ۴۵ هزار هکتار باغ بادام و هلو در این مناطق ایجاد شده که عمدتا با پمپاژ آب زاینده‌رود تا ارتفاع ۶۰۰ متر آبیاری می‌شوند.

 

این در حالی است که تالاب گاوخونی در پایین‌دست حتی قطره‌ای از حقابه خود را دریافت نمی‌کند. سدهای متعدد ساخته‌شده در سرشاخه‌های زاینده‌رود نیز بر بحران آب این حوضه دامن زده است. برخی از مهم‌ترین سدهای احداث‌شده عبارت‌اند از: سد چغاخور (۶۰ میلیون مترمکعب)، سد ناغان و سد سورک که به‌طور مستقیم جریان طبیعی آب ورودی به زاینده‌رود را کاهش داده‌اند و سهم قابل‌توجهی در خشک‌شدن تالاب گاوخونی داشته‌اند.

 

علیرضا نوری، کارشناس منابع آب، در‌این‌باره می‌گوید: «مطابق قانون، حقابه تالاب باید تأمین شود. اما در عمل، آب زاینده‌رود به هر مصرفی تخصیص داده شده، جز تالاب! وقتی شما ۸۰۰ میلیون مترمکعب بارگذاری جدید روی زاینده‌رود انجام می‌دهید، چه انتظاری دارید؟ تالاب دیگر وجود ندارد‌‌».

 

مطابق مصوبه چهارم شورای هماهنگی مدیریت زاینده‌رود، تخصیص آب به چهارمحال‌و‌بختیاری فقط در صورت بهره‌برداری از پروژه‌های بهشت‌آباد و کوهرنگ ۳ مجاز بوده است. اما بدون اجرای این پروژه‌ها، تخصیص‌ها انجام شده‌اند که برخلاف متن مصوبه و اصول مدیریت منابع آب است. طبق ماده ۴۴ قانون توزیع عادلانه آب، دولت مکلف است حقابه زیست‌محیطی تالاب‌ها را تأمین کند. اما در سال‌های اخیر، نه‌تنها این حقابه تأمین نشده، بلکه هیچ برنامه مشخصی برای احیای تالاب وجود ندارد.

 

پیامدهای خشکی گاوخونی بسیار گسترده و شدید است. یکی از پیامدهای مستقیم آن افزایش پدیده گردوغبار است. محمدرضا حسینی، یکی از ساکنان ورزنه، می‌گوید: «چند سال پیش اینجا گردوغبار نداشتیم، ولی حالا‌ اگر یک روز باد شدید بیاید، همه جا را خاک می‌گیرد. حتی نفس‌کشیدن سخت می‌شود. بچه‌های مدرسه‌ای مدام مریض می‌شوند. زندگی اینجا سخت شده است». گردوغبار ناشی از خشک‌شدن تالاب، علاوه بر مشکلات تنفسی برای مردم، باعث ایجاد بیماری‌های مختلفی شده است.

 

خشک‌شدن تالاب گاوخونی و کاهش سطح آب‌های زیرزمینی نیز باعث افزایش فرونشست زمین در دشت‌های اصفهان شده است. این پدیده که به آن «زلزله خاموش» می‌گویند، آسیب‌های جدی به بناهای تاریخی همچون سی‌وسه پل، پل خواجو و میدان نقش جهان وارد کرده است. این مسئله به‌ویژه در اصفهان که شهری باستانی و دارای میراث جهانی است، بحران جدی محسوب می‌شود.

 

یکی دیگر از پیامدهای خشک‌شدن گاوخونی، نابودی تنوع زیستی است. بسیاری از گونه‌های پرندگان مهاجر که سال‌ها در این تالاب زیست می‌کردند، اکنون دیگر در منطقه دیده نمی‌شوند. گونه‌هایی همچون فلامینگو، پلیکان، اردک سرسبز و حواصیل که زمانی این تالاب را به زیستگاهی امن تبدیل کرده بودند، حالا به دلیل نابودی اکوسیستم آن، مجبور به مهاجرت به دیگر مناطق شده‌اند.

 

حاج رضا قاسمی در پایان صحبت‌هایش با حسرت می‌گوید: «ما فقط می‌خواهیم زاینده‌رود دوباره زنده شود. اگر رودخانه برگردد، تالاب هم برمی‌گردد، زندگی هم برمی‌گردد. اما چه کسی به حرف ما گوش می‌دهد؟» کارشناسان معتقدند تنها راه واقعی احیای گاوخونی، توقف برداشت‌های غیرمجاز و اصلاح مدیریت آب در بالادست زاینده‌رود است. اگر ۸۰۰ میلیون مترمکعب بارگذاری غیرقانونی در بالادست لغو شود، زاینده‌رود و گاوخونی احیا خواهند شد.

 

اما فقدان اراده سیاسی، نبود هماهنگی بین دستگاه‌های دولتی و فشار گروه‌های ذی‌نفع همچنان موانع بزرگی در مسیر احیای این تالاب ارزشمند هستند. روز جهانی تالاب‌ها تنها یک یادآوری است که در سایه مدیریت ناکارآمد، گاوخونی به تاریخ پیوسته است. آیا مسئولان برای نجات آن اقدامی خواهند کرد؟