پیداشدن اثری از بهجت صدر در محوطه هتل استقلال پارسیان این سؤال را ایجاد میکند که آیا آماری از آثار هنری موجود در هتلهای دولتی و سرنوشت آنها وجود دارد؟
کسی از هتلهای دولتی خبر ندارد
همهچیز از انتشار یک ویدئو در صفحه اینستاگرامی حراج هنری چیزها شروع شد و ظاهرا هم همهچیز به همین ویدئو ختم شد. با گذشت چند هفته، هیچکس پیگیر وضعیت و سرنوشت اثر بهجت صدر نشده و اطلاعاتی درباره تصمیم مدیران هتل هیلتون سابق یا همان پارسیان استقلال امروزی، دراینباره منتشر نشده است.
زینب مرتضاییفرد - روزنامهنگار
همهچیز از انتشار یک ویدئو در صفحه اینستاگرامی حراج هنری چیزها شروع شد و ظاهرا هم همهچیز به همین ویدئو ختم شد. با گذشت چند هفته، هیچکس پیگیر وضعیت و سرنوشت اثر بهجت صدر نشده و اطلاعاتی درباره تصمیم مدیران هتل هیلتون سابق یا همان پارسیان استقلال امروزی، دراینباره منتشر نشده است.
اثر صدر نقشبرجستهای از جنس سرامیک کورهای است. هرچند در فضای مجازی ابعاد آن را 12 تا 15 متر نوشتهاند، اما یک اثر 60 مترمربعی بوده و 62 سال پیش در ضلع جنوبی هتل نصب شده است. اطلاعات بیشتری درباره این ارزشمند منتشر نشده و روابطعمومی هتل بعد از پیگیریهای مداوم خبرنگار «شرق»، مختصر و مفید میگوید: «مشکلی وجود ندارد جز اینکه یک تکه از این اثر گم شده، اما با همکاری سازمان میراث فرهنگی ترمیم خواهد شد». همچنین او میگوید قرار است قابی دور اثر قرار گیرد تا از گزند مستقیم باد و باران در امان باشد.
طبق اطلاعاتی که در سایت آرتچارت جمعآوری و ارائه شده، از دوم آبان سال 1387 تا 11 بهمن 1403 هشتاد اثر از بهجت صدر در حراجیهای مختلف هنری ایران و دیگر کشورها چکش خورده است. حراج تهران هم قرار است 26 بهمن بار دیگر اثری از این هنرمند را برای فروش چکش بزند، اما در هتل پارسیان استقلال ظاهرا کسی از ارزش اثر سرامیکی این هنرمند خبر ندارد؛ آنقدر که وقتی تماسم چندین بار از شخصی به شخص دیگر وصل میشود، چند نفر با تعجب میپرسند: «مثلا ارزشش چقدره؟».
دو اثر سرامیکی یا یک اثر؟
صدر از هنرمندان بزرگی است که در گسترش جنبش هنر نوگرا در ایران نقش مهمی داشته و در آثارش که از بهترین نمونههای هنر انتزاعی در ایراناند، شاهد زبانی بصری هستیم که در عرصه بینالمللی هم حرفی برای گفتن دارد. او جهان مدرن و طبیعت را به هم آمیخته و تصاویری ارائه میدهد که هم خشونتی انتزاعی دارد و هم نشان از قدرتی زنانه. بهزعم کارشناسان هنری، اهمیت بزرگ کارهای او در این است که تقلید از سنتهای هنر ایران یا تکرار کار هنرمندان مدرن غربی را کنار گذاشته و به زبانی انتزاعی دست یافت که بافتی با تکرار موزون خطوط موازی، هسته اصلی آثارش را تشکیل میداد.
این هنرمند در زمان حیاتش جوایز متعددی را دریافت کرده و در رویدادهای هنری بینالمللی بهعنوان هنرمند مدعو حضور داشته است. در اطلاعات منتشرشده دربارهاش آمده که در سال 1342 ساخت دو نقشبرجسته سرامیکی برای نمای هتل هیلتون به ابعاد 90 مترمربع به او سفارش داده شده است. یکی از این آثار، موضوع نوشتن همین گزارش شد، اما درباره اثر دیگر هنوز اطلاعی در دست نیست. گفته میشود صدر برای خلق اثر دیگر تحقیقات زیادی درباره رنگ آبی و کارکردن آن روی سرامیک کورهای انجام داده است. احتمالا این دو اثر برای اجرا روی دو برج غربی و شرقی هتل طراحی شده بودند، اما فعلا از وجود فقط یک اثر در فضای هتل باخبر هستیم. وقتی این اطلاعات را با کارشناس روابطعمومی هتل مطرح کردم، تأکید کرد: «تنها اثر موجود از خانم صدر در هتل استقلال پارسیان، همین کاری است که در ویدئوی منتشرشده مشاهده میشود».
ظاهرا این اثر در جایی نصب شده بوده مشرف به استخر هتل. همان استخری که علاقهمندان فیلمفارسی احتمالا به خاطر داشته باشند: قسمتی از فیلم «گنج قارون» کنارش تصویربرداری شده است. بعد از انقلاب و طی ساختوسازهای انجامشده در محوطه، اثر صدر به فراموشی سپرده شد تا اینکه سعید برآبادی، روزنامهنگار و گرداننده صفحه «چیزها»، طی گشتوگذار در محوطه هتل آن را کشف میکند.
ترمیم تکه کاشی گمشده
مسئولان هتل پارسیان استقلال تمایلی به صحبت درباره این موضوع ندارند و به نظر میرسد هنوز تکلیفشان با اتفاقی که پیش آمده روشن نیست. احتمالا هم مدیر تازهمنصوبشده تمایلی نداشته باشد به این سؤال پاسخ دهد که چرا طی چند دهه مدیران هتل از وجود این اثر یا لااقل ارزش مادی و معنویاش بیخبر بودهاند. یکی از کارشناسان روابطعمومی هتل که تأکید دارد نامی از او در گزارش منتشر نشود، میگوید: «خودمان پیگیریم و با سازمان میراث فرهنگی هم رایزنی کردهایم. یک تکه کاشی 7 در 15 سانتیمتر از کار جدا و گم شده که قرار است با همکاری سازمان میراث ترمیم شود».
او میگوید: «نگران نباشید، درستش میکنیم» و در پاسخ به اینکه قرار است این اثر چه سرنوشتی داشته باشد، اینطور توضیح میدهد: «اول، کار را ترمیم میکنیم و سپس دور آن قاب گرفته میشود تا آسیب نبیند». آیا امکان جابهجایی اثر و انتقال آن به داخل هتل و لابی فراهم نیست؟ و آیا حفظ کیفیت اثر در این صورت بهتر و راحتتر انجام نخواهد شد؟ آقای مسئول میگوید: «این اثر در فضای بیرونی هتل نصب شده و مشرف به باغی بوده ظاهرا. تصمیم داریم همانجا نگهش داریم؛ چراکه جابهجاییاش به ساختمان هتل آسیب میزند و بهتر است با نظر کارشناسان و انجام تدابیر لازم آن را در محل نصبش حفظ کنیم».
هرچند موضوع نیازمند بررسی و اعلام نظر کارشناسان مربوطه است، اما میتوان این اثر ارزشمند را از نمای ساختمان جدا کرده و در لابی هتل یا حتی فضای بهتری مانند موزه هنرهای معاصر ایران نصب کرد. فضایی که اثر سرامیکی بهجت صدر را از باد و باران و آفتاب و هوای آلوده تهران دور نگه داشت و حفظ کرد.
تابلوی اعلانات؛ اثری از صادق تبریزی
بیخبری مسئولان یکی از هتلهای مهم پایتخت از وجود اثری ارزشمند در محدوده فعالیت روزانهشان، آن هم برای 62 سال پیاپی، سؤالات مهمی را ایجاد میکند. آثار هنری موجود در هتلهای دولتی چه وضعیتی دارند؟ آیا مدیران آمار دقیق و شناخت مناسبی دارند از گنجینهشان؟ کارمند یکی از هتلها میگوید ما سالها از یک نقاشی به عنوان تابلوی اعلانات استفاده میکردیم و پربود از رد پونز و منگنه، اما بعدها متوجه شدیم اثری است از صادق تبریزی. کارمند هتل دیگری تعریف میکند که تازه متوجه شده کارهای نصبشده در چند اتاق هتل که همشکل بودهاند و فقط شماره متفاوتی پایینشان خورده، ادیشنهای مختلفی از اثر پروانه اعتمادیاند که نقاش بزرگی است. کمتر اثر هنریای در هتلهای دولتی این شانس را داشته که سرنوشتی مشابه بزرگترین اثر منیر فرمانفرماییان داشته باشد. این اثر در لابی هتل لاله تهران نصب شده و لااقل همه از وجودش باخبرند. درباره بقیه آثار اما میتوان احتمالات تلخ بسیاری را مطرح کرد. چهبسا طی سالها به سبب عدم شناخت و بیاطلاعی مسئولان هتلها آسیب دیده و یا حتی فروخته شده باشند.
موزهها همواره در مرکز توجهاند و اگر اتفاقی مشابه خروج آثار از موزه امام علی رخ دهد، احتمال علنیشدن و واکنش مسئولان و رسانهها نسبت به آنها بیشتر است، اما هتلهای دولتی که در بسیاری از ابعاد، فعالیتشان به حیاطخلوت بدل شدهاند، در ارائه اطلاعات از داراییهای هنری و فرهنگیشان هم به همین شیوه عمل میکنند و واقعا هیچکس نمیداند در گنجینه این هتلها چه میگذرد. چهبسا آثار فیک و بیکیفیتی که امروز در لابی برخی هتلها دیده میشوند، بیصدا جایگزین آثار ارزشمندی شده باشند که اکنون نمیدانیم کجا هستند و چه وضعیتی دارند.