آنچه از «سیدفتحالله مجتبائی» در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی آموختم
وسواسِ علمی
مقالۀ «تَثْلیث» بهدلیل موضوع دشوار و منابع گستردهای که باید دیده و مطالعه میشد، یکی از دشوارترین مقالاتی بود که در این سالها نوشتم و بیاغراق بیش از یک سال و به طور پیوسته روی آن کار کردم. موضوع این مقاله بسیار پیچیده و دارای ابعاد مختلف است و برای ما به عنوان یک مسلمان، کار دشوارتر هم میشود، زیرا نخست باید یاد بگیریم که از زاویۀ نگاه مسیحیان به آن نگاه کنیم. دیگر آنکه در این زمینه اصطلاحات پرشماری وجود دارد که معادل فارسی ندارند و باید با توجه به ریشۀ یونانی آنها برایشان معادل فارسی وضع کرد و اینها همه روند نگارش این مقاله را دشوارتر میکرد.

فاطمه لاجوردی-مدیر بخش ادیان و عرفان و عضو و دبیر شورایعالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی: مقالۀ «تَثْلیث» بهدلیل موضوع دشوار و منابع گستردهای که باید دیده و مطالعه میشد، یکی از دشوارترین مقالاتی بود که در این سالها نوشتم و بیاغراق بیش از یک سال و به طور پیوسته روی آن کار کردم. موضوع این مقاله بسیار پیچیده و دارای ابعاد مختلف است و برای ما به عنوان یک مسلمان، کار دشوارتر هم میشود، زیرا نخست باید یاد بگیریم که از زاویۀ نگاه مسیحیان به آن نگاه کنیم. دیگر آنکه در این زمینه اصطلاحات پرشماری وجود دارد که معادل فارسی ندارند و باید با توجه به ریشۀ یونانی آنها برایشان معادل فارسی وضع کرد و اینها همه روند نگارش این مقاله را دشوارتر میکرد. اما یکی از چیزهایی که از دکتر سیدفتحالله مجتبائی در یاد گرفتم و تا پایان عمر مدیون ایشان هستم، این است که هرگز نباید به انجام پژوهشی سطحی قانع شد و تا جایی که توان علمی اجازه میدهد، باید دربارۀ موضوع گسترده و عمیق کار کرد. توصیۀ دیگر ایشان این بود که هرگز نباید در چاپ کردن چیزی شتاب کرد. بنابراین، ایشان از آغاز دانشجویی نوعی وسواس علمی را به ما آموخت، یعنی باید در پژوهش دربارۀ یک موضوع به جایی برسم که از نظرم قانعکننده و رضایتبخش باشد. بنابراین آن یک سال ارزشش را داشت، چون چیزهای بسیاری یاد گرفتم که فراتر از نگارش یک مقاله بود.