|

ارائه یک چارچوب نظری با کاربردهای مشخص عملی؛

سالمندی و شهرنشینی

«دنیا به سرعت در حال پیرشدن است و شمار مردمانی که سالمند هستند روبه‌رشد است. تعداد افراد ۶۰ ساله و بالاتر به عنوان درصدی از جمعیت جهانی از ۱۱ درصد در سال ۲۰۰۶ به ۲۲ درصد تا سال ۲۰۵۰ خواهد رسید؛ یعنی درصد جمعیت سالمند در جهان دو برابر خواهد شد.

سالمندی و شهرنشینی

علی کیافر-شهرساز، کارشناس ایجاد و بازسازی محله‌های شهری - استاد دانشگاه کالیفرنیا: «دنیا به سرعت در حال پیرشدن است و شمار مردمانی که سالمند هستند روبه‌رشد است. تعداد افراد ۶۰ ساله و بالاتر به عنوان درصدی از جمعیت جهانی از ۱۱ درصد در سال ۲۰۰۶ به ۲۲ درصد تا سال ۲۰۵۰ خواهد رسید؛ یعنی درصد جمعیت سالمند در جهان دو برابر خواهد شد.

 

تا آن زمان، برای اولین‌بار در تاریخ بشر، تعداد سالمندان بیشتر از تعداد کودکان (در سنین ۰–۱۴ سال) در جمعیت جهان خواهد بود. کشورهای کمترتوسعه‌یافته با سرعتی بیشتر از کشورهای توسعه‌یافته در حال پیرشدن هستند؛ در عرض پنج دهه، بیش از ۸۰ درصد از سالمندان جهان در کشورهای کمترتوسعه‌یافته زندگی خواهند کرد، درحالی‌که این درصد در سال ۲۰۰۵ معادل ۶۰ درصد بود. در عین حال، شهرنشینی در دنیای ما در حال رشد است. بر اساس گزارش بخش امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل از سال ۲۰۰۷ به بعد، بیش از نیمی از جمعیت جهانی در شهرها زندگی می‌کنند. شمار کلان‌شهرها، یعنی شهرهای با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت، ده برابر افزایش یافته‌اند؛ از دو شهر به ۲۰ شهر. این کلان‌شهر‌ها در انتهای قرن بیستم، تا سال ۲۰۰۵، معادل ۹ درصد از جمعیت شهری جهان را تشکیل می‌دادند.

 

تعداد و نسبت ساکنان شهری در دهه‌های آینده همچنان در حال افزایش خواهد بود، به ویژه در شهرهایی با جمعیت کمتر از پنج میلیون نفر. این رشد در مناطق کشورهای کمترتوسعه‌یافته بسیار سریع‌تر از رشد شهرنشینی در مناطق کشورهای توسعه‌یافته در حال وقوع است.

 

تا سال ۲۰۳۰، یعنی پنج سال دیگر، تقریبا سه نفر از هر پنج نفر در جهان در شهرها زندگی خواهند کرد؛ و تعداد ساکنان شهری در مناطق کمترتوسعه‌یافته تقریبا چهار برابر شهرنشینان مناطق توسعه‌یافته خواهد بود». همچنین اکنون افراد مسن بیشتری در شهرها زندگی می‌کنند. نسبت جمعیت سالمند ساکن در شهرها در کشورهای توسعه‌یافته بسیار نزدیک به اندازه گروه‌های سنی جوان‌تر است.

 

انتظار می‌رود در چند دهه آینده این نسبت با همان سرعت رشد یابد. اما در کشورهای کمترتوسعه‌یافته، سهم سالمندان در جوامع شهری ۱۶ برابر خواهد شد، یعنی جمعیت سالخوردگان از حدود ۵۶ میلیون نفر در سال ۱۹۹۸ به بیش از ۹۰۸ میلیون نفر در سال ۲۰۵۰ -یعنی فقط یک ربع قرن دیگر- خواهد رسید. در آن زمان، سالمندان یک‌چهارم از کل جمعیت شهری در کشورهای کمترتوسعه‌یافته را تشکیل خواهند داد. این رشد و چنین حجمی از زوایای گوناگون بسیار مشکل‌زا خواهد شد. رشد پیرسالی جمعیتی و شهرنشینی هر دو نتیجه توسعه‌های موفقیت‌آمیز در قرن گذشته است؛ آنها همچنین چالش‌های عمده‌ای برای قرن کنونی هستند و خواهند بود.

 

زندگی طولانی‌تر حاصل دستاوردهای اساسی در سلامت عمومی و استانداردهای زندگی است. رشد شهری با توسعه فناوری و اقتصادی یک کشور مرتبط است. همان زمان عوامل گوناگون مانند تغییرات اقتصادی، وجود و رشد بیشتر درآمد شهری نسبت به درآمد روستایی، افزایش شکاف درآمدها، بهره‌های فرهنگی و اجتماعی و وجود درصد بیکاری بیشتر در روستاها، به ویژه برای نسل جوان، کشش به سوی شهرها را بیشتر کرده و خواهد کرد. همه این پدیده‌ها تصویر سهمگینی از نیاز کشورها به فراهم‌آوردن خدمات و شرایط مناسب برای پاسخ‌دادن به افزایش کمی جمعیت شهری و در ارتباط با آن رشد بی‌سابقه جمعیت سالمند را پیش‌رو می‌گذارد.

 

با این حال، برای پایداربودن، یا دست‌کم جلوگیری از نقصان کیفیتی، شهرها باید ساختارها و خدماتی را فراهم کنند که از رفاه و بهره‌وری ساکنان خود حمایت کند. نمی‌توان از نیازهای انسانی مردمان به‌ ویژه سالمندان به محیط‌های زندگی حمایتی و توانمندساز به‌سادگی چشم‌پوشی کرد. دولت‌های شهری و منطقه‌ای و کشوری نیاز دارند تا تغییرات فیزیکی و اجتماعی مرتبط با پیری شهروندان خود را جبران کنند. ممکن است برای مقامات کم‌توجه و کم‌مسئولیت‌پذیر به‌راحتی قابل هضم نباشد، اما تبدیل شهرها به شهرهای سازگار با شرایط سالمندان یک پاسخ انسانی، ضروری و منطقی، به ویژه برای ترویج رفاه و ایجاد مشارکت سالمندان ساکن شهری و حتی حفظ رونق شهرها است.

 

 سالمندی در ایران: پدیده‌ای جدی و همچنین روبه‌رشد

 

کهن‌سالی در ایران به میزان قابل ملاحظه‌ای بالاست. جمعیت کنونی کشور حدود ۸۶ میلیون نفر است. با تقسیم سالمندان در دو گروه بالای ۶۰ و ۶۵ سال، طبق اطلاعات مرکز آمار ایران، حدود شش میلیون و ۵۰۰ هزار سالمند بالای ۶۵ سال در ایران زندگی می‌کنند که از این تعداد سه میلیون نفر را مردان و سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفر را زنان تشکیل می‌دهند. جمعیت سالمندان بالای ۶۰ سال کشور حدود ۹ میلیون و ۸۵۰ هزار نفر گزارش شده که از این تعداد پنج میلیون و ۱۵۰هزار نفر را زنان و چهار میلیون و ۷۰۰هزار نفر را مردان تشکیل‌ می‌دهند.

 

در جهان یک سن قراردادی به عنوان سرآغاز دوران سالمندی در نظر گرفته‌ شده و رسیدن به این سن به معنای ورود به دوران سالمندی است. سازمان جهانی بهداشت، ۶۰ سالگی را آغاز دوران سالمندی در نظر گرفته، اما کشورهای پیشرفته ۶۵ سالگی را آغاز دوران سالمندی می‌دانند.

 

طبق آمار دبیرخانه شورای ملی آمار ایران، میانگین «سن امید به زندگی» و انتظار زنده‌بودن در ایران ۷۵ سال است. اگر کاهش ۱۵ سال از سن امید به زندگی به عنوان پایه در نظر گرفته شود، ۶۰ سالگی، سرآغاز دوران سالمندی در جامعه ایران است. باید توجه کرد که برخی از جمعیت‌شناسان و کارشناسان مسائل شهری بر این باورند که کاهش ۱۵ سال از سن امید به زندگی یعنی۶۰ سالگی به معنای ورود به دوران سالمندی است؛ اما کارشناسان حوزه آمار رفاهی و اقتصادی به موضوع «سن مولد» تکیه می‌کنند که معمولا بیشتر از ۶۰ سالگی است. حتی با درنظرگرفتن رقمی بالاتر از ۶۰ سالگی برای درنظرگرفتن آغاز سالمندی، تعداد سالخوردگان ایران بیش از شش میلیون نفر یعنی معادل تقریبا هفت درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند.

 

توجه به شرایط این تعداد جمعیت که بر اساس شواهد به طور قطع در حال افزایش است و خواهد بود، و برآوردن نیازهای آنان امری ساده نیست، به ویژه در ایران که کشوری با چالش‌های گوناگون از جمله برنامه‌ریزی درست و اجرای مستحکم آن برنامه‌ریزی است، حتی اگر چالش‌های قوی اقتصادی را در نظر نگرفت.

 

 ایجاد شهرها و محل‌های اجتماع سازگار با سالمندان: راهکردی جهانی

 

پیرشدن جمعیت و شهرنشینی دو نمونه شاخص از بزرگ‌ترین تحولات اجتماعی قرن بیست‌ویکم هستند. شهرها و محل‌های اجتماع انسان‌ها می‌توانند نقش کلیدی در امکان‌پذیر ساختن زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر افراد ایفا ‌کنند و در عین حال محل‌های اجتماع انسان‌ها را به صورت عادلانه‌تر و پایدارتر ترویج ‌دهند. یک شهر یا محل اجتماع و سکونت انسانِ سازگار با نیازهای سالمندان، باید سلامت‌محور باشد. چنین اماکنی برای ایجاد مفهوم زندگی‌کردن -نه‌فقط زنده‌بودن- دربرگرفتن نیازها و همبستگی بین افراد سالمند طراحی می‌شوند، همان‌طور که باید برای افراد و شهروندان در تمام سنین و با توانایی‌های گوناگون پایه‌گذاری و برنامه‌ریزی شوند.

 

شهرها و شهرک‌های محل زندگی انسان‌ها که سازگار با شرایط زیستی سالمندان هستند، باید ویژگی‌هایی مانند زیرساخت‌های دسترسی به جاده‌ها و محل عبور و مرور، رفت‌وآمد ایمن و قابل دسترس، دسترسی بدون مانع به ساختمان‌ها و خانه‌ها، و امکانات همگانی برای نشستن و راه‌رفتن پیاده و امکانات بهداشتی و... داشته باشند.

 

شهرها و محل‌های اجتماع سازگار با سالمندان همچنین باید به افراد سالمند این امکان را بدهند که فعال و با تحرک بمانند؛ با یکدیگر و با دیگران در ارتباط باشند و حتی به زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه خود کمک کنند. یک شهر همخوان سازگارِ با سالمندان می‌تواند همبستگی نزدیکی میان نسل‌ها را تقویت و روابط اجتماعی میان ساکنان با هر سنی را تسهیل کند.

 

چنین شهرها و محل‌هایی همچنین باید سازوکارهایی برای رسیدن به سالمندانی که در معرض خطر انزوا و دورافتادگی اجتماعی، بر زمین افتادن و آسیب جسمی یا مورد خشونت قرارگرفتن داشته باشند. بهترین راه برای دسترسی به این نوع امکانات از طریق به‌وجودآوردن آنها بر اساس نیازهای ویژه و شخصی انسان‌های سالمند است، نه هر شهروند و همه مردمان محله‌ها و شهرها. یک الگوی یکسان برای همه و هر کس کار نمی‌کند.

 

ایجاد شهر‌ها و محلات سازگار با نیازهای سالمندان مدتی است که مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در حال حاضر، سازمان بهداشت جهانی در چارچوب دهه سازمان ملل برای سالمندی همراه با سلامت سالم (۲۰۲۱-۲۰۳۰)، در حال همکاری با کشورهای عضو خود در سطوح ملی و محلی برای توسعه شهرها و محل‌های اجتماع سازگار با سالمندان است. این سازمان همچنین از یک شبکه جهانی برای شهرها، محله‌ها، و محل‌های اجتماع سازگار با سالمندان حمایت می‌کند که برای تشویق به دگرگونی و توانمندسازی شهرها، مناطق زیست و محل‌های اجتماع انسان‌ها در سراسر جهان به منظور تبدیل آنها به شهرها و محل‌های اجتماع سازگار با نیازهای سالمندان، از طریق موارد زیر عمل می‌کند:

 

●تشویق به تغییر کیفیت و ماهیت شهرها و محله‌ها از طریق نشان‌دادن اینکه چه کارهایی و چگونه می‌توان انجام داد.

 

●اتصال شهرها و محل‌های اجتماع انسان‌ها در سراسر جهان به یکدیگر برای تسهیل تبادل اطلاعات، دانش و تجربه‌های عملی گوناگون، و حمایت از ایجاد شهرها و محل‌های اجتماع انسان‌ها برای یافتن راه‌حل‌های نوآورانه و مبتنی بر شواهد عینی و واقعیت‌های ملموس.

 

زیاده‌خواهی نیست اگر انتظار برود که مدیریت شهری (به ویژه کلان‌شهرها) و کشوری در ایران از این حرکت و همبستگی و برنامه‌ریزی جهانی استقبال و در آن شرکت کند.

 

 مقوله‌های مورد نیاز در شهرهای حامی سالمندان

 

در وهله اول، در جایگاه ویژگی‌های کلیدی محیط فیزیکی یک شهر، فضاهای باز، ساختمان‌ها، حمل‌ونقل، و مسکن تأثیر زیادی بر تحرک شخصی، ایمنی در برابر آسیب‌ها، امنیت در برابر جرم و جنایت و آزار، رفتارهای بهداشتی و مشارکت اجتماعی قرار دارند.

 

پس از آنها سه موضوع دیگر جنبه‌های مختلفی از محیط اجتماعی و فرهنگ را منعکس می‌کنند که بر مشارکت و سلامت روانی سالمندان تأثیر می‌گذارند: احترام به نگرش‌ها، پذیرش اجتماعی رفتارها، و پاسخ‌گویی به نیاز‌ها و خواست‌های سالمندان توسط دیگر شهروندان، و کل جامعه. در معنا، مشارکت اجتماعی به حضور سالمندان در فعالیت‌های تفریحی، اجتماعی و فرهنگی، آموزشی و روحی و معنوی اشاره دارد. از دیدگاه انسانی، مشارکت مدنی و اشتغال در راهبری‌ها و فرصت‌های شهروندی، کار داوطلبانه، و کار همراه با دستمزد، به سالمندان کمک شایانی کرده و آنها را فعال و زندگی‌شان را بامفهوم می‌کند.

 

مرتبط با هر دو موضوع محیط اجتماعی و تعیین‌‌کننده‌های اقتصادی، سالمندان، به ویژه سالمندان فعال، نه نیروی کنارگذاشته و بی‌مصرف، بلکه نیرویی بالقوه و بالفعل‌اند که می‌توانند و باید در زندگی شهرها و محل‌های زندگی مردمان تأثیرگذار باشند؛ هر کس به اندازه توان و استطاعت فکری و عملی خود.

 

مقوله‌های ارتباطات و اطلاعات و حمایت اجتماعی و خدمات بهداشتی، شامل هر دو محیط اجتماعی و تعیین‌کننده‌های خدمات بهداشتی و اجتماعی می‌شوند.

 

شاخص‌های فردی سالمندی فعال از قبیل فرهنگ و جنسیت فقط به صورت غیرمستقیم در بهزیستی سالمندان و بامعنابودن زندگی آنان حضور پیدا می‌کند. با این وجود مقوله‌های مهمی در زندگی سالمندان هستند، به ویژه که تأثیر آنها بر سالمندیِ فعال فراتر از یک محیط شهری است. به دلیل تأثیر غالب آنها بر سالمندان، این شاخص‌ها شایسته ابتکارات خاص و متمرکز در نظام فکری و عملی مدیریت شهری و بهبود شرایط جامعه به ویژه سالمندان آن هستند. همان‌طور که در مورد تعیین‌کننده‌های سالمندان فعال صادق است، این هشت جنبه از زندگی شهری با یکدیگر هم‌پوشانی و تداخل و تعامل دارند.

 

احترام و گنجایش اجتماعی در دسترسی به ساختمان‌ها و فضاها و در تنوع فرصت‌هایی که شهر به سالمندان برای مشارکت اجتماعی، سرگرمی یا اشتغال ارائه می‌دهد، منعکس می‌شود. مشارکت اجتماعی نیز به نوبه خود بر گنجایش اجتماعی تأثیر می‌گذارد.

 

چگونگی تأثیر مقوله‌های مورد نیاز بر زندگی سالمندان

 

بدین ترتیب و بر اساس آنچه در بالا آمد، در یک نگرش همه‌جانبه، زمینه‌های موضوعی و پایه‌ای یک شهر پاسخ‌گوی نیاز و مناسب سالمندان از این قرار هستند:

 

مسکن مناسب، امکان مشارکت اجتماعی، وجود احترام و پذیرش اجتماعی، فرصت‌های مشارکت مدنی و اشتغال کاری، ارتباطات قابل اتکا و برخورداری از اطلاعات مورد نیاز، برخورداری از حمایت اجتماعی، خدمات بهداشتی، فضاهای باز و قابل استفاده در محیط خارج از محل اسکان، موجودبودن ساختمان‌های پاسخ‌گو به نیاز‌ها و بهبود روحیه و شرایط جسمانی سالمندان، شرایط حمل‌ونقل کاربردی.

 

شهرِ پاسخ‌گوی نیاز و مناسب سالمندان با داشتن دسترسی به اطلاعات، مسکن مورد نیاز، و پوشش خدمات لازم برای سالمندان به طور قابل ملاحظه‌ای حمایت اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ درحالی‌که مشارکت اجتماعی، مدنی و اقتصادی به میزان کمتری به دسترسی و ایمنی فضاهای باز و ساختمان‌های عمومی بستگی دارد. حمل‌ونقل و ارتباطات و اطلاعات به‌ ویژه با دیگر حوزه‌ها تعامل دارند؛ بدون شبکه حمل‌ونقل مناسب یا وسایل کافی برای دسترسی به اطلاعات که به افراد سالمند این امکان را بدهد تا با دیگر امکانات و خدمات شهری که می‌توانند از زندگی سالمندی فعال حمایت کنند، و با آنچه و آن‌که مورد نیاز یا دست‌کم مفید است ارتباط برقرار کنند، دیگر خدمات به‌سادگی قابل دسترس  نخواهند بود.

 

 چگونگی دستیابی و کاربری داده‌ها

 

شناسایی ویژگی‌های پاسخ‌گوی نیاز و مناسب سالمندان برای هر مقوله مطرح‌شده در بالا، نخست خواسته مدیریت شهری، داشتن اطلاعات و گزارش‌های مفید و واقع‌گرا درباره جنبه‌های پاسخ‌گو به نیازها و مناسب سالمندان شهرها، موانع و شکاف‌ها و پیشنهادها برای بهبود کیفیت زندگی شهری را ترسیم و حتی می‌تواند گروه‌بندی کند.

 

این شناسایی که در هر شهر می‌تواند تا حدودی از برنامه‌ها و امکانات شهرهای دیگر متفاوت باشند، باید بررسی و تحلیل شوند تا تصویری از آنچه به طور کلی و در مناطق مختلف یک شهر از اهمیت بیشتری برخوردار است، شکل گیرد. همچنین این داده‌ها باید و حتما ثبت شده و به‌سهولت در دسترس نیروهای سازنده، علاقه‌مند و تصمیم‌گیرنده قرار گیرند. بر اساس چنین داده‌هایی، یک فهرست از ویژگی‌های اصلی یک شهر پاسخ‌گوی نیاز و مناسب شرایط سالمندان در هر حوزه زندگی شهری باید تهیه شوند. این فهرست خلاصه دقیقی از دیدگاه‌های کارشناسان، و ابراز‌شده توسط سالمندان شرکت‌کننده، و گروه‌های متمرکز بر نیازهای سالمندان باید باشد.

 

چنین توجه و راهکردی می‌تواند نه‌تنها در همان شهر مورد نگرش بلکه در شهرهای دیگر یک کشور، یک منطقه جغرافیایی که در آن چندین کشور نقاط مشترک با یکدیگر دارند، یک قاره یا حتی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گیرد.

 

کلام آخر اینکه من آگاهم که آنچه در بالا پیش‌روی خواننده قرار گرفت، از دید بسیاری نگاهی اوتوپیایی و مدینه فاضله می‌تواند باشد و با واکنش‌هایی مانند اینکه مگر می‌شود در شرایط ایران به چنین برنامه‌ها و راهکردهایی حتی فکر کرد، چه برسد به اینکه به مرحله اجرا درآورد؟

 

پاسخ من این است: تا زمانی که افق‌های فکری را نگستریم و مقصد پرواز را، هرچند دور و دست‌نایافتنی، و در ذهن و کنش خود تعیین نکنیم، در مدار بسته ناموفقیت‌ها دست و پا خواهیم زد.

 

از سوی دیگر: من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم / تو خواه پند گیر، خواه ملال