|

و اینک ظهور عصر اعتبار

قادر باستانی- مدرس و پژوهشگر علوم ارتباطات اجتماعی

تنوع و تعدد روزافزون اخبار و اطلاعات، انسان امروزی را در تنگنای بزرگی قرار داده است. آزادی بی‌حدوحصر و ذره‏ای‌شدن نظام اطلاع‏رسانی که با پیشرفت‌های فناورانه حاصل شده، به نوعی آنارشیسم و ازدست‌رفتن جریان اصلی جامعه از دست نخبگان انجامیده است. مردم اطلاعات و دانش سیاسی خود را از رسانه‌ها به دست می‏آورند و این اطلاعات، پس از تحلیل و پردازش مستقیم توسط مخاطب یا با کمک رهبران فکری، مبنای دیدگاه‌ها، نگرش‏ها و در نهایت رفتار سیاسی مردم می‌شود. اکنون با برآمدن رسانه‌های جدید، مسئولیت اجتماعی روزنامه‌نگاران و نقش آنان در شکل‌گیری افکار عمومی، دچار چالش جدی شده و نخبگان در موضع انفعال قرار گرفته‌اند. آنچه ژان بودریار در باب سرشت رسانه در عصرنو بیان می‌کرد، اینک به وقوع پیوسته است. بودریار در کتاب «در سایه اکثریت خاموش»، ظهور طبقه جدیدی را پیش‌بینی کرده بود که آن قدر متکثر و نظم‌نایافته‏اند که هر معنا و رخدادی را در خود جذب و مضمحل می‌کنند. آن طبقه جدید، همین تولیدکنندگان محتوا هستند که با سهولت هرچه تمام، در رسانه‌های اجتماعی، اخبار و اطلاعات عرضه می‌کنند، ضمن آنکه خودشان کاربر و مصرف‌کننده اطلاعات نیز هستند. تکثر باورنکردنی مطالب تولیدشده در مورد موضوعات روز و شفافیت حداکثری، تمام جزئیات و شواهد موجود یک رخداد را به حدی شفاف می‌كند که معناداربودن و حتی در بیانی رادیکال‏تر، «واقعی‌بودن» را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

امروز در دهکده جهانی، حیات فردی و جمعی به «اطلاعات محورشدن» زندگی بستگی پیدا کرده است؛ حجم اطلاعات افزایش یافته و به‌دست‌آوردن اطلاعات، ضرورتي انکارناپذیر تلقی می‌شود. اما در بطن همین اطلاعات و اخبار، با پارادوکسی مواجهیم که کمتر به آن توجه شده است. هرچه حجم اطلاعات و اخبار افزایش می‌یابد، وابستگی افراد به ابزارهای اعتبارسنجی برای ارزیابی این اطلاعات بیشتر می‌شود. شکل‌گیری این پارادوکس از آنجا سرچشمه می‌گیرد که این حجم عظیم اطلاعات، نه فقط استقلال فکری اشخاص را بالا نبرده، بلکه بیشتر از گذشته به ارزیابی‌ها و قضاوت‌های دیگران در ارتباط با اطلاعات موجود
وابسته شده‌ایم.
برای درک این پارادوکس، مثالی می‌زنم. اگر از شما بپرسم که چرا به تبعات زیان‌آور تغییرات اقلیمی در محیط‌ زیست باور دارید، احتمالا پاسخ می‌دهید که منابع اطلاعاتی‌ در زمینه‌ تغییرات اقلیمی و وضعیت کره زمین را معتبر می‌دانید. در بهترین حالت، شما به اعتبار پژوهش‌های علمی باور دارید و فکر می‌کنید بررسی مقالات علمی توسط دیگر محققان همان رشته‌ علمی، روش مناسبی برای تشخیص حقیقت از فرضیات و ادعاهای بی‌اساس ‌است. خانم گلوریا اوریگی، نویسنده ایتالیایی معتقد است در شرایط معمول، ما به رسانه‌ها اعتماد می‌کنیم که خلاصه‌ای از یافته‌‌‌پژوهش‌های علمی را در اختیار ما قرار می‌دهند. در چنین حالتی، ما بیش از پیش از منابع پژوهش‌های علمی دور شده‌ایم؛ چراکه این رسانه‌ها به صحت یافته‌های علمی منتشرشده اعتماد کرده‌اند و ما نیز به صحت مطالب منتشرشده توسط این رسانه‌ها اعتماد می‌کنیم. با پیشرفت فناوری و سهولت انتشار اطلاعات و اخبار در رسانه‌های اجتماعی توسط همه اشخاص، اعتبار اطلاعات بیش از پیش با تردیدهای جدی مواجه شده و ما به‌عنوان مخاطب، در عین دریافت سریع انواع اطلاعات، برای اعتبارسنجی آنها باید وقت و هزینه صرف کنیم. نسل ما شاهد تغییری بنیادین در الگوی ارتباطی بشر با اطلاعات است. با گذار از «عصر اطلاعات» به‌ سوی «عصر اعتبار» حرکت کرده‌ایم. در عصر جدید، اطلاعات و اخبار، تنها زمانی ارزش دارد که توسط دیگران مورد بررسی، ارزیابی و نقد قرار گرفته‌ باشد. تاکنون برخی رویدادهای بسیار مهم جهانی، مثل رفتن انسان به ماه یا واقعه یازدهم سپتامبر در نیویورک، مورد تشکیک قرار گرفته و اعتبار آن خبرها زیر سؤال رفته است. مثلا برخی به دروغ ادعا می‌کنند نه‌تنها پای انسان به کره‌ ماه نرسیده، بلکه تمامی برنامه‌ فضایی آپولو، صحنه‌سازی بوده‌ است. اگر از خود بپرسیم براساس چه مدارکی به واقعی‌بودن فرود انسان روی ماه اطمینان داریم، باید بپذیریم که دانسته‌های ما در مورد این شواهد ناچیز است، اما رسانه‌هایی که آن را منتشر کرده‌اند، اعتبار کافی داشته‌اند.
تغییر «عصر اطلاعات» به «عصر اعتبار»، تغییری است که انسان باید در برابر اخبار دروغین، اطلاعات غلط و روش‌های مختلف نشر اکاذیب، توانمند شود. شهروندی که در عصر دیجیتال به رشد و بلوغ رسیده است، نباید صرفا در جست‌وجوی «صحت» اخبار باشد، بلکه باید بتواند با پیگیری منابع اخبار و اطلاعات، اعتبارشان را ارزیابی کند. همچنین بتواند اهداف پخش‌کنندگان اطلاعات را ارزیابی کند و از برنامه‌ها و مقاصد افرادی که به این اطلاعات اعتبار می‌بخشند، آگاهی کسب کند. پس هرگاه که می‌خواهیم اطلاعات و اخباری را باور کنیم یا مردود بشماریم، باید از خود بپرسیم: منبع این اطلاعات چیست؟ آیا این منبع معتبر است؟ چه مراجعی به آنها اعتماد دارند؟ به چه دلیل باید به این مراجع اعتماد کنم؟ چنین سؤالاتی به ما کمک خواهند کرد تا با واقعیت در تماس باشیم و پرسیدن این سؤالات، بهتر از این است که منابع را به‌طور مستقیم بررسی کنیم تا از صحت اطلاعات اطمینان حاصل کنیم. اندیشمندی گفته است تمدن برپایه‌ این حقیقت بنا شده که همه ما از دانشی بهره‌ می‌بریم که در تملک ما نیست و جامعه‌ مجازی متمدن، جایی خواهد بود که در آن مردم می‌دانند چگونه به شکل انتقادی، اعتبار منبع اخبار و اطلاعات را ارزیابی کنند. در این جامعه، مردم یاد می‌گیرند که چگونه به‌درستی رتبه‌ اجتماعی کوچک‌ترین اطلاعات واردشده به سیستم ادراکی خود را ارزیابی کنند و از آن برای بهبود دانسته‌های شخصی‌شان بهره ببرند. در عصر ارتباط، افرادی توانا و پیشرو خواهند بود که راه سنجش اعتبار اطلاعات را بهتر بلد باشند و از آن درست استفاده کنند. از قافله جامعه مجازی متمدن دور نمانیم.

تنوع و تعدد روزافزون اخبار و اطلاعات، انسان امروزی را در تنگنای بزرگی قرار داده است. آزادی بی‌حدوحصر و ذره‏ای‌شدن نظام اطلاع‏رسانی که با پیشرفت‌های فناورانه حاصل شده، به نوعی آنارشیسم و ازدست‌رفتن جریان اصلی جامعه از دست نخبگان انجامیده است. مردم اطلاعات و دانش سیاسی خود را از رسانه‌ها به دست می‏آورند و این اطلاعات، پس از تحلیل و پردازش مستقیم توسط مخاطب یا با کمک رهبران فکری، مبنای دیدگاه‌ها، نگرش‏ها و در نهایت رفتار سیاسی مردم می‌شود. اکنون با برآمدن رسانه‌های جدید، مسئولیت اجتماعی روزنامه‌نگاران و نقش آنان در شکل‌گیری افکار عمومی، دچار چالش جدی شده و نخبگان در موضع انفعال قرار گرفته‌اند. آنچه ژان بودریار در باب سرشت رسانه در عصرنو بیان می‌کرد، اینک به وقوع پیوسته است. بودریار در کتاب «در سایه اکثریت خاموش»، ظهور طبقه جدیدی را پیش‌بینی کرده بود که آن قدر متکثر و نظم‌نایافته‏اند که هر معنا و رخدادی را در خود جذب و مضمحل می‌کنند. آن طبقه جدید، همین تولیدکنندگان محتوا هستند که با سهولت هرچه تمام، در رسانه‌های اجتماعی، اخبار و اطلاعات عرضه می‌کنند، ضمن آنکه خودشان کاربر و مصرف‌کننده اطلاعات نیز هستند. تکثر باورنکردنی مطالب تولیدشده در مورد موضوعات روز و شفافیت حداکثری، تمام جزئیات و شواهد موجود یک رخداد را به حدی شفاف می‌كند که معناداربودن و حتی در بیانی رادیکال‏تر، «واقعی‌بودن» را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

امروز در دهکده جهانی، حیات فردی و جمعی به «اطلاعات محورشدن» زندگی بستگی پیدا کرده است؛ حجم اطلاعات افزایش یافته و به‌دست‌آوردن اطلاعات، ضرورتي انکارناپذیر تلقی می‌شود. اما در بطن همین اطلاعات و اخبار، با پارادوکسی مواجهیم که کمتر به آن توجه شده است. هرچه حجم اطلاعات و اخبار افزایش می‌یابد، وابستگی افراد به ابزارهای اعتبارسنجی برای ارزیابی این اطلاعات بیشتر می‌شود. شکل‌گیری این پارادوکس از آنجا سرچشمه می‌گیرد که این حجم عظیم اطلاعات، نه فقط استقلال فکری اشخاص را بالا نبرده، بلکه بیشتر از گذشته به ارزیابی‌ها و قضاوت‌های دیگران در ارتباط با اطلاعات موجود
وابسته شده‌ایم.
برای درک این پارادوکس، مثالی می‌زنم. اگر از شما بپرسم که چرا به تبعات زیان‌آور تغییرات اقلیمی در محیط‌ زیست باور دارید، احتمالا پاسخ می‌دهید که منابع اطلاعاتی‌ در زمینه‌ تغییرات اقلیمی و وضعیت کره زمین را معتبر می‌دانید. در بهترین حالت، شما به اعتبار پژوهش‌های علمی باور دارید و فکر می‌کنید بررسی مقالات علمی توسط دیگر محققان همان رشته‌ علمی، روش مناسبی برای تشخیص حقیقت از فرضیات و ادعاهای بی‌اساس ‌است. خانم گلوریا اوریگی، نویسنده ایتالیایی معتقد است در شرایط معمول، ما به رسانه‌ها اعتماد می‌کنیم که خلاصه‌ای از یافته‌‌‌پژوهش‌های علمی را در اختیار ما قرار می‌دهند. در چنین حالتی، ما بیش از پیش از منابع پژوهش‌های علمی دور شده‌ایم؛ چراکه این رسانه‌ها به صحت یافته‌های علمی منتشرشده اعتماد کرده‌اند و ما نیز به صحت مطالب منتشرشده توسط این رسانه‌ها اعتماد می‌کنیم. با پیشرفت فناوری و سهولت انتشار اطلاعات و اخبار در رسانه‌های اجتماعی توسط همه اشخاص، اعتبار اطلاعات بیش از پیش با تردیدهای جدی مواجه شده و ما به‌عنوان مخاطب، در عین دریافت سریع انواع اطلاعات، برای اعتبارسنجی آنها باید وقت و هزینه صرف کنیم. نسل ما شاهد تغییری بنیادین در الگوی ارتباطی بشر با اطلاعات است. با گذار از «عصر اطلاعات» به‌ سوی «عصر اعتبار» حرکت کرده‌ایم. در عصر جدید، اطلاعات و اخبار، تنها زمانی ارزش دارد که توسط دیگران مورد بررسی، ارزیابی و نقد قرار گرفته‌ باشد. تاکنون برخی رویدادهای بسیار مهم جهانی، مثل رفتن انسان به ماه یا واقعه یازدهم سپتامبر در نیویورک، مورد تشکیک قرار گرفته و اعتبار آن خبرها زیر سؤال رفته است. مثلا برخی به دروغ ادعا می‌کنند نه‌تنها پای انسان به کره‌ ماه نرسیده، بلکه تمامی برنامه‌ فضایی آپولو، صحنه‌سازی بوده‌ است. اگر از خود بپرسیم براساس چه مدارکی به واقعی‌بودن فرود انسان روی ماه اطمینان داریم، باید بپذیریم که دانسته‌های ما در مورد این شواهد ناچیز است، اما رسانه‌هایی که آن را منتشر کرده‌اند، اعتبار کافی داشته‌اند.
تغییر «عصر اطلاعات» به «عصر اعتبار»، تغییری است که انسان باید در برابر اخبار دروغین، اطلاعات غلط و روش‌های مختلف نشر اکاذیب، توانمند شود. شهروندی که در عصر دیجیتال به رشد و بلوغ رسیده است، نباید صرفا در جست‌وجوی «صحت» اخبار باشد، بلکه باید بتواند با پیگیری منابع اخبار و اطلاعات، اعتبارشان را ارزیابی کند. همچنین بتواند اهداف پخش‌کنندگان اطلاعات را ارزیابی کند و از برنامه‌ها و مقاصد افرادی که به این اطلاعات اعتبار می‌بخشند، آگاهی کسب کند. پس هرگاه که می‌خواهیم اطلاعات و اخباری را باور کنیم یا مردود بشماریم، باید از خود بپرسیم: منبع این اطلاعات چیست؟ آیا این منبع معتبر است؟ چه مراجعی به آنها اعتماد دارند؟ به چه دلیل باید به این مراجع اعتماد کنم؟ چنین سؤالاتی به ما کمک خواهند کرد تا با واقعیت در تماس باشیم و پرسیدن این سؤالات، بهتر از این است که منابع را به‌طور مستقیم بررسی کنیم تا از صحت اطلاعات اطمینان حاصل کنیم. اندیشمندی گفته است تمدن برپایه‌ این حقیقت بنا شده که همه ما از دانشی بهره‌ می‌بریم که در تملک ما نیست و جامعه‌ مجازی متمدن، جایی خواهد بود که در آن مردم می‌دانند چگونه به شکل انتقادی، اعتبار منبع اخبار و اطلاعات را ارزیابی کنند. در این جامعه، مردم یاد می‌گیرند که چگونه به‌درستی رتبه‌ اجتماعی کوچک‌ترین اطلاعات واردشده به سیستم ادراکی خود را ارزیابی کنند و از آن برای بهبود دانسته‌های شخصی‌شان بهره ببرند. در عصر ارتباط، افرادی توانا و پیشرو خواهند بود که راه سنجش اعتبار اطلاعات را بهتر بلد باشند و از آن درست استفاده کنند. از قافله جامعه مجازی متمدن دور نمانیم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها