روایتی از سفر به مشهد و مشکلاتی که انگار تمامی ندارد
قطار 8 صبح به مقصد پایتخت
گنابادینژاد، معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استاندار خراسان رضوی، در گفتوگو با «شرق»: در بخش زیرساخت به مشهد بیتوجهی شده است
قطار سوتی ممتد میکشد و با خمیازهای عمیق از خواب بیدار میشود. بسیار آرام، وزن تنِ سنگینش را روی ریلهای تا ابد موازی میاندازد و با زورزدنهای مداوم، میخواهد که از جا کنده شود و به پیش برود
حمیدرضا عظیمی
قطار سوتی ممتد میکشد و با خمیازهای عمیق از خواب بیدار میشود. بسیار آرام، وزن تنِ سنگینش را روی ریلهای تا ابد موازی میاندازد و با زورزدنهای مداوم، میخواهد که از جا کنده شود و به پیش برود. زور میزند و انگار چیزی سخت جلوی رفتنش را میگیرد. سوت قطار دوباره در ایستگاه میپیچد و لوکوموتیو تمام توان خود را برای رفتن به کار میبندد. تن سنگین و فربه قطار تکانی سخت میخورد و با صدایی که از برخورد آهنهای سرد به هم بلند میشود، خیلی آرام راه میافتد و با طمأنینهای که از تجربه برمیخیزد، راه پیشرو را که قریب به هزار کیلومتر است، پیش میگیرد. داخل قطار پر از همهمه است. داخل هر واگن کلی آدم روی صندلیهایشان نشستهاند و در راهروها هم آدمها در آمدوشد هستند. اینها انگار خیال نشستن سر جایشان را ندارند... .
یک آمار دمدستی
سفر به مشهد همیشه مشکل است؛ بهویژه در سالهای اخیر که معلوم نیست چه اتفاقی افتاده که کار سختتر شده است. سالهای قبلتر، داستان سفر به مشهد برای ما که اهل آنجاییم و ساکن اینجا (و آمدوشد دائمی به شهر و دیار خودمان داریم)، اینطور بود که ساکمان را برمیداشتیم و راهی راهآهن میشدیم. خیلی زود بلیتی در دستمان بود که اگر نبود هم در همان زمان شلوغی میشد در لیست انتظار ماند و بلیتی تهیه کرد و راهی دیار شد. حالا اما موضوع فرق کرده است؛ نمیدانم چه شده اما از زمانی که آن ساکها تبدیل به کولهپشتیهای رنگارنگ شد، به نظرم تغییراتی اتفاق افتاد. حالا کلی باید در سایتهای اینترنتی بگردی و بچرخی تا شاید میان آنهمه قطار که جلوی همهشان نوشته «ظرفیت تکمیل»، جایی پیدا کنی و راهی دیاری شوی که آنجا مأوا داری!
مطابق آمارها، در دهه آخر صفر امسال که مصادف با روزهای منتهی به نیمه شهریور بود، حدود ششونیم میلیون زائر به مشهد سفر کردهاند. آنطور که آمارها میگویند، تعداد سفرهای سالانه به مشهد حدود 27 میلیون نفر است. این اعداد و ارقام بزرگ وضع مشهد را به جایی رسانده که هرچه مسئولان محلی تلاش میکنند، گویی باز یک جای کار میلنگد.
این روزها با پایان دوره سفرهای تابستانه، سفرهای پاییزه و زمستانه به مشهد آغاز خواهد شد. سفرهایی که هرچند از نظر ترکیب زائران کمی متفاوت است، اما باز هم نیاز به خدماترسانی دارد که گاهی کاستیهای آن در اوج سفرها به دید میآید.
روزهای آخر ماه قمری صفر، مشهد حجم زیادی از مسافران را تجربه کرد که گاهی موجب ناخرسندی شهروندان مشهدی نیز شد. ناخرسندیهایی که هرچند تعداد محدودی را به خود اختصاص داده بود، اما در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بازتاب داشت؛ بهویژه شهروندانی که از ضعف برخی خدمات گلایه داشتند و البته برخی از مسئولان هم وجود آن ضعفها را تکذیب میکردند. در این میان، حتی ویدئوهایی پربازدید شد که درباره محدودیتهای ورود به حرم ساخته شده بود. ویدئوهایی که گاه عجیب به نظر میرسید و فرد یا افرادی مدعی ایجاد محدودیت برای ورود زائران چادری (چادر رنگی) شده بودند که مسئولان آستان قدس و حتی شهروندان مشهدی آنها را تکذیب کردند.
حجم مسافران دهه آخر صفر که مطابق آمارها حدود ششونیم میلیون نفر بوده، مشکلات را بهویژه در زمینه حملونقل نشان داد. مردمانی که به امید زیارت به مشهد آمده بودند و بعد از اینکه سفرشان به اتمام رسیده بود، مجبور به ماندن در مشهد شدند.
2 شبانهروز در راهآهن مشهد
قطار همچنان در مسیر رو به جلو در حرکت است. گاه به خود پیچ میدهد و از خمی که خیلی هم زیاد نیست، عبور میکند و دوباره به مسیر خود ادامه میدهد. مسافران سر جاهای خود نشستهاند و تراکم در راهروها هنوز تمام نشده است. بچهها انگار که کلافه شدهاند، سروصدا میکنند. گاه جیغ میزنند و مادرها هم از کوره درمیروند. داخل قطار تعداد مسافران بیشتر از صندلیهاست. چرخی توی سالنها میزنم. روی پلهها مسافر نشسته و قرار است از مشهد تا تهران روی پلهها بنشینند.
قطار از مشهد حرکت کرده و بعد از کلی تأخیر (حدود دوونیم ساعت) به ایستگاه شاهرود رسیده است. حال مسافران خوب نیست. میزان هیجان ناشی از خستگی و تراکم در مسافران افزایش یافته است. مردی با مهماندار حرف میزند و از او درباره تعداد مسافران میپرسد و مهماندار جواب میدهد: در حالت معمومی ما حدود 900 نفر مسافر داریم، اما الان که میبینی روی پلهها هم نشستهاند. به نظرم حدود هزار نفر هستیم. قطار از ایستگاه شاهرود به سمت پایتخت به راه میافتد. مسافران جدید هم اضافه شدهاند و تراکم مسافر به حداکثر رسیده است. نشستن روی پلههای قطار یک ایراد اساسی دارد؛ ایرادش این است که سرویسهای بهداشتی در آن منطقه قرار دارند و آمدوشد و مسائل حاشیهای بسیار زیاد میشود.
آقا مجید از مسافرانی است که از ایستگاه مشهد، روی پلههای قطار نشسته است و هیچ امیدی برای اینکه جایی برای خود دستوپا کند، ندارد و باید تا تهران در همین حال بماند. او پسرش را به زیارت آورده است. خودش میگوید: پسرم را به مشهد برده بودم و حالا داریم برمیگردیم. انگار درگیریای هم بین آنها به وجود آمده است. در توضیح وضع موجود میافزاید: پسرم از اربعین جا مانده است و برای اینکه به دلش نماند، او را به مشهد بردم. او تا سبزوار مثل من روی همین پلهها نشسته بود و کلی هم با من دعوا کرد. خوشبختانه سبزوار یک نفر پیاده شد و جا برای او باز شد و حالا روی صندلی نشسته است.
مجید به گفته خودش مغازه و خانه را رها کرده تا به مراسمهای آخر صفر در مشهد برسد. وقتی به او میگویم من خودم مشهدی هستم اما برای آخر صفر معمولا برنامه سفر به مشهد نمیگذارم، شماها که جا و مکان تعیینشده هم در این شلوغی ندارید، چطور جرئت سفر به مشهد میکنید؟ میگوید: راستش فکر نمیکردم اینقدر شلوغ باشد. تازه ما قزوینی هستیم و حسینیهای در مشهد داریم، بااینحال در همان حسینیه به ازای هر نفر 300 هزار تومان از ما گرفتند و ما را اسکان دادند، اما خدماتش خیلی خوب نبود.
مجید ادامه میدهد: مشکل ما مکان و اسکان نبود، چون حتی اگر امکانات اسکان هم کم باشد، قابل تحمل است و مسئله من تردد است. ما از آن طرف بلیت گرفتیم آن هم با هزار دردسر و خودمان را تا مشهد رساندیم. مشکل من از داخل مشهد به بعد شروع شد. مطابق برنامه قرار بود سه روز در مشهد بمانیم. سفرمان که تمام شد برای برگشت اقدام کردیم که با مشکل مواجه شدیم. من دو شب داخل نمازخانه راهآهن مشهد خوابیدم تا بتوانم بلیت برگشت گیر بیاورم.
مسافران دیگر هم متوجه گفتوگوی ما میشوند و هرکدام تجربه خود را از تهیه بلیت برگشت و سفر به مشهد بیان میکنند. مجید تأکید دارد که من در نمازخانه خوابیدم، چون نمیخواستم با اتوبوس برگردم. دیگری از تجربهاش در پیگیری برای تهیه بلیت هواپیما میگوید اینکه تا هفت میلیون تومان هم به او قیمت دادهاند. این قیمت شاید عجیب به نظر برسد اما تجربه شخصی آن را تأیید میکند. اینها بلیتهایی است که خارج از مسیر رسمی به فروش میرسد. تعدادی شغلشان همین است یعنی درست آن زمان که شما مستأصل میشوید به شما مراجعه میکنند (یا شما به واسطه دوست و آشنا دنبالشان میگردید) و در شلوغترین حالت هم صندلی برای نشستن برای شما یافت خواهند کرد.
تجربه ترمینال هم بسیار عجیب است چون تعدادی از مسافران از اعداد و ارقام حدود 800 هزارتومان برای هزینه حملونقل با اتوبوس در مسیر مشهد به تهران خبر میدهند.
تجربه شخصی ملاک نیست
تمام آنچه در این مسیر تجربه شده، دیدهها و شنیدههایی است که بدون واسطه از مسافرانی که تجربه سفر به مشهد را داشتهاند، پرسوجو شده اما روایت مسئولان چیزی غیر از این است. حجت گنابادینژاد، معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استاندار خراسان رضوی، به سؤال های خبرنگار «شرق» درباره این موضوع پاسخ داده است. او میگوید: آنچه شما توصیف میکنید یک تجربه شخصی است که ممکن است با واقعیت فاصله داشته باشد. اگر شما نکتهای را میگویید باید به میزان فراوانی آن هم توجه داشته باشید تا مطابقت بین میدان و توصیف به وجود بیاید.
معاون استاندار خراسان رضوی ادامه داد: اینکه شما به عنوان یک خبرنگار میگویید چرا برنامهریزی نمیشود تا سفرها در طول سال توزیع شود تا مشکلاتی پیش نیاید، از دست حوزه مدیریت خارج است، به این دلیل که مردمانی که به مشهد سفر میکنند مردمانی هستند که به خاطر ولینعمتمان علیبن موسیالرضا به مشهد مشرف میشوند والا مشهد که جنگل و دریا ندارد، ما در حوزه فرهنگ دینی نمیتوانیم مردم را تغییر دهیم و در اصل ما باید متناسب با آنها حرکت کنیم.
گنابادینژاد ادامه داد: فرهنگ دینی ما مؤلفههایی دارد که دنیایی از ظرفیت و سرمایه اجتماعی در آن نهفته و میتواند سرمایه اقتصادی هم به همراه داشته باشد. بدون تعادف عرض میکنم هنوز بعد از 45 سال از پیروزی انقلاب قدر و منزلت سرمایه زیارت شناخته نشده است.
او گفت: در مشهد ما برای مدیریت سفرها، سه یا چهار مؤلفه اصلی داریم؛ اولینش اسکان است. درباره اسکان در سالهای اخیر به لطف امام رضا (ع) و همه کسانی که شریک این حوزه بودند، ساماندهی خوبی کردیم و غیر از اسکان رسمی که در هتلها و محلهای اقامتی رسمی است، در بخش اسکان موقت و اسکان اضطراری نیز خوب عمل شده است، طوری که این ظرفیت در دهه آخر صفر به بیش از 800 هزار نفر در هر شب رسید که ظرفیت بینظیری است. ما تعداد قابل توجهی از مدرسهها را برای تحقق این امر، زیر بار آوردیم، تعداد سالنهای ورزشی، ساختمانهای اداری و اردوگاهها نیز کمنظیر بود تا بتوانیم خدمات مناسبی ارائه بدهیم. مردم هم پویشی به عنوان هممحلهای امام رضا (ع) راه انداختند که زائران را به منازل خود دعوت میکردند و این هم بسیار به ما کمک کرد. موضوع بعدی خدمات عمومی است مثل رفتوروب و نظافت معابر و جمعآوری زبالهها یا بخش بهداشت و درمان و...؛ من نمیگویم شرایط عالی داشتیم اما شرایط خوب بود. شما که در مشهد بودید وقتی جمعیت شش تا هفت میلیونی به مشهد آمده، آیا دیدهاید جایی از مشهد نظافتش بد بوده باشد یا انباشت زباله داشته باشیم؟
گنابادینژاد گفت: مهمترین بخش گلایه شما و مشاهداتی که داشتید مربوط به بخش حملونقل است. ببینید ما در بخش فرودگاهها، 100 فرودگاه داریم که دومین فرودگاه از نظر درآمد اقتصادی فرودگاه مشهد است. ما در این دوران، رکورد پروازی امسال را که حدود 180 پرواز در روز بود به بیش از 200 پرواز در روز افزایش دادیم. در بخش ریلی هم 70 درصد قطارهای مسافری به مشهد اختصاص یافته است.
معاون فرهنگی و زیارت استاندار خراسان تأکید کرد: درباره آنچه شما میگویید ما هم بحثمان همین است که آیا در این 45 سال انقلاب مطابق نیازها زیرساختها افزایش یافته است یا خیر؟ مثلا در بخش هتلها هرچه هست، در بخش خصوصی قرار دارد و سهم بخش دولتی صفر یا نزدیک صفر است. شما تهران را به عنوان پایتخت کشور ببینید. مرکز ترددهای جادهای است. به هر جای کشور بروید بهترین اتوبانها را دارد. اینقدر در تهران اتوبان ساختهایم که وقتی در دوران کرونا به مردم میگفتیم منزل بمانند، نمیماندند و راههای شمال شلوغ بود و نمیشد کنترل کرد، چون سفر آسان بود. اما جاده تهران مشهد چطور جادهای است؟ من خودم در این زمینه جز شرمندگی چیزی ندارم. اینها را عرض میکنم که بگویم به زیرساختهای مشهد کمتوجهی شده است.
او افزود: پاسخ شفاف من به سؤالات شما در زمینه حملونقل این است که هم در بخش مدیریت و هم در بخش اختصاص زیرساختهای حملونقل همهچیز در تهران متمرکز است. ما در این زمینه بیشتر بهرهبرداریم و نهایتا پیگیری و هماهنگی میکنیم. بهویژه در حوزه ریلی و هوایی تمرکز بیشتر است. در حوزه جادهای که تمرکز کمتر بوده ما خوب عمل کردیم، مثلا در ترمینال مشهد که ظرفیت پارک 800 اتوبوس را دارد، بیش از هزار اتوبوس پارکشده در این ایام داشتیم و طوری عمل کردیم که هیچ اتوبوسی خارج از شبکه مسافر نبرد و در این حوزه مشکل فراگیر نداشتیم. معاون استاندار خراسان رضوی گفت: در موضوع قطار که شما گفتید، درست است اما باید توجه داشته باشید ما امسال شاهد کاهش ظرفیت نسبت به پارسال بودیم که ضعفها و نواقص این حوزه را در این ایام بیشتر نمایش داد. با این حال یکی از موارد اساسی در این زمینه تقاضای بالا برای سفر با قطار است.