اقتصادیات همبستگی ملی
در جهان پرآشوب امروز، همبستگی ملی یکی از ارزشمندترین داراییهای کشورهاست. در سایه این همبستگی از یک سو امنیت کشور تضمین میشود و از سوی دیگر شانس دستیابی به توسعه همهجانبه بیشتر میشود. همبستگی ملی نیز مانند هر دارایی دیگری، نیازمند صرف هزینه است. هر حکومتی باید برای حفظ همبستگی ملی هزینه کند تا بتواند از نتایج و دستاوردهای مثبت آن بهرهمند شود.
در جهان پرآشوب امروز، همبستگی ملی یکی از ارزشمندترین داراییهای کشورهاست. در سایه این همبستگی از یک سو امنیت کشور تضمین میشود و از سوی دیگر شانس دستیابی به توسعه همهجانبه بیشتر میشود. همبستگی ملی نیز مانند هر دارایی دیگری، نیازمند صرف هزینه است. هر حکومتی باید برای حفظ همبستگی ملی هزینه کند تا بتواند از نتایج و دستاوردهای مثبت آن بهرهمند شود. از اینرو میتوان به صراحت از اقتصادیات همبستگی ملی سخن گفت و در قالب چنین مطالعاتی، هزینهها و عواید «پروژه» تقویت همبستگی ملی را مقایسه و ارزیابی کرد. تفاوتهای قومی، زبانی، مذهبی، منطقهای، اقتصادی و حتی سیاسی، درصورتیکه دولت برای مهار آنها برنامه نداشته باشد، میتوانند مبدل به گسلهایی بزرگ شده و همبستگی ملی را بهشدت تضعیف کنند. به همین دلیل میتوان انتظار داشت دشمنان یا حتی رقبای منطقهای یک کشور، با هدف متوقفکردن جریان رشد آن، به گسترش این گسلها کمک کنند. تلاش دشمنان انقلاب اسلامی در سالهای نخست پیروزی انقلاب برای پررنگکردن اختلافهای قومی و مذهبی و حمایت از جریانهای تجزیهطلبی با همین هدف اتفاق افتاد. جامعه ایران امروز در عین حال که برخوردار از سرمایه ارزشمند فرهنگی و تاریخ درخشانی است که محور وحدت و همبستگی ملی تلقی میشود، بهطور همزمان مستعد رشد و گسترش گسلهای مذکور در بالا بهعنوان آفات همبستگی ملی است. در میدان اقتصاد، نابرابری رشد اقتصادی مناطق مختلف کشور، عمیقترشدن شکاف طبقاتی و گسترش فقر و نیز افزایش میزان فساد و ویژهخواری را میتوان در صدر فهرست عوامل تضعیفکننده همبستگی ملی قرار داد؛ زیرا حضور مشهود آنها این پیام را به اقشاری از جامعه میدهد که گویی متولیان امر، آنان را بهاصطلاح ناتنی تلقی میکنند.
در میدان سیاست نیز مقدمات فعالشدن گسل سیاسی وقتی فراهم میشود که درصد درخور توجهی از افراد جامعه، هیچیک از سلیقههای سیاسی مجاز را همسو با خواستههای خود نبینند. اولین سؤالی که در قالب مطالعه اقتصادیات همبستگی ملی مطرح میشود، این است که مدیریت جامعه چه نگاهی به ارزش واقعی این دارایی دارد؟ در طول یک دوره زمانی معین، مثلا 10 یا 20ساله، چه اقداماتی برای تقویت آن انجام داده است؟ از کدام اتفاقها با هدف جلوگیری از تضعیف همبستگی ملی جلوگیری کرده و در نهایت چه میزان بر ارزش واقعی این دارایی افزوده است؟
با اینکه دشمنان و بدخواهان ایران بر روی فعالشدن گسلهای قومی و مذهبی حساب ویژهای باز کردهاند، اشتراکات فرهنگی و تاریخی جامعه ایرانی به حدی فراوان و غنی است که چنین گسلهایی به این راحتی امکان فعالشدن ندارند. به بیان دیگر، با وجود برخی بیتدبیریها، تفاوتهای قومی و مذهبی در جامعه امروز ایران بیشتر از اینکه مایه تفرق باشد، سرمایه ارزشمند فرهنگی تلقی میشود. اما بیتدبیریها در حوزه اقتصاد و سیاست میتواند علاوه بر تعمیق گسلهای اقتصادی و سیاسی، به فعالشدن گسلهای قومی، منطقهای و حتی مذهبی هم کمک کند؛ زیرا نتیجه روشن این بیتدبیریها به حاشیه راندهشدن بخشی از جامعه است.
به باور نگارنده، از مجموعه تصمیمات و اقدامات متولیان امر فهرست بلندبالایی را میتوان بهعنوان مواردی که به زیان همبستگی ملی بوده، تنظیم کرد. گویی آنان درک درستی از مفهوم همبستگی ملی و ارزش والا و بیبدیل آن ندارند. در حوزه اقتصاد، دو مورد از مهمترین و شاخصترین اقدامات، ایجاد شرایط تبعیضآمیز در توزیع امکانات و فرصتها و بیاعتنایی به افکار عمومی در مورد رسیدگی به پرونده تخلفات و ویژهخواری خواص است. وجود انبوه پروندههایی که هیچگونه پاسخی از طرف مسئولان درباره آنها داده نشده، بهترین شاهد این مدعاست. مثلا آنان پاسخ روشنی در مورد پرونده واگذاری املاک و داراییهای ارزشمند و بازپسگیری احتمالی این اموال نمیدهند. علاوهبراین، در فضای مجازی کلیپی منتشر میشود که یکی از دریافتکنندگان این املاک، در آپارتمانی دلگشا قدم زده و سرخوشانه آواز میخواند که با یادت سرمستم!
به همین سیاق در حوزه سیاست نیز میتوان به بیاعتنایی به لوازم افزایش مشارکت سیاسی مردم و کمتوجهی به خواست مردم در جریان سیاستگذاری و تدوین قوانین اشاره کرد. گفتنی است رفتار برخی مسئولان در روزهای بعد از انتخابات مجلس سیزدهم، بهگونهای بود که گویا کاهش معنادار حضور مردم از دید آنان چندان اهمیتی ندارد. همچنین سخنان اخیر شهردار تهران درباره پرونده ساخت مسجد در پارک قیطریه نیز نشان از بیاعتنایی به خواست مردم دارد. وی در پاسخ به خبرنگار گفت: «میسازیم، خوبش رو هم میسازیم!».
اما در پایان نگارنده دردمندانه پرسش نهایی را مطرح میکند: آیا کسی میتواند چند مورد از اقدامات مسئولان در سالهای گذشته را مثال بزند که به تعمیق همبستگی ملی کمک کردهاند؟
بیتدبیریها و زیادهخواهیهای برخی در سالهای گذشته خسارت بزرگی به همبستگی ملی، آنهم در شرایطی که بیش از گذشته نیازمند آن هستیم، زده است. یکی از نخستین علامتهای بازگشت به عقلانیت که همه ایراندوستان آرزوی آن را دارند، توجه بیش از پیش متولیان امر به ضرورت تقویت و ترویج همبستگی ملی از هر طریق ممکن است.