توافقی که میتواند روابط ایران و آمریکا و اقتصاد جهانی را متحول کند
مسیر جسورانه به سوی صلح
پس از دههها دشمنی، یک راهحل مبتنی بر منافع اقتصادی و امنیتی میتواند به حل مشکل دیرینه روابط ایران و آمریکا کمک کند. با تمرکز بر منافع مشترک -امنیت، فرصتهای اقتصادی و ثبات منطقهای- یک توافق تحولآفرین میتواند دورهای جدید از همکاری را ایجاد کند که نهتنها برای ایران و آمریکا، بلکه برای تمام خاورمیانه مفید باشد. این رویکرد که شامل ایجاد شغل، سرمایهگذاری و یک توافق صلح پایدار است، میتواند راهی به سوی بزرگترین شراکت اقتصادی جهان و پایان یکی از طولانیترین درگیریهای ژئوپلیتیکی قرن بیستم و بیستویکم باشد.
میراحمد نیکوکار
پس از دههها دشمنی، یک راهحل مبتنی بر منافع اقتصادی و امنیتی میتواند به حل مشکل دیرینه روابط ایران و آمریکا کمک کند. با تمرکز بر منافع مشترک -امنیت، فرصتهای اقتصادی و ثبات منطقهای- یک توافق تحولآفرین میتواند دورهای جدید از همکاری را ایجاد کند که نهتنها برای ایران و آمریکا، بلکه برای تمام خاورمیانه مفید باشد. این رویکرد که شامل ایجاد شغل، سرمایهگذاری و یک توافق صلح پایدار است، میتواند راهی به سوی بزرگترین شراکت اقتصادی جهان و پایان یکی از طولانیترین درگیریهای ژئوپلیتیکی قرن بیستم و بیستویکم باشد.
فرصت اقتصادی: توافق ۲ تریلیوندلاری که همه را منتفع میکند
در لحظهای بیسابقه از فرصت، ایران و آمریکا شانس دارند تا بزرگترین شراکت اقتصادی جهان را شکل دهند. توافق پیشنهادی که ارزشی بیش از دو تریلیون دلار دارد، میتواند بازارهای وسیع و تا حد زیادی دستنخورده ایران و متحدانش -سوریه، عراق، لبنان و یمن- را به روی کسبوکارهای آمریکایی باز کند و موجی از رونق اقتصادی ایجاد کند که هم برای دو کشور و هم برای تمام منطقه مفید خواهد بود. ایران دارای ۲۷ تریلیون دلار منابع طبیعی است که طبق ارزیابیهای منابع و ذخایر جهانی، حدود سه تریلیون دلار از این منابع برای تأمین مالی پروژههای منطقهای در دسترس است. طبق گزارشهای بانک جهانی، ایران دارای دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان و چهارمین ذخایر بزرگ نفت است که میتواند زمینهساز پروژههای عظیم پیشنهادی باشد. تصور کنید توافقی که در آن آمریکا میتواند در بزرگترین پروژههای زیربنایی تاریخ شرکت کند: خرید هزارو 500 هواپیمای بوئینگ، هشت میلیون خودرو، ساخت صد پالایشگاه و سرمایهگذاریهای تکنولوژیک در بخشهای کشاورزی، فناوری اطلاعات، داروسازی و تولید. پتانسیل رشد اقتصادی مشترک فوقالعاده است. برای مثال، بخش حملونقل ایران میتواند شاهد رونق در سفرهای هوایی و لجستیک باشد، درحالیکه بخش انرژی از طریق احداث پالایشگاهها و زیرساختها، ایران را به بازیگر اصلی در بازار انرژی جهانی تبدیل میکند.
ایجاد شغل و رشد اقتصادی
این توافق فقط به نفت و گاز محدود نمیشود، بلکه هدفش ایجاد میلیونها شغل است. مشارکت به این مقیاس میتواند ۲۰ میلیون شغل جدید ایجاد کند: ۱۰ میلیون در آمریکا و اروپا و ۱۰ میلیون دیگر در ایران و متحدان آن. طبق گزارشهای اداره تحلیل اقتصادی ایالات متحده، ایجاد شغل در چنین پروژههای عظیمی میتواند اقتصاد جهانی را تحریک کرده و ثبات و رشد بلندمدت را تضمین کند. این نهتنها ثبات اقتصادی ایران را تأمین میکند، بلکه میتواند به آمریکا کمک کند تا نرخ بیکاری را کاهش دهد و حتی به سمت اقتصادی بدون بیکاری حرکت کند. مزایای اقتصادی این توافق فراتر از ایجاد شغل است. یک توافق جامع میتواند موجی از سرمایهگذاری در بخشهای کلیدی مانند کشاورزی، داروسازی و فناوری به راه بیندازد. با توجه به افزایش تقاضای جهانی برای انرژی پایدار و فناوریهای پیشرفته، هم ایران و هم آمریکا میتوانند پیشگام نوآوری در انرژیهای سبز و تولیدات صنعتی شوند و تنوع اقتصادی را در هر دو کشور تحریک کنند.
دیدگاه ایران: فرصتی برای خروج از انزوا
برای رهبر معظم انقلاب، چشمانداز لغو تحریمهای اقتصادی که چند دهه است بر دوش کشور سنگینی میکند، فرصتی بیسابقه برای بازکردن اقتصاد ایران، نوسازی زیرساختها و تبدیلشدن به یک قدرت منطقهای است. لغو تحریمها از طرف آمریکا به همراه یک عذرخواهی رسمی و صد میلیارد دلار غرامت برای خسارات گذشته، پیامی قوی به مردم ایران میفرستد که فداکاریهای آنها به رسمیت شناخته شده است. اما این توافق بیشتر از غرامت است، بلکه فرصتی است برای ایران که آیندهای بدون تهدید جنگ داشته باشد؛ جایی که مردمش میتوانند در کنار همسایگان خود رونق پیدا کنند. با پذیرش نقش سازندهای در ثبات منطقه و محدودکردن برنامه موشکیاش به مسائل منطقهای، ایران میتواند روابطی قویتر و همکارانهتر با آمریکا و متحدانش بسازد و دیدگاهی جدید برای خاورمیانه به وجود آورد.
ترامپ و ماسک: چرا این توافق میتواند تاج افتخار آنها باشد
برای رئیسجمهور منتخب، دونالد ترامپ، این توافق فرصتی است برای تثبیت میراث خود به عنوان فردی که پایان یکی از طولانیترین درگیریها در قرن بیستم و بیستویکم را رقم زده است. ترامپ میتواند به عنوان فردی شناخته شود که اشتغال ایالات متحده را به بالاترین سطح خود رسانده، بزرگترین توافق اقتصادی تاریخ را به ثمر رسانده و آنچه را که بسیاری غیرممکن میدانستند، یعنی صلح میان آمریکا و ایران، تحقق بخشیده است. برای ایلان ماسک، این توافق فرصتی است تا رویکرد نوآورانه و تجاری خود را در دنیای ژئوپلیتیک به کار گیرد. حضور ماسک در این توافق میتواند راهحلهایی نوآورانه برای غلبه بر چالشهای موجود بین دو کشور ارائه دهد. توانایی او در تبدیل چالشهای غیرممکن به فرصتهای رشد میتواند به کاتالیزور این دوره جدید همکاری تبدیل شود.
صلح در خاورمیانه: اسرائیل و فلسطین
حلوفصل درگیری ایران و آمریکا میتواند تأثیرات عمیقی بر درگیری اسرائیل و فلسطین داشته باشد. دو مسیر ممکن برای صلح وجود دارد:
1. راهحل عملی: اسرائیل میتواند به راهحل دودولتی مورد تأکید سازمان ملل احترام بگذارد و برای زمینهایی که از فلسطینیان تصرف کرده و جانهایی که گرفته است، غرامت بپردازد. این میتواند شامل پرداخت ۲۵۰ میلیارد دلار باشد که به فلسطینیان کمک میکند سرزمین خود را به عنوان یک کشور مستقل بسازند. نیروهای صلحبان بینالمللی باید در مرزها بمانند تا امنیت و ثبات را تضمین کنند.
2. راهحل بلندمدت و رادیکال: راهحل دوم و بلندمدتتر، تأسیس «کشور ابراهیمی» است؛ سرزمینی مشترک برای یهودیان، مسلمانان و مسیحیان. این چشمانداز روابط تاریخی و مذهبی مشترک این سه جامعه را به رسمیت میشناسد و داستانی جدید از همزیستی براساس بخشش و وحدت میسازد. این رویکرد به فلسطینیان حق بازگشت به سرزمینهای اجدادیشان و همکاری با اسرائیلیها در یک کشور جدید و مشترک را میدهد.
لحظهای از امید و مسئولیت
این لحظهای است که برای اقدام جسورانه و قطعی آماده است. ایالات متحده و ایران در تقاطعهایی قرار دارند که منافع اقتصادی و امنیتی مشترک میتواند بر دشمنیهای چنددههای غلبه کند. با حرکت فراتر از تقسیمات ایدئولوژیک و تمرکز بر راهحلهای عملی، هردو کشور میتوانند صلحی پایدار تأمین کنند که نهتنها برای مردم آنها، بلکه برای تمام خاورمیانه مفید باشد. جامعه بینالمللی در این مقطع، فرصت بیسابقهای برای بازتعریف آینده این منطقه دارد. با پذیرش صلح، همکاری اقتصادی و رونق مشترک، ایران و آمریکا میتوانند از رقابتهای قدیمی عبور کرده و آیندهای روشنتر برای همه بسازند.