|

دیپلماسی آینده‌نگر و چشم‌انداز سیاسی ایران

دیپلماسی آینده‌نگر مبتنی بر همه‌سو‌نگری فرای رویدادهای جاری و چشم‌دوختن به افق پیش‌رو است. هنگام وزیدن بادهای سرد سیاسی‌ نیمه بهمن 1393، در نوشتار «گسست ژئو‌استراتژیک آمریکا» در روزنامه شهروند نوشتم: «در حال حاضر آمریکا در زمینه مذاکرات هسته‌ای با ایران از همسویی ملی در زمینه سیاست خارجی برخوردار نیست.

  دیپلماسی آینده‌نگر مبتنی بر همه‌سو‌نگری فرای رویدادهای جاری و چشم‌دوختن به افق پیش‌رو است. هنگام وزیدن بادهای سرد سیاسی‌ نیمه بهمن 1393، در نوشتار «گسست ژئو‌استراتژیک آمریکا» در روزنامه شهروند نوشتم: «در حال حاضر آمریکا در زمینه مذاکرات هسته‌ای با ایران از همسویی ملی در زمینه سیاست خارجی برخوردار نیست. این عدم همسویی در روابط آمریکا و اسرائیل نیز به‌روشنی به‌ چشم می‌‌آید؛ به‌طوری که گویا در آمریکا در مورد دفاع به هر قیمت از اسرائیل دوگانگی وجود دارد».

بیمناکی شهروندان در تیره‌روشن چشم‌انداز سیاسی ناشی از کنش‌های سیاسی داخلی و خارجی است. در شرایط کنونی، رویارویی آمریکا و ایران در سطح دیپلماتیک است. خروج از دیپلماسی، رویارویی نظامی است؛ زیرا جنگ پایان دیپلماسی و صلح سرآغاز آن است. در افق دیپلماسی ایران و آمریکا، بازیگران دیگری ‌مانند اسرائیل و روسیه وجود دارند؛ کشورهایی که گرایش سیاسی آنها در دو سوی یک قطب متضاد قرار دارد.

اسرائیل در پیوند با مسائل ایران در مداری به دور از دیپلماسی و مبتنی بر رویارویی سیر می‌کند. اما آن دوگانگی و عدم یکپارچگی آرا در سیاست‌های آمریکا، بازدارنده سیاست‌های اسرائیل در قبال ایران است. مهم‌ترین دلیل عدم سیاست حمایتی همه‌جانبه آمریکا از اسرائیل را باید در ناهمگونی منافع ملی آمریکا و اسرائیل جست‌وجو کرد. تهدیدات ژئوپلیتیکی ایران برای اسرائیل بسیار جدی‌تر و ژرف‌تر از تهدیدات ژئوپلیتیکی در قبال آمریکا‌ست. در این میان، دوری جغرافیایی و عدم اتصال ارضی، آمریکا را‌ از تهدیدات ژئوپلیتیکی  دور می‌کند. 

در این میان، دیپلماسی چند‌‌جانبه آمریکا از یک سو راه‌حل‌های دیپلماتیک را در قبال مذاکرات با ایران مطرح کرده و از سوی دیگر به تسلیح بیشتر اسرائیل ادامه می‌دهد. اما گویا کنش‌های غالب سیاسی آمریکا در مدار دیپلماتیک سیر کرده و افزایش توان نظامی اسرائیل به‌عنوان عاملی برای فشار در مذاکرات دیپلماتیک است. دیپلماسی خردمندانه و همه‌سو‌نگر گذرگاه سنگلاخ دستیابی به صلح در منطقه در پیش خواهد گرفت. کشمکش نظامی و جنگ در منطقه ابعاد گسترده‌ای بیش از انتظار خواهد داشت. صلح پایدار و ثبات برای شهروندان دو سوی خلیج فارس دوست‌داشتنی‌تر است.