ترامپ و نفت ایران
زمانی که دونالد ترامپ در سال 2016 در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پیروزی رسید، تا آنجا که به ایران مربوط است، نخست از برجام خارج شد و سپس سیاست فشار حداکثری را با هدف حذف کامل صادرات نفت ایران از بازار جهانی در پیش گرفت. اکنون که ترامپ دوباره به کاخ سفید بازمیگردد، سه عامل شامل سیاست خارجی او در قبال روسیه و چین، سیاست خاورمیانهای و سیاست انرژی او در داخل شرایطی را فراهم خواهد آورد که عرصه را بر صادرات نفت ایران تنگ خواهند کرد؛ اما چگونه؟ بدونتردید سیاست خارجی ترامپ در قبال روسیه و جنگ اوکراین با سیاست جو بایدن و دموکراتها متفاوت خواهد بود. از ترامپ انتظار نمیرود که بخواهد برای عضویت اوکراین در ناتو یا اتحادیه اروپا هزینه بپردازد و ازاینرو با توجه به اظهارات او برای برقراری صلح در اروپا باید انتظار داشت در دوران ریاستجمهوری او بحران اوکراین پایان یابد یا فروکش کند. اگر این فرض درست باشد، پس از فروکشکردن بحران اوکراین انتظار میرود تحریمها علیه روسیه کاهش یابد و زمینه برای عادیشدن صادرات نفت و گاز روسیه به بازارهای جهانی فراهم شود. میتوان ادعا کرد که افزایش عرضه اضافی نفت و گاز روسیه چیزی معادل کل صادرات نفت ایران، یعنی معادل 1.5 میلیون بشکه نفت در روز خواهد بود؛ رویدادی که میتوان آن را به شبیخون علیه ایران در بازار نفت تشبیه کرد. اما حتی اگر بحران جنگ روسیه و اوکراین بهزودی حلوفصل نشود، باز هم سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال روسیه برای صادرات نفت ایران چالشبرانگیز خواهد بود؛ زیرا ترامپ در مقایسه با بایدن برای اعمال تحریمهای نفتی علیه روسیه سختگیر نخواهد بود و این به معنای دست بازتر روسیه در بازار نفت است. سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال چین هم برای صادرات نفت ایران چالشبرانگیز خواهد بود. ترامپ بهصراحت اعلام کرده است که تعرفههای بیشتری را علیه کالاهای صادراتی چین وضع خواهد کرد که میتوان آن را تلاش برای کاهش رشد اقتصادی چین تعبیر کرد. با وضع تعرفههای بالاتر و کاهش رشد اقتصادی چین، تقاضای نفت این کشور، بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان و مقصد اصلی صادرات نفت ایران، کاهش خواهد یافت. سهشنبه گذشته که اوپک جدیدترین پیشبینی ماهانه خود را درباره تقاضای روزانه نفت در جهان منتشر کرد، برای چهارمین ماه پیاپی در میزان تقاضای نفت جهانی تجدیدنظر کرد و آن را کاهش داد. اوپک اعلام کرد که کاهش تقاضای نفت چین یکی از علل تجدیدنظر در برآوردهایش درباره میزان تقاضای جهانی نفت بوده است. بهاینترتیب میتوان انتظار داشت که با سیاست خارجی ترامپ، رشد اقتصادی چین باز هم آسیب ببیند و تقاضای پکن برای واردات نفت باز هم کاهش یابد. بهاینترتیب در جهان وابستگیهای متقابل صرف تغییر سیاست خارجی آمریکا در قبال دو قدرت جهانی به گونهای چشمگیر عرصه را برای صادرات نفت ایران تنگ خواهد کرد. اما تنگناهای بالقوه ناشی از زمامداری ترامپ برای صادرات نفت ایران به همینجا ختم نمیشود. سیاست ترامپ همچنین افزایش تولید انرژیهای فسیلی است. انتظار میرود ترامپ دست شرکتهای نفتی را در توسعه میدانهای نفت و گاز آمریکا بیشازپیش باز بگذارد تا علاوه بر ایجاد اشتغال، امنیت انرژی و امنیت ملی کشور را بهتر تأمین کند. آمریکا درحالحاضر با تولید 13میلیونو 500 هزار بشکه نفت در روز، بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و به همان اندازه که تولید خود را افزایش دهد، از میزان واردات نفت خود خواهد کاست و زمینه را برای اشباع بیشازپیش بازار نفت فراهم خواهد کرد. درست است که آمریکا مقصد صادرات نفت ایران نیست، اما عرضه مازاد و اشباع بازار، زمینه را برای رقابت میان دیگر صادرکنندگان نفت و یافتن مشتریان جدید تشدید خواهد کرد. سیاست خاورمیانهای ترامپ دیگر عاملی است که میتواند برای صادرات نفت ایران تهدیدآمیز باشد. ترامپ بنا بر سابقه، با عربستان و امارات روابط نزدیکی دارد و روی حرفشنوی آنان در بازار نفت حساب میکند. اوپک مدتهاست ظرفیت تولید نفت مازاد درخورتوجهی دارد. دلیل آن خودداری اعضا از عرضه اضافی و جلوگیری از کاهش قیمتهاست. این ظرفیت اضافی در کشورهای عربستان و امارات بهعنوان اعضای بانفوذ اوپک حداقل دو برابر میزان صادرات نفت روزانه ایران یعنی سه میلیون بشکه در روز است و در دورانی که ترامپ به کاخ سفید بازمیگردد، تهدید بالقوه و ابزار نیرومند دیگری است برای سیاست خروج نفت ایران از بازار. در مجموع تأثیر سیاست خارجی آمریکا بر بنیادهای بازار نفت به گونهای است که میتواند صادرات نفت ایران را به طور جدی به چالش بکشد و اگر دولت جدید ترامپ، تصمیم بگیرد به عرصه رویارویی مستقیم با ایران بازگردد، برای خروج نفت ایران از بازار، روی مجموعه سیاستهایی که در بالا به آن اشاره شد، حساب باز خواهد کرد.
حشمتالله رضوی
زمانی که دونالد ترامپ در سال 2016 در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پیروزی رسید، تا آنجا که به ایران مربوط است، نخست از برجام خارج شد و سپس سیاست فشار حداکثری را با هدف حذف کامل صادرات نفت ایران از بازار جهانی در پیش گرفت. اکنون که ترامپ دوباره به کاخ سفید بازمیگردد، سه عامل شامل سیاست خارجی او در قبال روسیه و چین، سیاست خاورمیانهای و سیاست انرژی او در داخل شرایطی را فراهم خواهد آورد که عرصه را بر صادرات نفت ایران تنگ خواهند کرد؛ اما چگونه؟ بدونتردید سیاست خارجی ترامپ در قبال روسیه و جنگ اوکراین با سیاست جو بایدن و دموکراتها متفاوت خواهد بود. از ترامپ انتظار نمیرود که بخواهد برای عضویت اوکراین در ناتو یا اتحادیه اروپا هزینه بپردازد و ازاینرو با توجه به اظهارات او برای برقراری صلح در اروپا باید انتظار داشت در دوران ریاستجمهوری او بحران اوکراین پایان یابد یا فروکش کند. اگر این فرض درست باشد، پس از فروکشکردن بحران اوکراین انتظار میرود تحریمها علیه روسیه کاهش یابد و زمینه برای عادیشدن صادرات نفت و گاز روسیه به بازارهای جهانی فراهم شود. میتوان ادعا کرد که افزایش عرضه اضافی نفت و گاز روسیه چیزی معادل کل صادرات نفت ایران، یعنی معادل 1.5 میلیون بشکه نفت در روز خواهد بود؛ رویدادی که میتوان آن را به شبیخون علیه ایران در بازار نفت تشبیه کرد. اما حتی اگر بحران جنگ روسیه و اوکراین بهزودی حلوفصل نشود، باز هم سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال روسیه برای صادرات نفت ایران چالشبرانگیز خواهد بود؛ زیرا ترامپ در مقایسه با بایدن برای اعمال تحریمهای نفتی علیه روسیه سختگیر نخواهد بود و این به معنای دست بازتر روسیه در بازار نفت است. سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال چین هم برای صادرات نفت ایران چالشبرانگیز خواهد بود. ترامپ بهصراحت اعلام کرده است که تعرفههای بیشتری را علیه کالاهای صادراتی چین وضع خواهد کرد که میتوان آن را تلاش برای کاهش رشد اقتصادی چین تعبیر کرد. با وضع تعرفههای بالاتر و کاهش رشد اقتصادی چین، تقاضای نفت این کشور، بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان و مقصد اصلی صادرات نفت ایران، کاهش خواهد یافت. سهشنبه گذشته که اوپک جدیدترین پیشبینی ماهانه خود را درباره تقاضای روزانه نفت در جهان منتشر کرد، برای چهارمین ماه پیاپی در میزان تقاضای نفت جهانی تجدیدنظر کرد و آن را کاهش داد. اوپک اعلام کرد که کاهش تقاضای نفت چین یکی از علل تجدیدنظر در برآوردهایش درباره میزان تقاضای جهانی نفت بوده است. بهاینترتیب میتوان انتظار داشت که با سیاست خارجی ترامپ، رشد اقتصادی چین باز هم آسیب ببیند و تقاضای پکن برای واردات نفت باز هم کاهش یابد. بهاینترتیب در جهان وابستگیهای متقابل صرف تغییر سیاست خارجی آمریکا در قبال دو قدرت جهانی به گونهای چشمگیر عرصه را برای صادرات نفت ایران تنگ خواهد کرد. اما تنگناهای بالقوه ناشی از زمامداری ترامپ برای صادرات نفت ایران به همینجا ختم نمیشود. سیاست ترامپ همچنین افزایش تولید انرژیهای فسیلی است. انتظار میرود ترامپ دست شرکتهای نفتی را در توسعه میدانهای نفت و گاز آمریکا بیشازپیش باز بگذارد تا علاوه بر ایجاد اشتغال، امنیت انرژی و امنیت ملی کشور را بهتر تأمین کند. آمریکا درحالحاضر با تولید 13میلیونو 500 هزار بشکه نفت در روز، بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و به همان اندازه که تولید خود را افزایش دهد، از میزان واردات نفت خود خواهد کاست و زمینه را برای اشباع بیشازپیش بازار نفت فراهم خواهد کرد. درست است که آمریکا مقصد صادرات نفت ایران نیست، اما عرضه مازاد و اشباع بازار، زمینه را برای رقابت میان دیگر صادرکنندگان نفت و یافتن مشتریان جدید تشدید خواهد کرد. سیاست خاورمیانهای ترامپ دیگر عاملی است که میتواند برای صادرات نفت ایران تهدیدآمیز باشد. ترامپ بنا بر سابقه، با عربستان و امارات روابط نزدیکی دارد و روی حرفشنوی آنان در بازار نفت حساب میکند. اوپک مدتهاست ظرفیت تولید نفت مازاد درخورتوجهی دارد. دلیل آن خودداری اعضا از عرضه اضافی و جلوگیری از کاهش قیمتهاست. این ظرفیت اضافی در کشورهای عربستان و امارات بهعنوان اعضای بانفوذ اوپک حداقل دو برابر میزان صادرات نفت روزانه ایران یعنی سه میلیون بشکه در روز است و در دورانی که ترامپ به کاخ سفید بازمیگردد، تهدید بالقوه و ابزار نیرومند دیگری است برای سیاست خروج نفت ایران از بازار.
در مجموع تأثیر سیاست خارجی آمریکا بر بنیادهای بازار نفت به گونهای است که میتواند صادرات نفت ایران را به طور جدی به چالش بکشد و اگر دولت جدید ترامپ، تصمیم بگیرد به عرصه رویارویی مستقیم با ایران بازگردد، برای خروج نفت ایران از بازار، روی مجموعه سیاستهایی که در بالا به آن اشاره شد، حساب باز خواهد کرد.