|

پزشک؛ متولی یا ابزار!

در خبرها آمده بود در یک بیمارستان بزرگ هزینه ویزیت پزشک شش هزار تومان اما هزینه «کافی‌نت» برای تنظیم وقت اینترنتی 15 هزار تومان است. همین مثال ساده مشتی است نمونه خروار، اشاره‌ای است به خطر بزرگی که سلامت و در نتیجه جامعه را تهدید می‌کند. کاهش روزافزون و باورنکردنی تعرفه خدمات پزشکی در مقایسه با نرخ تورم، به‌زودی پزشکان را به کارگران و ابزارهای سلامت تبدیل خواهد کرد. تبدیل‌شدن پزشکان به یکی از مهره‌های سیستم سلامت بدون امکان تأثیرگذاری بر شیوه‌های درمان، نتیجه اجتناب‌ناپذیر تعرفه‌هایی است که به قهقرا رفته‌اند.

در خبرها آمده بود در یک بیمارستان بزرگ هزینه ویزیت پزشک شش هزار تومان اما هزینه «کافی‌نت» برای تنظیم وقت اینترنتی 15 هزار تومان است. همین مثال ساده مشتی است نمونه خروار، اشاره‌ای است به خطر بزرگی که سلامت و در نتیجه جامعه را تهدید می‌کند. کاهش روزافزون و باورنکردنی تعرفه خدمات پزشکی در مقایسه با نرخ تورم، به‌زودی پزشکان را به کارگران و ابزارهای سلامت تبدیل خواهد کرد. تبدیل‌شدن پزشکان به یکی از مهره‌های سیستم سلامت بدون امکان تأثیرگذاری بر شیوه‌های درمان، نتیجه اجتناب‌ناپذیر تعرفه‌هایی است که به قهقرا رفته‌اند. آن‌هم در شرایطی که توان نظارت بر کار پزشکی وجود ندارد و نظارت جامعه بر کار پزشکی محدود شده است به شکایت بیماران که یادآور قانون چشم در برابر چشم حمورابی در چند هزار سال پیش است! جوامع مدرن نیازمند ثبت دقیق تمام فعالیت‌های تخصصی و نظارت مداوم و گهگاه (رندوم) بر آنها هستند که تنها با سیستم تعرفه‌گذاری‌ای با حداقلی از عقلانیت امکان‌پذیر است. این تعرفه‌ها و این عدم نظارت قطعا پزشکان را به شکل مهره مؤسسات خصوصی‌ای در خواهد آورد که درآمد نهایی آنها نه بر پایه ویزیت و مداوا که بر پایه انجام تعداد زیادی روش‌های تشخیصی و درمانی بدون اندیکاسیون و با کیفیت پایین خواهد بود، یا اقداماتی که می‌توان گفت جزء اولویت‌های سلامت نیستند. مؤسساتی که اتفاقا هر تعرفه قانونی را رعایت می‌کنند و راه گریز از شکایت بیماران را هم بلدند. بسیاری از مراکز درمانی با تعرفه‌های ناچیز، مراکز آموزشی هستند. انگیزه قوی آموزشی در میان استادان و دستیاران و آتوریته اخلاقی بسیاری از استادان تاکنون از فروپاشی کامل این مؤسسات جلوگیری کرده اما آنها هم به شکل اجتناب‌ناپذیری از طب به معنای تصمیم و توصیه به جانب هر کار عملی سوق داده‌ شده‌اند و تعرفه‌های ناچیز -ناچیزتر از طب خصوصی- در حال برباددادن دودمان بیمارستان‌های آموزشی هم هستند. اما آنچه در این یادداشت می‌خواهم بر آن تأکید کنم خطر آلت فعل‌ شدن جامعه پزشکی در چرخ‌دنده مؤسسات اقتصادی سرمایه‌دارانه (از همه انواع آن) در بخش خصوصی است. این چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد یا برآمدن آن را ندید. اما چرا از بین رفتن اشراف پزشکان در سیستم سلامت خطرناک است؟ اولا کیفیت سیستم سلامت و خوب و بد آن تنها در نظرگاه پزشکان خود را عیان می‌کند. اگر نقش محوری آرشیتکت در ساختن یک برج انکار شود و از میان تمام عناصری که باعث ساخت و کاربری یک برج می‌شوند تنها آرشیتکت را مجبور کنند که تعرفه‌ای ناچیز بگیرد و نقشی منفعل در ساخت داشته باشد و نظارتی هم بر نحوه ساخت برج وجود نداشته نباشد قطعا برج‌هایی ساخته خواهد شد، ولی نمی‌دانم چه کسی جرئت عبور از کنار آنها را خواهد داشت؟ سکونت بماند. ثانیا در کار سلامت تنها بخشی که سوگند خورده‌اند اصول سلامت را رعایت کنند و در جهت منافع بیماران فعالیت کنند پزشکان هستند. سوگندی که انضباط چندهزارساله تمام تشکل‌ها و مؤسسات پزشکی را پشت سر خود دارد. سازمان نظام پزشکی ضمن وظایف دیگری که در این شرایط دشوار بر عهده دارد باید مراقب رشد و توسعه مؤسسات درمانی‌ای باشد که ممکن است چارچوب کاری سوگندخوردگان توسط سوگندنخوردگان تنظیم شود. به‌خصوص در شرایطی که استقلال مالی و تأسیس یا شرکت در تأسیس مؤسسات درمانی برای پزشکان هرچه دشوار و دشوارتر می‌شود. اوضاعی که پیش‌ آمده نتیجه سال‌های طولانی طی مسیر در بیراهه است. نگارنده و بسیاری دیگر بارها و بارها در این مورد گفته‌اند. هر بار که پزشکان در مورد نقش کلیدی تعرفه در سیستم سلامت می‌گویند با پوزخند عالمانه مستمعینی روبه‌رو می‌شوند که این اظهارات را ناشی از سودجویی ذاتی پزشکان می‌پندارند اما به احترام ایشان همچنان مؤدبانه از موضوع می‌گذرند. پوزخندی آن‌قدر غیرقابل‌تحمل که نگارنده تصمیم داشت دیگر دراین‌باره سخن نگوید. ابتلای چشم‌ها به مرض عادت باعث شده حقایق بسیاری به چشم نیایند. کارشناسان و مسئولانی که به دلیل کمبود مواجب به کارهای اقتصادی دیگر هم مشغول‌اند در هر کار اقتصادی شخصی که وارد می‌شوند ابتدا هزینه و فایده آن را حساب می‌کنند. تنها صبح‌ها پشت میز اداره است که وقتی کار این ملت بی‌زبان را شروع می‌کنند بدون آنکه دقت کنند آیا هزینه و فایده هر کاری از اساس به‌درستی محاسبه شده یا نه با سرعت شروع به نوشتن برنامه‌های گسترده و درازمدت با استفاده از منابع داخلی و خارجی می‌کنند و اهداف تعیین می‌کنند. علت عدم نیل به اهداف را تعیین می‌کنند همه و همه بدون اینکه توجه کنند سلامت هم ساختاری خودسامان است نه لشکری گوش‌به‌فرمان و البته هوازی! توجه نمی‌کنند که هزینه تمام‌شده یعنی تعرفه خدمات و نحوه ردوبدل‌کردن آن کلیدی‌ترین و پیشینی‌ترین موضوع سلامت است. مثل کیفیت سیمان است برای ساختمان‌سازی. هیچ مهندسی بدون اطمینان از کیفیت سیمان دست به ساختمان‌سازی نمی‌زند.