غرق در خودخواهی
آنگاه که رابطه بین روشنفکران و توده مردم قطع شود، اوباش پیشقدم میشوند. روشنفکر کسی است که نسبت به مسائل جامعه و آینده آن حساسیت نشان میدهد، درد جامعه را درک میکند، مسائل جامعه را پیگیری میکند و قلبش مالامال از حس مسئولیتپذیری نسبت به جامعه است.
حسن خلیلخلیلی - وکیل
آنگاه که رابطه بین روشنفکران و توده مردم قطع شود، اوباش پیشقدم میشوند. روشنفکر کسی است که نسبت به مسائل جامعه و آینده آن حساسیت نشان میدهد، درد جامعه را درک میکند، مسائل جامعه را پیگیری میکند و قلبش مالامال از حس مسئولیتپذیری نسبت به جامعه است. روشنفکری، رابطهای با سواد، قدرت، تحصیلات، موقعیت اجتماعی یا سیاسی، روحانی یا دانشگاهی و نظیر اینها ندارد. چهبسا، بیسوادی که روشنفکر است و بالعکس، باسوادی که روشنفکر نیست. به میزانی که روشنفکر ارتباط خود را با توده جامعه بیشتر میکند، در تشخیص مسائل جامعه سریعتر و موفقتر عمل میکند و به همان نسبت نیز بهتر میتواند توده را با خود همراه کند. بحران زمانی آغاز میشود که روشنفکر جسارت و شهامت کافی نداشته باشد یا به هر دلیل دیگری نتواند با توده جامعه ارتباط مؤثری برقرار کند. در این صورت، میزان اثرگذاری روشنفکر بر جامعه ضعیفتر خواهد بود. جامعه که نیازمند هادیان فکری است، به ناچار و در فقدان اثربخشی روشنفکر به کسانی پناه میآورد که نهتنها احساس مسئولیتی نسبت به جامعه ندارند، بلکه با فریب و تزویر سکان اداره امور را به دست میگیرند. و در این میان، اوباش که با فریب توده جایگزین روشنفکر میشوند، جامعه را در گرداب ناامیدی، تباهی، عقبماندگی، جهل، فساد، استثمار و انحطاط اخلاقی و فکری گرفتار میکنند. اوباش، کسانی هستند که قدرت، ظرفیت فکری و تعهد کافی برای درک تمام واقعیات جامعه را ندارند؛ ضمن اینکه حس مسئولیتپذیری کافی برای همدردی با مسائل جامعه را هم ندارند. این افراد در خودخواهی غرق شدهاند و همه چیز را برای خود و به نفع خود میخواهند. وجود این عناصر در هرم اجتماعی که ناشی از قطع ارتباط فکری و قلبی جامعه با روشنفکران جامعه است، زمینه را برای انحطاط جامعه فراهم میکند. رشد بیرویه فساد در جامعه و عدم بهرهوری کافی از امکانات و استعدادهای جامعه، ریشه در سکوت آگاهان و عالمان دارد. «لو لاینهاهم الربانیون والاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون» (مائده، ۶۳): «آنگاه که روحانیان و دانشمندان، آنان را از گفتار گناهآلودشان بازنمىدارند و از حرامخوارى نهى نمىکنند، حقا که اینها بد عمل مىکنند». در هر جامعهای اگر آگاهان آن جامعه در مقابل فساد در جامعه سکوت کنند، سقوط حتمی است. این سخن گهربار امیرالمؤمنین(ع) است که: «خداوند از آگاهان، عهد و پیمان گرفته که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند». بنابراین، رشد فساد و تباهی ریشه در ناهماهنگی بین روشنفکران جامعه با توده مردم دارد. به قول ناپلئون بناپارت: «دنیا پر از تباهی است، نه به خاطر وجود آدمهای بد، بلکه به دلیل سکوت آدمهای خوب».