|

درباره‌ گالری‌ها و گالری‌داران خارج از پایتخت

یاد و یادواره‌ای از مجموعه‌ «مان هنر نو»

یکی از گالری‌ها، موزه‌ها، مجموعه‌های هنری و به‌خصوص در عرصه‌های کشف‌نشده دیزاین و گرافیک، هنرهای نمایشی و سینمای تجربی مجموعه «مان هنر نو» بود که داشت شکل می‌گرفت اما بی‌حاصل و بی‌فرجام، آنجا در فضای آرام و در کنار یک روستا و در شهر هشتگرد با معماری بسیار فرهیخته‌اش بی‌هدف سرگردان مانده و این بی‌هدفی با مرگ نابهنگام مؤسس و آغازگرش، مهندس غلامرضا معتمدی، کامل شده است. من یادداشت‌هایی را که در این باب داشته‌ام، در برابر خواننده می‌گذارم. نخستین مجموعه هنری خصوصی ایران با عنوان مان هنر نو با شعار هنر زندگی در دو بخش نمایش دائمی و موقت آثار هنری از ۲۳ دی‌ماه ۸۳ فعالیت خود را در تهران و در زمینی به مساحت دو‌هزار‌و ۵۰۰ متر‌مربع آغاز کرده است.

یاد و یادواره‌ای از مجموعه‌ «مان هنر نو»

داود شهیدی

یکی از گالری‌ها، موزه‌ها، مجموعه‌های هنری و به‌خصوص در عرصه‌های کشف‌نشده دیزاین و گرافیک، هنرهای نمایشی و سینمای تجربی مجموعه «مان هنر نو» بود که داشت شکل می‌گرفت اما بی‌حاصل و بی‌فرجام، آنجا در فضای آرام و در کنار یک روستا و در شهر هشتگرد با معماری بسیار فرهیخته‌اش بی‌هدف سرگردان مانده و این بی‌هدفی با مرگ نابهنگام مؤسس و آغازگرش، مهندس غلامرضا معتمدی، کامل شده است. من یادداشت‌هایی را که در این باب داشته‌ام، در برابر خواننده می‌گذارم. نخستین مجموعه هنری خصوصی ایران با عنوان مان هنر نو با شعار هنر زندگی در دو بخش نمایش دائمی و موقت آثار هنری از ۲۳ دی‌ماه ۸۳ فعالیت خود را در تهران و در زمینی به مساحت دو‌هزار‌و ۵۰۰ متر‌مربع آغاز کرده است. مان در زبان پهلوی به معنی خانه بوده که در دوره ساسانی استفاده از این کلمه در میان مردم ایران رایج بوده است. این نمایشگاه‌ها در دو ساختمان مجزا هستند که از معماری متفاوتی برخوردارند. در این بخش حدود ۱۰ هزار اثر هنری از صد هنرمند معاصر ایرانی که با کاربرد استفاده در زندگی روزمره ساخته شده‌اند، به نمایش درمی‌آید. آثار ارائه‌شده در بخش نمایشگاه دائمی در حوزه هنر گرافیک، عکس، فیلم و طراحی صنعتی است. در گپ‌و‌گفت با مهندس غلامرضا معتمدی این مسائل مطرح شد.

‌مجوز مان هنر را تحت چه عنوانی گرفتید؟ موزه یا گالری؟

برای گرفتن مجوز موزه باید کار زیادی انجام می‌شد؛ بازرسی شهرداری، تغییر کاربری از مسکونی به فرهنگی که باعث افت اقتصادی بنا می‌شد و بعد هم ارشاد، میراث فرهنگی و در نهایت وزارت کشور. پس تصمیم گرفتیم از گرفتن مجوز موزه صرف‌نظر کنیم و مان هنر تبدیل به مجموعه‌ای شد با آثاری که من از سال 1347 تا به آن روز جمع‌آوری کرده بودم؛ البته در زمینه هنر مدرن، آثار طراحی صنعتی، عکس و گرافیک.

‌ آرشیو عکس مان هنر تقریبا چه تعداد اثر را در خود جای داده است؟

حدود دو هزار اسلاید از عکاسان مختلف از سال ۱۳۴۷ تا 13۵۴ و حدود ۱۰ هزار قطعه نگاتیو که از کل جهان عکاسی شده‌اند. تقریبا جایی در جهان نیست که معماری مدرن داشته باشد، مشهور هم باشد و ما عکسش را نداشته باشیم. تعدادی عکس هم از تئاتر ایران در آرشیو وجود دارد. آرشیو غنی و مهمی است. چیزهایی هم هست که از این آرشیو مهم‌تر هستند. چون تهیه اسلاید و عکس زیاد کار سختی نیست، ما توانستیم در بخش گرافیک مجموعه‌ای از پوسترهای گرافیست‌های ایرانی از سال ۴۴ تا به امروز را جمع‌آوری کنیم؛ هم پوسترهای کانون پرورش و موزه هنرهای معاصر و هم جشنواره‌های فجر. به گرافیست‌ها هم مراجعه کردیم؛ هنرمندانی همچون قباد شیوا، فرشید مثقالی و ابراهیم حقیقی. بسیاری از آثار را هم که نتوانستیم به دست بیاوریم، در کارگاه خودمان بازتولید کردیم. فکر نمی‌کنم شخصی چنین مجموعه‌ای از گرافیک ایران را داشته باشد؛ حتی انجمن طراحان گرافیک.

‌از زمان تأسیس مان هنر با چه موانعی مواجه شدید؟

مانعی حس نکردم. در بسیاری از مواقع کمک زیادی هم کرده‌اند. البته بخش خصوصی کوچک‌ترین قدمی در جهت کمک برنداشت ولی بخش دولتی همکاری کرد. عجیب است.  به خیلی از دوستان برای برپایی نمایشگاه معماری مراجعه کردم و مثلا خواستم که ماکت‌های معماری‌شان را در اختیار من قرار دهند اما نپذیرفتند. دولتی‌ها نیاز و لزوم این همکاری را حس کرده‌اند. بخش خصوصی شاید محدودیت‌هایی دارد اما فکر می‌کنم بیشتر از روی نداشتن علاقه و فقدان حس زیباشناسی و فرهنگی‌... است.

‌و ناگهان شش ماه غیبت در عرصه فعالیت‌های هنری؟

کار موزه و گالری دوطرفه است. وقتی در موزه را باز می‌کنید، هر مخاطبی می‌تواند شما را به شوق آورد. اگر مخاطب نداشته باشید.... من فکر می‌کنم مسئله برعکس است؛ یعنی آن شش ماه تعطیلی باعث می‌شود اسم مان هنر نو در ذهن مردم تکرار نشود و از یاد برود؛ از دل برود هر آنکه از دیده برفت. تعطیلی‌های طولانی مان هنر یک عکس‌العمل است. در شهری با جمعیت 12‌میلیون‌نفری با ۸۲ درصد شهرنشینی، این تعداد دانشگاه هنر، این‌همه هنرمند و دانشجو کجا هستند؟... وقتی نیستند، نمی‌آیند، چه باید بکنیم؟ مان هنر رسالت سازمان‌یافته بر عهده ندارد. 

آخرین سخنان او هنوز در گوشم طنین‌انداز است که می‌گفت: اصلا نمی‌خواهم بهترین یا بدترین را وارد بحث کنم. هدف من گالری‌شدن نیست. یک‌سری چیزها باید در کنار هم قرار بگیرد؛ یعنی باید توانایی مردم و فرهنگ‌شان ارتقا یابد، در کنارش فعالیت هنری-فرهنگی هم انجام شود. از جامعه‌ای که پول خرج هنر نمی‌کند، نباید انتظار زیادی داشته باشید.