چند سؤال از شهرداری آبادان
هنوز هم تمامی ابعاد فاجعه متروپل آبادان روشن نیست و آنها که باید اطلاعات شفاف و روشنی ارائه دهند، به کلیگویی بسنده میکنند یا مطالبی گفته میشود که افکار عمومی با تردید به آن نگاه میکنند؛ اما اگر از زاویه فنی بخواهیم دراینباره صحبت کنیم، باید توجه داشت در فرایند منجر به ساختهشدن این ساختمان، عوامل زیادی دخیل بودهاند و اشخاص حقیقی و حقوقی مختلفی مسئولیت داشتهاند.
هنوز هم تمامی ابعاد فاجعه متروپل آبادان روشن نیست و آنها که باید اطلاعات شفاف و روشنی ارائه دهند، به کلیگویی بسنده میکنند یا مطالبی گفته میشود که افکار عمومی با تردید به آن نگاه میکنند؛ اما اگر از زاویه فنی بخواهیم دراینباره صحبت کنیم، باید توجه داشت در فرایند منجر به ساختهشدن این ساختمان، عوامل زیادی دخیل بودهاند و اشخاص حقیقی و حقوقی مختلفی مسئولیت داشتهاند. طراح، مهندس ناظر، مجری، سازمان نظام مهندسی، شهرداری، مالک و سایرین. باید با جدیت مطالبه کرد که همه اسناد این فرایند منتشر شود. چه کسانی ساختمان را طراحی کردهاند؟ طرحها و نقشهها باید منتشر شود. پروانه ساختمان باید منتشر شود. در هر مرحله از احداث بنا که مهندس ناظر گزارشهایی را به شهرداری ارائه کرده است، باید گزارشها منتشر شود. شهرداری باید همه گواهیهای صادرشده برای این ساختمان را منتشر کند. آیا این ساختمان پایان کار داشته؟ موضوع سه طبقه مازاد چیست؟ آیا با اخذ پروانه مجدد و مقاومسازی سازه بوده یا خیر؟ مجموعهای از پرسشها مطرح است که بعد از دوره مدیریت بحران، شهرداری باید به آنها پاسخ دهد. اصلا فرض کنیم هیچگونه تخلف و رانت و فساد هم در طول فرایند ساخت نبوده، از مجموعه مشاهدات میتوان گفت که شهرداری از حیث بند 14 ماده 55 قانون شهرداریها که مربوط به دوره بهرهبرداری از ساختمانهاست مسئولیت داشته است. شهرداری موظف به رفع خطر از شهر است و باید از بناها و اشیای آسیبزا رفع خطر کند. باید اخطار دهد و اگر ذینفعان رفع خطر نکردند، رأسا اقدام کند. این سؤال مطرح است که این بنا که شرایط ناپایدار سازهای آن، شهره خاص و عام بوده، چرا شهرداری آبادان برای رفع خطر اقدام نکرده است. اگر به هر دلیل نتوانسته و زورش نرسیده، آیا موضوع را به دستگاههای نظارتی و قضائی گزارش داده است؟ نتیجه آن چه بوده؟ به نظر من شورای شهر این دوره و دوره پیش هم زیر سؤال است. اعضای شورای شهر، نمایندگان حقوق و منافع عمومی هستند. اینها باید بگویند چه نظارتی بر شهرداری درباره این پرونده داشتهاند؟ تذکر دادهاند؟ اگر تذکر دادهاند و پیگیری نشده، چرا تذکر را به سؤال تبدیل نکردهاند؟ اگر سؤال کردهاند و پاسخ نگرفتهاند، چرا شهردار را استیضاح نکردهاند؟ اگر به هر دلیل هیچکدام از اینها به نتیجه نرسیده، چرا موضوع را به دستگاههای نظارتی منعکس نکردهاند یا اگر منعکس کردهاند چرا پیگیری برای حصول نتیجه نکردهاند؟ و دست آخر اینکه، بالاخره مالک و سرمایهگذار این پروژه، چگونه توانسته تمام لابیرنتهای اداری و فنی و حقوقی را پشت سر بگذارد تا بیاعتنا به تمام نظامات فنی و مهندسی و قانونی، اینطور با جان شهروندان بازی کند. میدانم اینها مرهمی بر زخم و داغ عزاداران و آسیبدیدگان نیست. اما واقعیت این است که همیشه اتفاقی میافتد، بعد مدیران بسیج میشوند که آسیبشناسی کنند و از تکرار اتفاقات مشابه جلوگیری کنند. بعد از مدتی هم فراموش میکنند.