بررسی مشکلات و سنگاندازیهای پیشروی فعالان حوزه تفکیک پسماند در گفتوگو با یکی از فعالان
حاضرند زباله را دفن کنند؛ اما به ما ندهند
سیاستهای اصلاحی در حوزه مدیریت پسماند یکی از ناکارآمدترین سیاستهای مدیریت شهری طی سالهای گذشته تاکنون بوده است. عمده شهرداری شهرهای بزرگ در این عرصه کمیتشان میلنگد و نتوانستهاند سازوکاری مناسب برای هرکدام از مراحل جمعآوری، تفکیک و دفن و تبدیل پسماندها داشته باشند.
معصومه اصغری:سیاستهای اصلاحی در حوزه مدیریت پسماند یکی از ناکارآمدترین سیاستهای مدیریت شهری طی سالهای گذشته تاکنون بوده است. عمده شهرداری شهرهای بزرگ در این عرصه کمیتشان میلنگد و نتوانستهاند سازوکاری مناسب برای هرکدام از مراحل جمعآوری، تفکیک و دفن و تبدیل پسماندها داشته باشند. هنوز حجم عظیمی از زباله در شهرهای بزرگ با تأخیر، در شرایط غیربهداشتی جمعآوری میشوند و به مراکز دفن میروند و دفن غیربهداشتی و مخلوط و تلنبارشدن، یکی از اصلیترین راهکارهای شهرداریهای شهرهای بزرگ است. رویکردی که در برخی از شهرها مانند سراوان در گیلان به یک معضل جدی و حیاتی در چند دهه تبدیل شده است. روزانه بین 1500 تا 3000 هزار تن زباله در شهرهای کوچک تا شهرهای بزرگی مانند تهران تولید میشود که بدون استفاده از قابلیتها در ابتداییترین شکل به محلهای دفن میرسند و زیر خروارها خاک دفن میشوند. سلول دفن بهداشتی را که در تهران از چند سال قبل ایجاد شده، چند شهر دارند؟ فیلتر زبالهسوزها چند وقت یک بار تعویض میشود؟ تولید کود و کمپوست یا تولید برق از زبالههای تر چقدر صرفه اقتصادی دارد و بهعنوان یک مسیر درآمد پایدار شهر چقدر دنبال میشود؟ و مهمتر اینکه چرا بعد از این همه سال هنوز متولیان این حوزه از شهرداری و محیط زیست و وزارت کشور و سازمان شهرداریها گرفته تا علوم پزشکی و بیمارستانها و سرمایهگذار و پیمانکار بخش خصوصی با هم هماهنگ نیستند و هرکدام ساز خودشان را میزنند؟ گفتن ندارد که زباله یکی از ظرفیتهای خوب درآمدزایی و استفاده بهینه برای شهر است و در تمام دنیا تلاش شده تا این عامل تهدید را به فرصتهایی با درآمدهای پایدار تبدیل کنند. آنچه در شهرهای ایران در حوزه پسماند شاهد هستیم، سیستمی معیوب و محدود از ماشینآلات جمعآوری و کارکنانی ناراضی در یک سو و پیمانکاران و دستاندرکارانی پیدا و پنهان در شهرداری و بیرون از آن از سوی دیگر است. چندین دهه است که در میانه عدم شکلگیری یک سیستم کارآمد و با صرفه اقتصادی برای جمعآوری پسماند شهری فرصتطلبانی به صورت غیرمجاز یا با مجوزهای شهرداری، سیستم جمعآوری و تفکیک پسماند خشک شهرها را با استثمار افراد نیازمند یا مهاجران غیرقانونی افغان به دست گرفتهاند. شاید آمار دقیقی از درآمد این مخازن مشمئزکننده و متعفنی که سریع از کنار آن میگذریم وجود نداشته باشد اما برخی دستاندرکاران این چرخه میگویند چرخش مالی این حوزه صدها میلیارد تومان است که حتما بخش زیادی از آنها به شهرداریها و پیمانکارانشان یا افراد مرتبط با آنها برمیگردد. قسمت ناراحتکننده ماجرا اینجاست که این پول به چرخه شهر و تأمین نیازهای آن هم برنمیگردد که اگر اینگونه بود، در همه این سالها شاهد خودکفایی شرکتهای پسماند در بودجههایشان و نوسازی ناوگان و بسیاری اتفاقات جدید در این عرصه میبودیم. در این میان برخی اقدامات شهرداریها برای اصلاح شرایط و بهره بیشتر از این سرمایه ارزشمند شهری هم دچار مشکلات فراوان است که نمونههای متوقف و روی هوا مانده بسیاری از این پروژهها را در شهرهای مختلف بارها دیدهایم. راهاندازی سایت پیرولیز و اورهال کارخانه کمپوست شهر کرج و تولید محصولی ارزشمند از میان هزاران تن نایلون و پلاستیک یکی از این اتفاقات خوب در شهر کرج بوده که متأسفانه چند سالی است متوقف مانده و با این توقف سالانه حداقل ۱۰۰ میلیارد تومان در جیب سوءاستفادهکنندگان تفکیک غیرمجاز در البرز میریزد.
با محمد چایلو، مدیر سایت پیرولیز و بیوکمپوست کرج، درباره تلاشی که در چند سال اخیر برای راهاندازی و فعال نگهداشتن این مجموعه و سنگاندازیهایی که وجود داشته صحبت کردم که از این گفتوگو میتوان متوجه شد که ایراد کار موضوعی بسیار ساده و قابل حل است، اما همچنان این وضعیت ادامه دارد. سایت پیرولیز زباله (آتشکافت – تقطیر تخریبی) کرج از سال 94 شروع به کار کرده اما در این سالها چندین مرحله را از سر گذرانده و هنوز به نقطه مطلوب نرسیده و متوقف مانده است.
چایلو با بیان اینکه سایت پیرولیز کرج اولین و تنها سایت پیرولیز کشور بوده که در کرج راهاندازی شده، توضیح میدهد: در این سایت همه نایلونها و پلاستیکهای خطوط مختلف جدا و در این خط به هیدروکربن (نوعی مکمل سوختی) تبدیل میشود که برای سوخت پتروشیمیها و کورهها از آن استفاده میشود.
او با تأکید بر اینکه یکی از معدود شرکتهای فعال در این زمینه هستیم که سرمایهگذاری قابل توجهی در این زمینه کردهایم، افزود: این مجموعه در حال حاضر ظرفیت روزانه 40 تا 50 تن را دارد و به این ترتیب از دفن روزانه 50 تن نایلون جلوگیری میشود اما متأسفانه در مسیر اجرای این پروژه سنگاندازی زیادی صورت گرفته است. همان ابتدای کار و پس از اجرای کار برای پروانه بهرهبرداری مشکلات زیادی داشتیم و چند ایراد را به ما وارد میکردند و در نهایت در سال 98 بالاخره پروانه بهرهبرداری را گرفتیم و اجازه فعالیت از سازمان محیط زیست و صنعت و معدن را دریافت کردیم.
این کارآفرین در حوزه پسماند در توضیح بیشتر گفت: مشکل اصلی این بود که مواد اولیه یعنی زباله مخلوط یا نایلون جداشده را به ما تحویل نمیدادند و کارخانه کمپوستی که آنجا قرار داشت حاضر بود هزاران تن نایلون را دفن کند اما آن را به ما ندهند. با پیمانکاران کمپوست شهرداری کرج مشکلات زیادی داشتیم و در زمانی هم که پیمانکار کمپوست با شهرداری اختلاف پیدا کرد و کارخانه تعطیل شد، عملا کار ما هم متوقف شد و دو سال و نیم تعطیل بودیم.
او گفت: پس از این شرایط به این نتیجه رسیدیم که خودمان کارخانه کمپوست را اورهال و راهاندازی کنیم تا مواد اولیه را هم در اختیار داشته باشیم و به این ترتیب وارد مناقصه شدیم. آنها از ما چند خواسته داشتند و در مقابل ما هم مطالباتی داشتیم؛ از جمله تعهدات ما اورهال کارخانه کمپوست و تولید کود کمپوست بود که انجام دادیم اما آنها در مقابل به تعهداتشان عمل نکردند. در این مدت که کارخانه کمپوست در دست پیمانکار دیگری بود، زبالهها را به نام کود کمپوست زیر خاک دفن میکردند و زمانی که با ما قرارداد بسته شد، بیش از شش هزار ماشین زباله دپوشده را تحویل دادند.
چایلو در ادامه گفت وقتی کارخانه کمپوست را در اختیار گرفتیم، حدود 13 میلیارد تومان هزینه کردیم تا دوباره زنده شود و در نهایت کارمان را برای تولید کمپوست شروع کردیم و بهترین نوع کود کمپوست را در کشور تولید کردیم که مشتریهای زیادی داشتیم و ثبت اختراع بابت نوع کود تولیدیمان داریم که حرف اول را در کشور میزند. همه امور بهخوبی پیش میرفت تا اینکه پس از یک سال و نیم به علت اشکالات غیرواقعی که وارد کردند، کارخانه کمپوست و پیرولیز از آبان 1400 تعطیل است و یک اختلاف حقوقی بین ما وجود دارد و در همه این مدت زبالهها همه دفن میشود.
او درباره دلیل عدم همکاری پیمانکار یا شهرداری با این پروژه گفت: پیمانکار تفکیک شهرداری اجازه نمیداد برای جداکردن نایلون اقدام کنیم و خودشان هم این کار را نمیکردند. واقعیت این است که بسیاری از این پیمانکاران اطلاعات ندارند و نمیدانند این روند چطور است. در عین حال تولید کود صرفه اقتصادی برای این پیمانکاران ندارد و به همین دلیل پیمانکاران فقط به دنبال تفکیک و فروش ضایعات هستند و به اسم درستکردن کود آنها را فقط زیر خاک دپو میکنند.
این کارآفرین در حوزه پسماند میگوید برای کارخانه پیرولیز بیش از 25 میلیارد تومان و برای اورهال کارخانه کمپوست هم حدود 13 میلیارد هزینه شده است که قرار بود در مدت 60 ماه این هزینهها برگردانده شود که عملا این روند اجرا نشد. او افزود: قرار بود در بخش تفکیک و بازیافت روزانه 600 تا 700 تن زباله به ما تحویل بدهند تا امکان تفکیک 10.5 درصد را داشته باشیم اما عملا شهرداری با دادن اجازه برداشت از مخازن سطح شهر به همه پیمانکاران چرخی چیزی برای ما باقی نگذاشت و تفکیک ما به زیر یک درصد رسید و عملا دستمان خالی بود.
چایلو افزود: هرکدام از این پیمانکاران چرخی یک منطقه از شهر را از شهرداری به مبالغی بین 500 تا 600 میلیون اجاره ماهانه کرده بودند و منافعشان در فعالیت همین افراد چرخی و وانتی است و میتوان گفت به ازای هر مخزن زباله دو نفر چرخی وجود دارد؛ در این شرایط که همه زباله از همان مخزن تفکیک میشود، دیگر چیزی جز زباله تر برای کارخانه ما نمیماند و دیگر چرخ کارخانه پیرولیز نمیچرخد. به این ترتیب اصل سرمایهگذاری که ما در این کارخانه داشتیم برنمیگردد و تماما ضرر کردهایم. او با تأکید بر اینکه عامل پایداری و ادامه فعالیت این افراد چرخی در جمعآوری پسماند شهری همین عملکرد شهرداری است که با همین واگذاری حداقل سه میلیارد تومان ماهانه درآمد از پسماند مناطق خود دارد، افزود: من متخصص این حوزه هستم و دکترای کارآفرینی دارم و در این حوزه با سرمایهگذاری تلاش کردم همکاری کنیم اما متأسفانه از سمت مقابل همکاری وجود ندارد و پای فشار و نفوذ افرادی که در این چرخه هستند و منفعت زیادی دارند در میان است و نمیگذارد این روند مفید برای شهر به نتیجه برسد. او با بیان اینکه به خاطر شهر و حتی سرمایهگذاری خودمان دلمان میسوزد که این همه زحمت کشیدهایم و در این مدت پیگیر کار بودهایم و افزود: از دفتر استاندار تا امام جمعه و سایر مسئولان استانی همه در جریان کار ما هستند اما عملا کسی قدمی برنمیدارد. ما این امکان و سفارش را در استانهای دیگر داریم و در همین استان همسایه یعنی قزوین درخواست کار داریم اما دلمان میسوزد که در شهر خودمان نمیتوانیم کار کنیم. چایلو میگوید آنها حتی زبالهسوزهایی را برای زبالههای ویژه و بیمارستانی خریداری کردهاند که فیلترهای مناسب را هم دارد اما شهرداری و علوم پزشکی و محیط زیست برای فعالکردن آنها همکاری نکردهاند و همچنان ترجیح میدهند این زبالهها را غیربهداشتی دفن کنند.