مهربانی با حیوانات
اصلا دوست ندارم که هربار درباره یک اتفاق بد بنویسم، اما انگار اینجا چیزی جز اخبار بد و اتفاقات دردناک ندارد. اگر باران نبارد خشکسالی است، اگر ببارد سیل ما را با خود میبرد. حق مردم ما این نیست، مردمی که هر روز تنگدستتر از دیروز شده، هر روز عصبانیتر و پرخاشگر میشوند و فقط به اینکه امروزشان را سپری کنند فکر میکنند بیآنکه امیدی به فردایشان داشته باشند.
اصلا دوست ندارم که هربار درباره یک اتفاق بد بنویسم، اما انگار اینجا چیزی جز اخبار بد و اتفاقات دردناک ندارد. اگر باران نبارد خشکسالی است، اگر ببارد سیل ما را با خود میبرد. حق مردم ما این نیست، مردمی که هر روز تنگدستتر از دیروز شده، هر روز عصبانیتر و پرخاشگر میشوند و فقط به اینکه امروزشان را سپری کنند فکر میکنند بیآنکه امیدی به فردایشان داشته باشند. به غیر از مردم، حتی حق درختان این مملکت نیست که خشک شوند، حق جنگلهایش نیست که به دلایل مختلف از آتشسوزی و بیآبی تا زمینخواری و جنگلخواری از بین بروند، حق رودهایش نیست که خشک شوند، حق زایندهرود نیست که به خشکرود بدل شود. حق دریاچه ارومیه نیست که شورهزاری وسیع شود. حق دریای خزر نیست که مملو از فاضلابی باشد که در آن میریزد. حق سگهایش نیست که این گونه کشتار شوند. خبر کشتهشدن نزدیک به هزارو 700 سگ بیآزار در نقاهتگاه گندک دماوند بهقدری وحشتناک بود که باورش را بسیار سخت میکرد. نمیدانم چه آن مسئولی که دستور چنین جنایتی را داد و چه آن مأموری که این کار را انجام داد چگونه شبها میخوابند؟ چگونه جواب وجدانشان را میدهند؟ و چگونه به فرزندانشان میگویند من آن کسی بودم که اینهمه سگ بیگناه را کشتم؟ ما میتوانیم از جنبههای مختلف درباره اهمیت حقوق حیوانات و حفظ محیط زیست صحبت کنیم. کتابهای بسیار در این مورد نوشته شده است و هر روز سمینارها و کنفرانسهای زیادی در این باب برگزار میشود. از این موضوع صحبت کنیم که انسان نیز جزئی از طبیعت است و هیچ برتریای نسبت به طبیعت ندارد و حق ندارد درباره طبیعت تصمیمگیری کند و اینگونه دست به تخریب بزند. اگر طبیعت نباشد ما هم نیستیم و سرشت و هویت ما بهواسطه ارتباط تنگاتنگ با طبیعت تعریف میشود. ازبینبردن طبیعت میتواند عواقب زیادی برای ما داشته باشد: ما را با فرایند گرمایش زمین روبهرو کند، منابع غذایی را از بین ببرد و به شیوع بیماریهای متعدد منتهی شود. اما به گمانم بالاتر از همه اینها حمایت از تمام جلوههای طبیعت، یادآور عشقورزی و مهربانی نهتنها با همنوعان خود بلکه با هرگونه تجلی هستی است. چگونه میتوان به حیوانی بیآزار و بیگناه عشق نورزید و او را هدف آماج گلولههای خود قرار داد؟