مشکل زنان ایرانی با نامهای از سوئیس حل میشود؟
رقابتهای فصل جدید لیگ برتر ایران قریب به 10 روز دیگر شروع میشود تا حساسیتهای کمرنگشده در فضای کنونی دوباره جان بگیرد. لیگ برتر پیشرو از آنجا که با حضور چهرههای مطرح خارجی در قامت سرمربی و بازیکن همراه شده و همچنین در ماههای منتهی به جام جهانی است، قاعدتا جذابیتهای بیشتری خواهد داشت
رقابتهای فصل جدید لیگ برتر ایران قریب به 10 روز دیگر شروع میشود تا حساسیتهای کمرنگشده در فضای کنونی دوباره جان بگیرد. لیگ برتر پیشرو از آنجا که با حضور چهرههای مطرح خارجی در قامت سرمربی و بازیکن همراه شده و همچنین در ماههای منتهی به جام جهانی است، قاعدتا جذابیتهای بیشتری خواهد داشت. به این فاکتور باید اعطای مجوز برای حضور تماشاگران در بازیها نیز اضافه شود که قطعا به هیجان موجود خواهد افزود. از مدتها پیش عنوان شده مجوز حضور 30درصدی تماشاگران در ورزشگاهها برای فصل آتی صادر شده و این بار بعید است سازمان لیگ بخواهد بازیها را بدون تماشاگر برگزار کند. این موضوع همانقدر که میتواند به کیفیت فوتبال در لیگ جدید بیفزاید، به دغدغه مسئولان ورزش ایران، خاصه مسئولان فدراسیون فوتبال نیز میافزاید؛ چون از قرار آنها باید در دور جدید مقدمات حضور تماشاگران زن را هم در ورزشگاه برای بازیهای لیگ فراهم کنند. فدراسیون فوتبال ایران تا به الان از جریمه و محرومیتهای احتمالی جان سالم به در برده و بعید است خطری فوری در انتظارش باشد، ولی از آنجا که فیفا مکرر بر حضور تماشاگران زن در ورزشگاههای ایران تأکید دارد، فرصت خریدن زمان بیشتری باقی نمانده است. در چنین فضایی است که روز گذشته «ایسنا» خبر داد چهار روز قبل نامهای جدید از سوئیس، مقر فیفا، به فدراسیون فوتبال ایران ارسال شده و در آن خواستار حضور زنان تماشاگر در ورزشگاهها هنگام برگزاری بازیهای لیگ برتر شدهاند. در بخشی از این گزارش اینطور عنوان شده است که «در آستانه شروع فصل جدید لیگ برتر فوتبال ایران، نامهای از سوی فیفا در ارتباط با شرایط و امکان حضور زنان در ورزشگاههای فوتبال به فدراسیون فوتبال رسیده است. فدراسیون جهانی فوتبال در قالب نامهای با استناد به نامهنگاری اخیر خود با این فدراسیون در زمینه فراهمکردن شرایط حضور زنان، خواستار ارائه توضیحاتی درباره امکان ورود زنان به ورزشگاه شده و به این فدراسیون توصیه کرده است با شروع فصل جدید، زنان هم مانند مردان تماشاگر بازیهای لیگ برتر باشند. بر اساس منابع خبری در فدراسیون فوتبال، ظاهرا در این نامه هیچ اشارهای به ضرورت ورود زنان به ورزشگاهها نشده، اما خواستار تعامل این فدراسیون با نهادهای بینالمللی برای فراهمکردن شرایط به منظور حضور زنان در ورزشگاهها شده است. همچنین در این نامه به ارائه گزارشی از اقدامات اخیر فدراسیون فوتبال با توجه به نامهنگاریهای گذشته بعد از بازی ایران و لبنان در مشهد اشاره شده است. فدراسیون فوتبال بعد از دریافت نامه یادشده، هنوز پاسخی به آن نداده اما در حال بررسی این نامه و ارائه گزارشی از وضعیت کنونی درباره امکان ورود زنان به ورزشگاهها در رقابتهای لیگ برتر است».
این ماجرا چند نکته مهم در دل دارد؛ اول اینکه فیفا برای چندمین بار است خواستار حضور زنان ایرانی در ورزشگاه شده، دوم اینکه در این نامه به اتفاقهای زننده در برخورد با زنانی که قصد تماشای بازی تیم ملی در مشهد را داشتهاند اشاره شده و سوم اینکه ظاهرا به «ضرورت» امر حضور زنان اشاره نشده است.
فارغ از مشکلاتی که فاجعه مشهد برای فوتبال ایران به بار آورد و در چند گزارش به آن پرداخته شده، این مورد آخر که عنوان شده «ضرورت»ی برای حضور زنان در ورزشگاه نیست، محل بحث است. واقعیت این است که فیفا از یک سو و کنفدراسیون فوتبال آسیا از سوی دیگر، بارها به فدراسیون فوتبال ایران هشدار دادهاند باید زمینه حضور تماشاگران زن در ورزشگاه فراهم شود. حال اگر این مورد ضرورتی ندارد، چه احتیاجی است که هرازگاهی نامهای از سوئیس برای رعایت حقوق زنان جهت حضور در ورزشگاهها فرستاده شود؟ گو اینکه فدراسیون فوتبال ایران نیز چندان عمل مثبتی نسبت به نامههای قبلی نداشته است. «شرق» برای اولین بار، نامهای را که فیفا در بهمن 1398 به فدراسیون فوتبال ایران فرستاده است، منتشر کرد و در آنجا مشخص شد که فیفا خواسته تا زنان ایرانی علاوه بر حضور در بازیهای ملی بهعنوان تماشاگر، در رقابتهای لیگ برتر نیز حاضر باشند.
در متن نامه مذکور چنین آمده بود:
«موضوع: پایان ممنوعیت حضور زنان در مسابقات در ایران
آقای رئیس/ سرپرست موقت
طی ماههای اخیر، سازمانهای ما پیشرفتهای زیادی را در مورد پایاندادن به موضوع ورود زنان به ورزشگاهها در ایران رقم زدند. در تاریخ 10 اکتبر 2019، ما لحظهای تاریخی را تجربه کردیم؛ زمانی که چندین هزار زن توانستند بلیت بخرند و یک بازی مهم فوتبال را در کشور ایران برای اولین بار بعد از حدود چهار دهه تماشا کنند. این گام مهم با تلاشهای فوقالعاده حرفهای تیم فدراسیون فوتبال ایران و مقامات مربوطه امکانپذیر شد؛ اتفاقی که بابت آن تشکر خودمان را از شما و از دولت شما بار دیگر ابراز میکنیم.
در تاریخ 10 دسامبر 2019، هیئتی از فیفا به ایران آمدند تا در مورد پیداکردن راهی برای بازشدن درِ ورزشگاهها برای زنان در ایران، بحث و تبادلنظر کنند. راهی که بر مبنای تجربه موفق 10 اکتبر 2019 تحقق پیدا کند. در آن جلسه تعهدات زیر از سوی معاون وزیر ورزش و جوانان و رئیس فدراسیون فوتبال ایران مورد موافقت قرار گرفت:
زنان اجازه خواهند یافت تا در تاریخ 26 مارس 2020 در مسابقه تیم ملی ایران مقابل هنگکنگ در ورزشگاه آزادی حضور یابند، با افزایش چشمگیر تعداد صندلیهای در دسترس برای زنان در مقایسه با مسابقه 10 اکتبر 2019.
زنان اجازه خواهند یافت تا در همه مسابقات آتی لیگ قهرمانان آسیا که در ایران برگزار میشود، حضور یابند.
زنان اجازه خواهند یافت تا در همه بازیهای ملی و بازیهای لیگ خلیج فارس از ماه ژوئن 2020 حضور یابند.
موضع قطعی فیفا همچنان این است که فرایند تحول باید طبق توافق انجامشده ادامه یابد و من تمایل دارم به شما مجددا بابت حمایت کامل فیفا در اجرای تعهدات توافقشده در جلسه 10 دسامبر 2019 اطمینان دهم. در این زمینه، هیئت اعزامی فیفا گامهای آمادهسازی اولیه را طی میکند تا بار دیگر از تیم فدراسیون فوتبال ایران در اجرای پروتکلهای اجرائی برای مسابقه بینالمللی بعدی حمایت کند».
پرواضح است که از زمان ارسال چنین نامهای در جهت استیفای حقوق زنان ایرانی بیش از دو سال میگذرد، ولی هرگز به زنان ایرانی اجازه حضور در بازیهای لیگ برتر داده نشده است. حتی زمانی که مجوز بازگشت اندک تماشاگران به ورزشگاه هم صادر شد، باز خبری از حضور زنان نبود. فقط در یک بازی از رقابتهای ملی زنان به ورزشگاه رفتند که علاوه بر کمیت، درباره گزینشیبودن آنها هم نقدهای زیادی شکل گرفت. داستان مشهد و استقبال با اسپری فلفل از تماشاگران زن نیز هنوز زخمی تازه است که با وجود وعدههای فوری مبنی بر برخورد با مسببان، چنین اتفاقی نیفتاده است.
حالا هم که فدراسیون یا منبع مدنظر در فدراسیون، مدعی شده قید «ضرورت» برای ورود زنان به ورزشگاههای ایران برای بازیهای لیگ ذکر نشده و مشخصا این به آن معنی است که قرار نیست در هفتههای آتی اتفاق جدیدی در این مورد رخ دهد. تنها پرسشهای باقیمانده این است که آیا نامهنگاری از سوئیس، راهحل مشکل زنان ایرانی است؟ و اینکه اگر این نامهها ضرورتی برای طرف مقابل ایجاد نمیکند، اصولا چرا از فیفا به فدراسیون فوتبال ایران ارسال میشود؟