|

به بهانه‌ موفقیت مجموعه‌ «2020» از مانی مهرزاد در آرت‌روولوشن تایپه

دیده‌شدن

به نظر می‌رسد که هدف مانی مهرزاد در مجموعه «2020» که اخیرا در رخداد آرت‌روولوشن تایپه حضور داشته و برنده جایزه ویژه رئیس این رخداد شده، برقراری تعادل میان مضمون و وجوه تزئینی آثار است.

دیده‌شدن

حافظ روحانی

 به نظر می‌رسد که هدف مانی مهرزاد در مجموعه «2020» که اخیرا در رخداد آرت‌روولوشن تایپه حضور داشته و برنده جایزه ویژه رئیس این رخداد شده، برقراری تعادل میان مضمون و وجوه تزئینی آثار است. آنچه پیش از هر چیز در مجموعه «2020» به چشم می‌خورد، حرکات دوار و چرخش‌هایی است که با عناصر بصری ظریف و خطوط نازک و نرم خلق شده‌ و به همین واسطه وجه تزئینی آثار را تقویت کرده و تماشای‌شان را برای بیننده با لذت بصری همراه می‌کند. اما مجموعه «2020» با نوشته‌ای همراه است و هنرمند کوشیده تا با لحنی کم‌و‌بیش پراحساس علت خلق مجموعه را توضیح دهد. بنا بر آنچه مهرزاد در نوشته توصیف کرده، خاستگاه خلق مجموعه حاضر همه‌گیری کووید19 در سال 2020 و فوت دو نفر از نزدیکان هنرمند در این همه‌گیری مرگ‌بار بوده است. به گفته هنرمند در نوشته مجموعه، سلسله‌ای از احساسات مختلف و گاه متناقض که ناشی از فوت تلخ مادرش بر اثر بیماری بوده، خاستگاه خلق این دوره کاری شده است. به گفته مهرزاد علت نام‌گذاری مجموعه با عنوان «2020» هم ارجاع به سالی بوده که هنرمند آن را با این جملات وصف می‌کند: «2020 برای من سال دیو است، سال سیاه است، سال درد و اشک و حسرت!». اما پیش از آنکه بتوان بر مبنای آنچه هنرمند نوشته و آنچه در آثارش نمایش داده، مجموعه «2020» را قضاوت کرد، مرور خاستگاه‌های هنرمند هم کمک خواهد کرد. مانی مهرزاد کارشناسی مرمت و احیای بناهای تاریخی دارد و مدرک کارشناسی‌ارشد را نیز در رشته گرافیک دریافت کرده است. اما آنچه به کار ما می‌آید احتمالا پایان‌نامه کارشناسی ارشد اوست؛ تصویرگری حماسی برای کودکان بر اساس نگارگری تیموری و صفوی (شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسب). دانستن این موضوع شاید از این نظر اهمیت داشته باشد که ما را در شناخت خاستگاه بصری آثار یاری می‌کند؛ جایی ‌که به نظر می‌رسد او با تصویرکردن عناصر بصری کوچک و ظریفی که یادآور پیکره‌ها در نگارگری ایرانی هستند، فضای بصری آثارش را شکل می‌دهد. همین عناصر بصری ظریف از دو جنبه اهمیت دارند؛ پیش‌تر آنکه ظرافت‌شان برای بیننده خوشایند است و از این منظر فضای عمومی آثار را دوست‌‌داشتنی می‌کند و جنبه دوم اینکه جنبه‌ای تغزلی از مرگ را بازآفرینی می‌کند. پس‌زمینه آثار مجموعه کم‌و‌بیش ساده است. هرچند در آثار حاضر در رخداد آرت‌روولوشن می‌توان منظره‌ای را نیز دید که با طیف رنگ‌های سرد خلق شده است. پس‌زمینه کم‌و‌بیش عمق ندارد و بیشتر به سطحی ساده شبیه است. اهمیت این پس‌زمینه از این نظر است که نگاه را متوجه پیش‌زمینه می‌کند؛ طوری‌ که بیننده تقریبا بلافاصله عناصر پیکرماننده را می‌بیند. رویکرد هنرمند در مورد پیش‌زمینه و نسب‌ آن با پس‌زمینه دو حالت دارد؛ عمده آثار بر روی پس‌زمینه‌ای از رنگ گرم خلق شده‌اند. در این آثار عناصر بصری پیکرمانند پیش‌زمینه به شکل فشرده و در قالب ترکیب‌بندی‌های دوار تصویر شده و بخش عمده فضای بصری را اشغال می‌کند. بیرق‌ها، نیزه‌ها و عناصری به شکل حیوانات چیزی شبیه جنگ را تداعی می‌کنند. روشنی پس‌زمینه و تضاد رنگ پیش‌زمینه و پس‌زمینه هم تصور نبرد و حس معنوی آثار را تشدید می‌کند؛ به‌خصوص که شکل مشابه این ترکیب‌بندی‌ها را می‌توان در دوران باروک و مثلا در آثار آنیباله کاراچی دید که بیشتر بر روی سقف کشیده می‌شد و هنرمند می‌کوشید به‌ مدد تکنیک‌های مختلف آسمان و به تأسی از آن بهشت را نمایش دهد. پس‌زمینه‌ در آثار نیما مهرزاد کم‌و‌بیش یادآور همان رویکرد و شیوه تصویرگری است. در دیگر آثار این مجموعه پس‌زمینه پرکارتر و یادآور دورنمایی است که در نگارگری ایران به کرات به ‌چشم می‌آید. هنرمند به مدد تمهیداتی خطوط منحنی متعددی را در اثر نقاشی می‌کند که هم وجوه تزئینی اثر را تقویت می‌کند و هم اینکه به نگاه جهت داده و بیننده را به تماشای عناصر اصلی بصری هدایت می‌کند که به شکل همان پیکره‌های ظریف به چشم می‌آیند. باز هم به نظر می‌رسد که رخدادی نظیر یک نبرد در حال وقوع است. در اثر سه‌لتی مهرزاد که برگزیده رخداد آرت‌روولوشن هم شده، عناصر پیکرمانند به دو رنگ سفید و مشکی نقاشی شده‌اند که تصور خیر و شر را که در قالب عناصر روشن و تیره تصویر شده‌اند، تقویت می‌کند. پس بیشتر از هر چیز به نظر می‌رسد که نقاش کوشیده تمامی توصیف‌هایش در قالب نوشته نمایشگاه را در نگاهی معنوی خلاصه و تصویر کند که ناشی از ترکیب‌بندی، ارجاعش به سنت نگارگری، برخورد با رنگ و شبیه آنها باشد. در عین‌ حال که نقاش به مدد خطوط ظریف و تأکید بر منحنی‌ها فضای بصری جذابی را برای بیننده فراهم می‌کند که به او امکان می‌دهد تا تعادل میان مضمون و وجوه تزئینی را تا حد زیادی برقرار کند. همین تعادل معمولا برای بیننده خوشایند است و به نظر می‌رسد که به کام برگزارکنندگان رخداد آرت‌روولوشن در تایپه هم خوش آمده باشد. با‌این‌حال تماشای آثار حاضر در آرت‌روولوشن تایپه این سؤال را پیش‌روی‌ ما می‌گذارد که اعتبار این رخداد را تا چه اندازه می‌توان جدی گرفت. کثرت آثار تزئینی از یک‌ سو و عدم رویکرد مشخص در انتخاب آثار کار قضاوت رخداد را دشوار کرده و اعتبار آن را زیر سؤال می‌برد. در واقع به نظر می‌رسد که داوران بهترین آثار ارائه‌شده در رخداد را به‌عنوان برگزیده انتخاب کرده‌اند و دو اثر مانی مهرزاد بی‌تردید از باکیفیت‌ترین آثار حاضر در این رخداد بوده‌اند. در‌حالی‌که به نظر می‌رسد آثار مجموعه «2020» را می‌توان از نظر برقراری تعادل میان وجوه مضمونی و وجوه تزئینی مجموعه موفق و چشمگیری دانست، اما از طرف دیگر حضورش در این رخداد هنری و موفقیتش را شاید نتوان چندان درخور خواند. با توجه به آنچه مانی مهرزاد نقاشی کرده شاید بتوان این‌طور فرض کرد که حضورش در این رخداد هنری به اندازه کافی به دیده‌شدن مجموعه کمکی نکند و حتی باعث شود جنبه‌هایی از مجموعه نادیده گرفته شود؛ به‌خصوص در این روزها و دوران که آسیب‌های ناشی از همه‌گیری و عوارض ناشی از آن هنوز موضوعی جذاب برای رخدادهای هنری مختلف است و همه اینها کمک می‌کند تا آثار مانی مهرزاد آنچنان که باید دیده شوند.