طبیبان جان
پزشکان و جامعه پزشکی ایران زاده یا همزاد بحران هستند. بسیاری از ما دوران دانشجویی و انترنی خود را در حالی گذراندهایم که شهر در حکومت نظامی بود. اندکی بعد شاهد جنگ شهری، حضور تانک در بیمارستان و درگیری کنار مجروحان انقلاب در سال ٥٧ بودیم.
پزشکان و جامعه پزشکی ایران زاده یا همزاد بحران هستند. بسیاری از ما دوران دانشجویی و انترنی خود را در حالی گذراندهایم که شهر در حکومت نظامی بود. اندکی بعد شاهد جنگ شهری، حضور تانک در بیمارستان و درگیری کنار مجروحان انقلاب در سال ٥٧ بودیم. ما به کار خود مشغول بودیم. بسیاری از ما دوران دانشجویی خود را زمانی آغاز کردیم که کشور مورد هجوم خارجی قرار گرفته بود، بخشها ویران و گردوخاک اتاق عملها را گرفته بود، شهرها در خاموشی و آژیر! و مردم در هراس فرو رفته بودند. ما اما کار خود را فراموش نکردیم. به نوبت و با نظم حتی تا پشت خاکریز خط مقدم هم میرفتیم و گهگاه بر خاک هم میافتادیم. بسیاری از ما دستیاری خود را در زمانی گذراندیم که اورژانسها و بخشهای ما هیچگاه آرامش مداومی احساس نکرد. گاه شبی تا صبح در کار درمان مجروحانی بودیم که به رشته ما هم مربوط نبودند، اما با سرعت از بیمارستانها تخلیه میشدند. گاه بیمارانی را میدیدیم آشفته و نگران که بیش از بیماری خود، نگرانیهای دیگری داشتند؛ نگرانیهایی که ما را هم نگران میکرد، اما ما همواره پشت ماسک سلامت بیتفاوت به نظر میرسیدیم.
کرونا وقتی آمد که سیستم سلامت کشور از کمترین امکانات تهی شده بود؛ بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی بهخصوص در مسائل ضروریتر سلامت در تنگدستی قرار گرفته بودند و اینکه تلاش میشد با تقویت خرافه در کار پزشکی از اهمیت اقدامات پزشکی در اذهان مردم کاسته شود. تنها ستون فقرات ما بیمارستانهایمان بود و خونهایمان تنها چیزی بود که در رگهایشان جاری شد. این بار هم از پا ننشستیم.
در همه حال بیدغدغه راست و چپ، فقیر و غنی، تنها و تنها به درمان میاندیشیدیم و سلامت بیماران مهمترین دغدغه ما بود؛ اگرچه پوست و گوشت ما بیش از هرکس دیگری سرما و گرمایی را که زیر پوست شهر جریان داشت، احساس میکرد و گاه بیتابمان میکرد. تا پای جان در راه اسرار بیماران ایستادگی کردیم. دم برنیاوردیم و سوگند زیر پا نگذاشتیم. هر آنچه از دست برآمد، کوتاه نیامدیم. هزار بلندگوی سکوتناپذیر نتوانست در ایمان و اعتماد مردم به ما و مرجعیتی که از دانش مدرن ریشه میگرفت، خدشهای وارد آورد.
خلاصه اینکه تیرهای بلا و بحرانهای متعدد جامعه پزشکیای پدید آورد دردآشنا؛ نهتنها آشنا به درد جان و تن که آشنا به دردهای جامعه و تودههای مردم. هرکس هستید و هر توانی دارید، به این گروه نوخاسته، این تنها دستاورد سالها پیکار و بلا، اعتماد کنید. امنیت، استقلال و بیطرفی او را که اصلی بینالمللی است، تضمین کنید و به رسمیت بشناسید. نمادها و محملهایش را به خودش واگذارید. تردید نکنید عدم رعایت استقلال کار پزشکی از هر سو، عین ناامنی و اغتشاش است.